تارگت، مجموعه فروشگاه های بزرگ زنجیره ای است. آن ها یک بروشور به آدرس دختری ۱۵ ساله فرستادند با کوپن های تخفیف درباره شیشه شیر بچه و پوشک و گهواره…
تارگت، مجموعه فروشگاه های بزرگ زنجیره ای است. آن ها یک بروشور به آدرس دختری ۱۵ ساله فرستادند با کوپن های تخفیف درباره شیشه شیر بچه و پوشک و گهواره آنهم دو هفته قبل از آنکه به والدینش بگوید که باردار شده است.در حقیقت هیچکس از این موضوع به جز خود دختر خبر نداشت. تارگت چگونه متوجه شد که این دختر دبیرستانی باردار است؟
آنها یک تاریخچه خرید از صدها هزار مشتری خود دارند و عددی که اسمش را نمره بارداری گذاشته اند محاسبه می کنند. دقت کنید آن ها فقط نمی فهمند که یک زن باردار هست یا نه بلکه حتی تاریخ وضع حملش را هم تخمین می زنند. آن ها این را فقط توسط محاسبه بدیهیاتی مثل این که او گهواره یا لباس بچه می خرد حساب نمی کنند، بلکه بر اساس در نظر گرفتن مواردی مانند این که مشتری شان نسبت به خریدهای قبلی اش، بیشتر ویتامین خرید می کند، یا اینکه او کیف دستی ای خریده است که برای حمل پوشک مناسب است. می بینید، کوچک ترین اطلاعاتی که شما در اختیار شرکت ها و شبکه های اجتماعی می دهید می تواند باعث دانستن چیزهایی شود که شما حتی فکرش را هم نمی کنید.
با پیدایش رسانه ها و شبکه های اجتماعی، شبکه جهانی اینترنت و ارتباطات مردم شروع کردند به وبلاگ نویسی، قرار دادن ویدئو در یوتیوب، لایک و دیسلایک کردن و جمعیت کشور مجازی فیسبوک از جمعیت مردم چین پیشی گرفت. این جا بود که حجم وسیعی از اطلاعات ما در اختیار گوگل، فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام و … قرار گرفت و این اطلاعات میلیاردها دلار می ارزد.
اخیرا رسوایی انتخاباتی آمریکا نشان از آن دارد که همین اطلاعات به ظاهر ساده وقتی کنار هم قرار می گیرند می تواند به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. کمبریج آنالیتیکا (یک شرکت ارایه دهنده خدمات ارتباطات راهبردی) با کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ قرارداد بست و اسلحهای کاملا جدید برای انتخابات فراهم کرد. این شرکت ضمن استفاده از بخشبندی دموگرافیک برای شناسایی گروههای رأیدهندگان، جمعیت را از طریق سایکوگرافیک نیز دستهبندی کرد. در دستهبندی دموگرافیک، مخاطبان بر اساس اطلاعاتی مانند تحصیلات، شغل، سن و … طبقه بندی می شوند؛ اما در سایکوگرافیک، رفتارها و شخصیت مخاطبان آنالیز می شود.
این شرکت می تواند با تحلیل علاقهمندی افراد، شخصیت آنها را مشخص کند. این که شما به رنگ آبی، تصویر غروب آفتاب، گربه یا یک هنرپیشه خاصی علاقه داشته باشید، بیانگر وجوهی از شخصیت شماست. مدل آنان قادر است با استفاده از ۳۰۰ مشخصه، شخصیت فرد را با دقت زیادی پیشبینی کند. آن ها برای ۱۰۰ میلیون رای دهنده آمریکایی پروفایل روانشاختی تهیه کردند. سپس نسخههای متفاوتی از تبلیغات با موضوعات مختلف مانند مهاجرت، مالیات، اسلحه و . . . تولید کردند و هر تبلیغات را کاملا هدفمند برای رای دهنده ها (بر اساس اطلاعات دموگرافیک و سایکوگرافیک) فرستادند. مثلا فرض کنید گروهی از رأیدهندگان با انضباط و درون گرا هستند و گروهی دیگر برونگرا و حساب گر. این دو گروه به یک تبلیغ سیاسی یکسان، واکنش متفاوتی نشان میدهند. هر یک از این افراد به تبلیغی که کاملا متناسب با آنان طراحی شده است واکنش مورد نظر را نشان می دهند.
اما این شرکت این اطلاعات را کجا آورد؟ جواب: فیس بوک
این شبکه اجتماعی به اندازه کافی اطلاعات دقیق در اختیار دارد؛ آدرس خانه و محل کار، زمان بیداری و خواب، طول سفر و مقصد و هزاران متغیر دیگر. اطلاعات فیسبوک و گوگل در مورد ما آنقدر دقیق است که نه تنها شناخت شان از ما بیشتر از پدر و مادرمان است بلکه به جرات می توان گفت در برخی موارد چیزهایی در مورد ما می دانند که حتی خود ما نمی دانیم. فیسبوک هرگز چیزی را حذف نمیکند. دوستانی که دیگر دنبال نمیکنید، روابط گذشته، کارفرمایان سابق، اسمهای پیشین، آدرسها و موارد دیگر همه در پایگاههای اطلاعاتی فیسبوک ذخیره میشوند. اگر یکی از میلیاردها کاربری هستید که بهصورت روزانه از فیسبوک استفاده میکنند.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
حکومت ها و شرکت های خارجی و داخلی همواره وسوسه می شوند که وارد حریم خصوصی ما شوند در این زمینه پنج توصیه ساده و اولیه زیر مفید است:
۱-به راحتی به هر اپلیکیشنی اعتماد نکنید؛ مخصوصا آن ها که رایگان هستند و معلوم نیست درآمد آنان از چه طریقی است. بويژه اینکه اگر تبلیغات زیادی هم می کنند.
۲-تنظیمات امنیتی شبکههای اجتماعی را با دقت تعیین کند با محدود کردن دسترسی آنها و دیگران به اطلاعات شما.
۳-حجم ارایه اطلاعات شخصی و خصوصی خود را کاهش دهید. کلا فرض کنید که این اطلاعات را همه می توانند بخوانند آیا باز هم آن اطلاعات را ارایه می کنید؟
۴-عدم استفاده از برنامههایی که اجازه دسترسی به اطلاعات شخصی را میخواهند.
۵-افزایش سواد دیجیتالی. یکی از شاخه های سواد دیجیتالی، حفظ امنیت است. سواد امنیتی خود را افزایش دهیم.
نویسنده – مجتبی لشکربلوکی