جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۵:۰۴ق.ظ
::آخرین مطلب 8 ساعت پیش | افراد آنلاین: 2
دسته بندی : بباجی

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

خاطره يك ب ب حاجي عكاس

ب ب حاجي عكاس ما تعريف مي‌كنه: يك روز فردي براي گرفتن عكس به مغازه‌ام مراجعه كرد و با عجله خواست تا يك عكس فوري از او بگيرم. بهش گفتم كه عكس فوري اون كيفيت مطلوب رو نداره. طرف قبول كرد و من هم ازش يك عكس فوري گرفتم.بعد از…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

يك ب ب حاجي به نام ب ب يعقوب

يكي از خوشمزه‌ترين ب ب حاجي‌هاي اين دوره زمونه كسي نيست جز ب ب يعقوب. او پيرمردي است بزله‌گو و نقاد (نقد كننده) كه اكثر مردم لارستان به خصوص لاري‌ها او را به خوبي مي‌شناسند. به حرف‌ها و به كارهايش خو گرفته‌اند و هر اتفاقي در شهر و ديارشان مي‌افتد…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرهنگ خودمونی

بازی مایه

در گذشته باز های محلی  فراوانی وجود داشت که بچه ها در فصل های مختلف آن را به اجرا وبازی می کردند . یکی از این بازی ها که بیشتر در تابستان رواج داشت بازی مایه  ( تیله ) بود  که بعضا از جنس شیشه ای یا از سنگ بود…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

پای صحبت بباجی(2)

چه لذتي داره وقتي پاي صحبت بباجي مي‌شيني تا اون از قديمي‌ها واست بگه. از اون زماني كه به قول خودش هيچي نبود ولي دلها به همديگه نزديك‌تر بود. زمونه واسشون سخت بود ولي همين سختي و خستگي‌ كار با نشستن دور يك سفره ساده كه توش چند قرص نون…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرهنگ خودمونی

گُگُرُوهِ سِرِه پَرَگه(gogoroo)

از صبح هوا گرم ونمناک است به اصطلاح لاری ها ، هوا شرجی است  (چُوک اَزِتو ، آسمون جُلَک  اُژبَسّه) ، باران تابستانی که همراه با رگبار است مثل همیشه بی خبری در یک عصر توأم با طوفان و رعد و برق شروع می شود. بعداز آن سيل سرازير مي‌شود …

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرهنگ خودمونی

بزرگترین پل در لار

اين پل بر روی بزرگترین رودخانه فصلی در لار قرار دارد . این رودخانه طویل  در طول سال خشک  و در ایام بارندگی سیل در آن جاری می شود. از بند حیدری ونعمتی در ضلع غربی لار  شروع ودر امتداد محله پاقلعه ، خیابان ساحلی غربی وشرقی واز محله پل…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرض کنید

فرض کنید(2)

چشمان عسلي‌اش را به من دوخته بود. چشمانش برق عجيبي داشت او چشم از چشمم برنمي‌داشت. پاهايم مي‌لرزيد. دستانم مي‌لرزيد حتي دلم مي‌لرزيد. او قدمي به جلو برداشت و من قدمي به عقب. او قدم‌هايش را بيشتر كرد و من هم قدمهايم بيشتر! ديگر جاي ايستادن نبود او مي‌امد و…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرهنگ خودمونی

خاطرات پراحساس

«آي بدا خندلو …. آي بدا خندلو….» اين صداي خندلو فروشه كه از كوچه‌ پس كوچه‌ها به گوش مي‌رسد. صدا رو كه مي‌شنوم يك قرون از مادرم طلب مي‌كنم تا خندلو بخرم. مادر مي‌گه: «ننه جان مَ اَتِ مَطبَخِم بي‌بي هم آرد اَخمير اَكِردايي بُرو تَصدقت بِبِم تِكِه جَي تَي…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

پای صحبت بباجی(1)

خانه‌اش همين نزديكي‌هاست. اهالي محله همه او را مي‌شناسند. كافي است از ميان سابات مش‌غلامرضا بگذري و كمي آن طرف‌تر ميان كوچه پس كوچه‌هاي محله دم گاله خانه‌اش را بيابي. اتفاقاً من هم به اتفاق دوست عزيزم حميد بامدادي به سراغش رفتم. او گوشه حياط نشسته بود و به كبوتراني…

تاریخ : ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: فرهنگ خودمونی

باداَخَل/ برق وغُرِشت / بَرو/ بیخ کلّه کلّه وچِل پسینی در لارستان کهن

در لارستان هوا در ماههاي تیر ومرداد بسیار گرم است . صبح که از خواب بلند شدیم بویی به مشام می رسیداز بباجی «مَش کریم» سوال کردیم این بوی چیست ؟ می گوید بوی نم !به ابر های بزرگ که معمولا طرف شمال شرقی لار نمایان است اشاره می کند…

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین