بوي خوش ليموي تازه، به همراه يك كاسه پر از فالوده تگري، توي اين تابستون داغ، جيگر آدمو حال مياره. راستي از تاريخچه اين محصول خنك در لار اطلاعي داريد؟ البته وقتي اسم فالوده برده ميشه شايد خيليها به ياد فالوده محلي ماه مبارك رمضان بيفتند اون هم با عرق…
اين بار بباجي، فرضش رو توي موضوعي قرار داده كه اصلاً به عقل هيچ بنيبشري نميرسه. بهش ميگم بباجي جان، قربون اون شكل ماهت، اين فرضي كه ميخواي بكني، محال، اصلاً فكرش رو هم نكن. خداي ناكرده اگر كسي بفهمه بهت ميخنده، ها. ولي بباجي پاهاشو كرده توي يك لنگه…
صبح عليالطلوع به دنبال بباجي رفتم تا او را براي معاينه به درمانگاه بيمارستان ببرم. آخه ميگفتند چند پزشك متخصص با قيمت مناسب ويزيت، مردم رو معاينه ميكنند. سوار ماشين كه شديم بباجي گفت:دوباره دارن نشون ميدن. گفتم: چي؟ كي؟ گفت: اي بابا مگه تلويزيون نگاه نميكني؟ اين سريال شبهاي…
بنازم به کارهایی که افراد قدیم انجام می دادند . هر چند از نظر سواد و علم و امکانات در سطح پایین قرار داشتند ولی چون کارهایشان از روی عشق و علاقه وبا وجدان کاری بوده است . کاری هایی که انجام داده اند می بینیم در حال حاضر از…
كَلنظر از دوستان قديمي بباجيه. بباجي ميگه هم خدمتياش بوده. يعني اون زمان (زمان مرحوم مصدق) با هم توي يك قشون بودند. اون هم توي هنگ ژاندارمري لار. تعريف ميكنه كه با چه مشقتي اسلحه و مهمات رو سوار قاطر ميكردند و از كوهها و درهها، بالا و پايين ميرفتند…
این بار نوبت ميرسد به بباجی موفقی که همه کسانی که عمری در لار و حومه نزدیک زندگی کرده اند حداقل چندین بار با او مواجه شده اند . شاید از او خرید هم کرده باشند. فرد زحمت کشی بود . از کلّه صبح تا دم غروب با به دوش…
اين بار بباجي، فرضش رو توي موضوعي قرار داده كه اصلاً به عقل هيچ بنيبشري نميرسه. بهش ميگم بباجي جان، قربون اون شكل ماهت، اين فرضي كه ميخواي بكني، محال، اصلاً فكرش رو هم نكن. خداي ناكرده اگر كسي بفهمه بهت ميخنده، ها. ولي بباجي پاهاشو كرده توي يك لنگه…
این بار: کوه شببباجی می گوید در لارستان کوه وکمبار معروف وزیادی وجود دارد که هر کوهی ویژگیهای مخصوص به خود دارد. در کوه ها علاوه بر چشمه های آب شیرین حیوانات وحشی زیادی وجود داشت که به مرور زمان این حیوانات بسیار کم شده است . عسل های کوهی…
بباجی اهل بازی ورزش هم بوده است و از بازی های قدیم ومرسوم لارستان که ساده وجذاب می باشد برای ما تعریف می کند . این بار: دار چَکُل وسایل بازی : یک عدد سنگ ؛ دو عدد چوب کوچک و بزرگ تعداد افراد: به صورت انفرادی، دو نفری یا…
وارد خانه ی قدیمی در ناف محله ی دم گاله کمی آن طرف تر از سابات حاج غلامرضا معتمد می شوم می بینم بباجی ؛ آهن حاج محمد در اتاقی که خبری از سانترال کولر گازی و کولر آبی و حتی یک پنکه سقفی ودستی هم نیست در حال استراحت …