تَش از تَشه، كِبري از نفتكنايه از احتياج انسانها به يكديگر است. ** تُف شَه لو نابيكنايه از اين است كه برايش بيارزش است. ** عارُم بيا از اِ زندگيت…
تَش از تَشه، كِبري از نفت
كنايه از احتياج انسانها به يكديگر است.
**
تُف شَه لو نابي
كنايه از اين است كه برايش بيارزش است.
**
عارُم بيا از اِ زندگيت
سالارُم بيا از اِبَندگيت
وقتي كه خوشبختي و مقام ديگران را نتواني تحمل كني
چشم ديدن خوشي و موفقيت ديگران را نداشتن.
**
اَياسَه بَرگ گُل ياد رفيقم
وقتي كه خوبيها و مهربانيهاي عزيز از دست رفته را براي خود يا ديگران يادآوري كني.
**
مال كچل چه ماله
كهنه قبا و شاله
وقتي كه داراي و اموال ديگران را بخواهي بيارزش جلوه دهي و وانمود كني كه به آنها اعتنايي نداري.
**
بَدي بُكن، اَراه اُبي
خوبي بُكن، اَچاه اُبي
تو نيكي ميكن و در دجله انداز
كه ايزد در بيابانت دهد باز
**
يكي مثل اِم تَوا بو، اَني
براي دلداري دادن به زن مطلقه يا مردي كه برخلاف ميل قلبي خود زنش را طلاق داده ميگويند كه يكي مثل اين برايت پيدا ميشود.
**
تيغ شَه لوئه زِنَش كَشِده
به مردي كه براي همسرش هوو آورده يعني زن ديگري گرفته باشد گفته ميشود.
**
تيغ شَه لو ناكَشه
يعني همسر ديگري اختيار نميكند.
وقتي كه مثلاً زني نازا باشد، ولي مرد به احترام همسرش، زن ديگري نگيرد.