امروز یکی از دوستان را دیدم که بسیار غمگین بود. مطلبی را برایم تعریف کرد و حین گفتن اشک از چشمانش سرازیر بود. میگفت دیشب یکی از دوستانش که برای…
امروز یکی از دوستان را دیدم که بسیار غمگین بود. مطلبی را برایم تعریف کرد و حین گفتن اشک از چشمانش سرازیر بود. میگفت دیشب یکی از دوستانش که برای کمک به مناطق سیلزده رفته است تماس گرفته و گفته وضعیت مردم سیلزده بسیار وحشتناکتر از چیزی است که در رسانهها منعکس میشود. او ماجرای حزنانگیزی را اینگونه تعریف میکند:
«مردی را دیدم که پریشان بود و مدام میگفت بچههایم بچههایم. پرسیدم چه شده است گفت از زمانی که آب تمام خانه را گرفت سه کودکم را گم کردهام نمیدانم زنده هستند یا مرده. شروع کردیم به تخلیه گِل از یکی از اتاقها که ناگهان با ضربه بیل تیکهای از یک دست کوچک با گل بیل رو آمد.
گلها را با دست کنار زدیم و دختر سه ساله را بیرون کشیدیم. جسد دو فرزند دیگر خانواده را هم در همان اتاق زیر گل پیدا کردیم. صحنه غیر قابل تحملی بود و پدر و مادر پرپر میزدند. اگر چهار لقمه میخورید، دو لقمه بخورید و دو لقمه را برای سیلزدگان بفرستید.»
میلاد لارستان از عزیزان همشهری می هواهد که لطفا از هر طریقی که میتوانید به سیلزدگان کمک کنید. اگر کمک کردهاید باز هم لطفاً کمک کنید. ضمناً گروهی از پاسداران و نیز گروه جهادی لارستانی ها نیز به مناطق سیلزده رفتهاند و مشغول خدمترسانی هستند. میتوانید کمکهایتان را برای این عزیزان نیز ارسال کنید.