سالهای پایانی جنگ بر امام(ره) و نیروهای انقلابی بسیار سخت گذشت. باید هم با دشمن می جنگیدند هم در داخل جریانی که بدنبال سست کردن جبهه خودی بود را تحمل…
سالهای پایانی جنگ بر امام(ره) و نیروهای انقلابی بسیار سخت گذشت. باید هم با دشمن می جنگیدند هم در داخل جریانی که بدنبال سست کردن جبهه خودی بود را تحمل می کردند. در این سال ها خلیج فارس برای ایران ناامن شد. دولت های عربی کویت و عربستان، زمین و آسمانشان را در اختیار صدام قرار دادند. عراق کشتی های ایران را می زد و انتقال نفت بسیار دشوار بود.
ایران تصمیم گرفت از نفتکش های کویتی و سعودی و عراقی انتقام بگیرد اما آمریکا وارد خلیج فارس شد. مسئولین سیاسی و فرماندهان نظامی به محضر امام رفتند تا کسب اجازه کنند. جریان ورود ناوهای آمریکایی به خلیج فارس را مطرح کردند؛ امام فرمود: «اولین ناو آمریکایی که آمد در خلیج فارس بزنید».
آقایان گفتند خطرناک است. آمریکا چنین و چنان می کند. اما امام که می دانست آمریکا در باتلاق ویتنام گیر کرده و درگیر مشکلات داخلی خود است فرمودند «آخرین کاری که امریکا میکند میآید جماران را میزند و مرا از بین میبرد، بگذار ببرد. اولین ناو را بزنید، بگذارید ما در دنیا سربلند باشیم». آقایان مقاومت کردند. امام در پایان فرمود: «اگر من بودم می زدم. اما شما مسئولین بروید مشورت کنید. به هرنتیجه ای رسیدید قبول دارم».
این نقل ها به جبهه ها و به گوش سردار شهید نادر مهدوی رسید. او و یارانش خود را برای نبرد با آمریکا آماده کردند. بدین ترتیب با ورود اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت ناوگان جنگی آکریکا در تیرماه ۱۳۶۶ به راه افتادند. نفتکش بزرگ کویتی به اسم الرخّاء با اسم مبدل «بریجتون» در بین یک ستون نظامی اسکورت می شد که در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسط نادر مهدوی و یارانش منفجر شد و هیمنه پوشالی آمریکا در هم ریخت! امام(ره) تیم نادر مهدوی را به حضور طلبید و بر پیشانی او بوسه زد. بعدها آمریکا دیگر جرات تقابل در دریا را نداشت!
دوم؛ در ۱۲ تیر ۱۳۶۷، پرواز شماره ۶۵۵ شرکت ایران ایر که از بندرعباس عازم دبی بود، بر فراز خلیج فارس مورد هدف موشک ناو یو اس اس وینسنس قرار گرفت و تمامی ۲۹۰ نفر سرنشین بی گناه آن جان باختند. امام خمینی در پاسخ به نامه آیت الله منتظری، تصمیم گیری در نوع و چگونگی و زمان انتقام را به مسئولین سیاسی و لشکری واگذار کرد و فرمود همه خود را برای یک نبرد تمام عیار با آمریکا آماده کنند. اما عده ای در در رسانه ها اعلام کردند که اگر یک اقدام ناشیانه انجام شود فشار تبلیغات از روی دوش آمریکایی ها برداشته می شود! اعلام کردند… ایران حق انتقام را برای خود محفوظ می داند شاید این قضیه حادثه ای بیشتر نباشد ولی آمریکا قابل سرزنش است!!
سوم؛ ۱۳ تیرماه سال ۹۸ نفتکش ایرانی توسط دولت نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا(انگلیس) در آب های جبل الطارق توقیف شد. رهبر انقلاب فرمودند که اقدام متقابل کنید. مسئولین سیاسی خودشان را به نشنیدن زدند. رهبری در دیدار مردمی فرمودند نیروهای مؤمن انقلابی پاسخ دهند. بدین ترتیب سپاه یک نفتکش انگلیسی را توقیف کرد. انگلیس مجبور شد نفتکش ایرانی را آزاد کند و نفتکش ایرانی به مسیر خود ادامه داد و بعد از مدتی نفتکش انگلیسی آزاد شد!
چهارم؛ در شبانگاه شب جمعه، ۱۳ دی ۹۸، حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران بهمراه ابومهدی المهندس در فرودگاه بغداد مورد حمله تروریستی ارتش آمریکا قرار گرفت و ناجوانمردانه به شهادت رسید. ده ها میلیون ایرانی در عزای فرمانده محبوب خود گریستند و در تشییع آن سردار دلها به خیابان ها آمدند. لحظاتی قبل از خاکسپار حاج قاسم در دل شب، پایگاه هوایی عین الاسد که مهم ترین پایگاه راهبردی آمریکا در منطقه بود مورد هدف ۱۳ موشک بالستیک ایرانی قرار گرفت. صبح روز حادثه اما رهبر انقلاب آن را صرفاً یک سیلی دانسته بود نه انتقام سخت. بعدها مشخص شد رهبری برای انتقام سه مسئله را عنوان کرده بود که مسئولین سیاسی و لشکری به یکی عمل کردند. اگرچه ایران عین الاسد را شخم زد و بیش از ۱۰۰ نظامی آمریکا کشته شد(بقول خودشان ضربه مغزی)، اما دل رهبری و مردم ایران خنک نشد.
پنجم؛ حوادثی چون نطنز، بمباران مواضع جبهه مقاومت، حزب الله و حشدالشعبی در عراق و سوریه نشان از یک انفعال در سیاست خارجی و محور مقاومت می دهد. گویا تصمیمات سیاسیون با آن گفته امام که «من اگر بودم می زدم» متفاوت است؛ حالا جنگنده های آمریکایی براحتی به هواپیمای ماهان جمهوری اسلامی در آسمان سوریه نزدیک می شوند! آقایان این جسارت و تجاوز پاسخ می خواهد. عقب نشینی دشمن را جری می کند.
داود مدرسی یان