حوالی ساعت ۲ بعد از ظهر؛ کنار ترمینال مسافربری پیام گوهر، در حال بازگشت از شیراز، منتظر یک ماشین برای رفتن سمت منزل صحنه ای جالب ما را به سمت…
حوالی ساعت ۲ بعد از ظهر؛ کنار ترمینال مسافربری پیام گوهر، در حال بازگشت از شیراز، منتظر یک ماشین برای رفتن سمت منزل صحنه ای جالب ما را به سمت خویش کشید. دو نفر با دوچرخه با با کوله پشتی پر از وسایل مختلف در حال نزدیک شدن به ترمینال بودند. ظاهرشان نشان می داد که اهل لارستان نیستند. اصلا اهل ایران نیستند. نزدیک تر که شدیم متوجه شدیم یکی از آنها مرد و دیگری خانمی است که جهت تهیه بلیط به ترمینال آمده بودند. با انگلیسی دست و پا شکسته متوجه شدیم این دو به قول خود جهانگرد و نه
توریست می باشند. آقای رافائل که ما باب گفتگوی اولیه خود را با وی بازکردیم اهل اسپانیا بود. وی قصد عزیمت به نپال را داشت. البته نا با هواپیما و.. و بلکه با دوچرخه. اما به دلیل لزوم تمدید ویزای خود مجبور بود سریعا به بندرعباس و دبی برود و به دلیل کمبود وقت تصمیم گرفته بود تا فاصله لار تا بندرعباس را با اتوبوس طی کند. پس از گفتگوی چنددقیقه ای کوتاه بنا را بر این گذاشتیم تا مصاحبه ای هر چند کوتاه با وی و همراه دیگرش که یک زن المانی بود ترتیب دهیم. آنها هم پذیرفته و ساعت حدود ۳:۴۵ دقیقه بود که در همان محل ترمینال پیام گوهر با هم به گفتگو نشستیم. در ابتدا گمان می کردیم که این دو زن و شوهر می باشند اما متوجه شدیم که رافائل اسپانیایی و …. آلمانی در یزد همدیگر را شناخته اند و از آنجا ادامه مسیر را با هم طی نموده اند. رافائل بیان داشت که اصلا یک مهندس کامپیوتر می باشد و در سوال ما مبنی بر توریست بودن، با قاطعیت گفت من جهانگرد هستم و نه توریست. وی مسیرحرکت خود را به ترتیب کشورهای اسپانیا،فرانسه، ایتالیا، اسلونی، یونان،بوسنی، مونته نگرو، آلبانی و ترکیه و سپس ایران بیان داشت. در ایران نیز ابتدا وارد تبریز، سپس همدان، بناب، ملایر، بروجرد، اصفهان، یزد، شیراز، جهرم و لار شده بود. وی بیان داشت که عضو یک گروه غیردولتی NGO در کشور اسپانیا بوده که مخصوص حمایت از کودکان می باشد اما یکی از ساختمان های آن در کشور نپال است و یکی از دلایل سفرش به نپال به همین دلیل است. نام این گروه SOSHIMALAYA می باشد.رافائل اظهار داشت که از لار قصد سفر به بندرعباس داردو از آنجا به دبی، سپس عمان، هند، نپا و مالایا طی مسیر خواهد کرد البته همان گونه که بیان شد این زن و مرد جهانگرد در یکی از بخش های یزد همدیگر را یافته اند و ادامه مسیر را با هم طی می کنند. خانم هیکه نیز که اصلا آلمانی بود حرکت خود را از این کشور شروع کرده بود ولی مسیر نهایی حرکتش را استرالیا اعلام نمود. وی بیان کرد که معلم ورزش بوده و البته تفریحش جهانگردی است. رافائل با بیان این که ایرانیان انسان های بسیار دوست داشتنی و مهمان نوازی می باشند از اظهار محبت ایرانیان در مسیر حرکت خود سخن گفت. رافائل از غذاهای ایرانی گفت و این که جوجه کباب، چلوکباب ،آش و آبگوشت را خیلی دوست دارد. خانم هیکه نیز بیان داشت که آش و حلوا را دوست دارد. رافائل اهداف دیگر خود را از جهانگردی غیر از شناخت مردم دنیا جهت کمک به موسسه حمایت از کودکان، شناخت اخلاق و رفتار موجود در دنیا بیان داشت.خانم هیکه نیز علاقه به کشور استرالیا را دلیل سفر خود به این کشور بیان داشته و اظهار داشت که مسافرت به کل دنیا و دیدن طبیعت دنیا با دوچرخه را بسیار دوست داشته و به عنوان یک فعالیت معمول به آن می نگرد. رافائل ایتالیا را یکی از زیباترین کشورها در اروپا بیان داشت. وی یزد را از لحاظ تاریخی و مسیر جهرم – میمند را یکی از زیباترین مظاهر طبیعت ایران دانست. خانم هیکه نیز ارمنستان – جلفا را یکی از زیباترین بخش های مسیر حرکتش بیان داشت. رافائل تخت جمشید، سی و سه پل، نقش جهان و… را یکی از مکان های زیبای تاریخی بیان داشت. خبرنگار میلاد هم بیان داشت که لار یکی از زیباترین و قدیمی ترین بازارهای تاریخی در ایران را داراست(بازار قیصریه) که از بازار وکیل شیراز نیز قدیمی تر می باشد. قرار بر این شد تا در پایان مصاحبه این تیم دونفره به بازدید از بازار قیصریه بروند. در همین حین یکی از همشهریان مقداری میوه را جهت رافائل و هیکه خریداری نموده و به آنها تقدیم کردند که خانم هیکه به فارسی “تشکر” را بیان داشته و از این عزیز لارستانی تشکر کرد. رافائل بیان داشت این نوع رفتار در هیج چای حهان معمول نیست و این رفتار تنها در بین ایرانیان عزیز دیده می شود. و از این حیث نیز ایرانیان متفاوت با کل جهان هستند.
وبسایت های این دو جهانگرد و ایمیل آنها نیز در اختیا تیم میلادلارستان قرار گرفت و بنا بر این شد تا پس از انتشار مصاحبه یک نسخه از هفته نامه برای آنها ارسال شود.
عکس هایی از این مصاحبه را با هم می بینیم.