سحر یادگارفرد عضو شورای اسلامی شهر لار و مشاور شورای اسلامی شهرستان لارستان یادداشت با عنوان “عدم تابآوری شهرهای لارستان در مقابل چالشهای طبیعی و انسانی” تهیه و ارسال کرده…
سحر یادگارفرد عضو شورای اسلامی شهر لار و مشاور شورای اسلامی شهرستان لارستان یادداشت با عنوان “عدم تابآوری شهرهای لارستان در مقابل چالشهای طبیعی و انسانی” تهیه و ارسال کرده است.
ویژگی اصلی جوامع تابآور عبارت است از استحکام، توانمندی بالا برای مقابله با اثرات بحران و سرعت عمل برای بازگشت به حالت قبل از بحران و با توجه به این تعریف، شهرهای لارستان میبایست به سمت شهر تابآور در برابر بلایای طبیعی حرکت کنند؛ چرا که اولاً استحکام لازم را در برابر مخاطراتی چون سیل و زلزله را پیدا کنند؛ که قطعا برخی از ساختمانها و زیرساختهای موجود آسیبپذیر هستند، ثانیا امکانات و ظرفیتهای کافی برای مقابله با اثرات بحرانهای بزرگ را مهیا نمایند و ثالثا به توان اجرایی و منابع کافی برای بازگشت سریع به حالت قبل از بحران دست پیدا کنند. بدین ترتیب اگر سانحه بزرگی نظیر یک زلزله یا سیل ویرانگر در لارستان رخ دهد خطرات و خسارات به دلیل تابآوری به حداقل خواهد رسید.
طبیعتاً در شهرهای تابآور ساختمانها کمتر فرو میریزند و خلل در تاسیسات زیرساختی و قطعی برق؛ آب؛ تلفن کمتر رخ میدهد.تعداد کمتری از مراکز خرید وتجاری که نیاز خانوارها هستند در معرض خطر قرار میگیرند و از طرفی تعداد مرگ و میر و آسیبدیدگی به حداقل میرسد.
مفهوم تابآوری ریشه در واژه لاتین (Resaliar)دارد که بهصورت جهشی یا خیزش به سمت عقب ترجمه میگردد و بهتر است تابآوری را چنین تعریف کنیم؛ معیاری از توانایی سیستم برای جذب تغییرات، درحالیکه هنوز مقاومت قبلی را دارد.
طرح تابآور در نقاط حادثهخیز در شهرهای لارستان اولاً توانایی تحمل شوکها و ضربهها را دارد از یک خطر به گونهای که آن خطرات تبدیل به سانحه نگردند و به تعبیری احتمالِ شکست را کاهش دهند.
ثانیا امکان و فرصت برای تغییر وپذیرش پس از سانحه را داشته باشد بنابراین زمان مورد نیاز برای بهبودی همچنین مقدار آسیبپذیری را کاهش دهد.
شهرهای لارستان نیازمند طرح تابآوریاند زیرا:
۱-در برابر نیروهای حاصل از مخاطرات خم میشوند
۲-ساختمانهای کمتری باید واژگون شوند
۳-خانوارها و مشاغل کمتری در معرض خطر قرار میگیرند .
۴-تلفات و جراحتهای کمتری باید وجود داشته باشد
۵-اختلال ارتباطی و ناهماهنگی کمتری باید به وقوع بپیوندد
۶-ارتباط و تمرکززدایی از خصوصیات این شهرهاست
۷-شبکههای اقتصادی و اجتماعی و همانند آنها در سطح شهر بهخوبی توضیح شده باشند.
در تجربه شهر لار تقریبا در حال حاضر همه به این نکته رسیدهاند که اگر مدیریت و برنامه به همراه طرح وجود داشته باشد میتواند مبنای هماهنگی عملکردها باشد. مکانیزم اصلی در جهت بهبود مدیریت محلی و ایجاد یک سیستم مدیریت شهری واحد تهیه طرحهای شهری به همراه برنامه قبل از حادثه است.
درپایان پیشنهاد میشود کمیته یا تیمی در شهرداریها جهت پیشگیری و رفع خطر از مناطق و ساختمانهای مستعد تخریب قبل از وقوع حوادث طبیعی (سیل، زلزله، بادهای شدید و…) به عنوان نظارت بر ساختمانهای فرسوده محلات شهری در بافت و نقاط حادثهخیز تشکیل و فعالیت مستمر خود را آغاز کند.
ف ۱۱۰
موضوع تاب آوری واستقامت شهرها در مقابل سیل که مختص لارستان نیست یک اصول کلی است که اتفاقا در این مطلب هم چیز ویژه شهرهای لارستان دران دیده نمیشود این مطالب یک مقاله روتین ویرایش همه مناطق صادق. است
خانم دکتر ؛ به نظر من مقابله با بحران حتما در بسیاری مواقع می بایست قبل از مقابله با اثرات آن باشد؛ چون بحران با توجه به حوادث قهری و حوادث طبیعی و حوادث اجتماعی قابل پیش بینی بوجود می آید و با توجه به زمینه ایجاد شدن آن از گذشته با به امروز ، در صورتی که ممرگاهها و موارد ایجاد کننده بحران را که عمدتا شناخته شده هستند را کنترل و تجمیع و از بین ببریم، دیگر مقابله با اثرات آن یا وجوب پیدا نمی کند یا اثرات آن، کمتر و در حد ناچیرتر ی دامنگیر جامعه می شود. چون اثرات بحران در بسیاری مواقع بیشتر از خود بحران موجب ترس و وحشت جمعی و التهاب فردی را فراهم می کند.مثلا موضوع پسماندهای منطقه ای و آشغال ها که خود یک معضل و بحران قدیمی شناخته شده در مناطق چهارگانه لارستان است خودش یک بحران است و دارای آثاری همچون آلوده کدن هوای پاک، آلوده کردن آب های سطحی و آب های زیر زمینی ، تجمع ریز گردها، تجمع حیوانات ولگرد و تخریب محیط انسانی و طبیعی است ولی از آنجائیکه شورای وحدت و شهرداری های آن، زباله و روشهای از بین بردن آن را می داند و حتی می دانیم که کجا محل بهتری برای ایجاد جایگاه متمرکز دفن زباله است چه بسا عملی کردن چنین ایده ای باید قبل از مقابله با آثار آن راهکار علمی و راهکار عملی تر ی باشد و در صورتی که قبل از مقابله با آثار زباله با خود زباله مقابله شود از صرف هزینه های زمانی و مکانی و انسانی نیز جلوگیری می کند و خودش موجب تولید ثروت می شود و بازیافت نیز با صرف کمترین هزینه به صورت بهداشتی تر و اصولی تر انجام می شود . در مورد بحران سیل نیز همینگونه است به عنوان مثال مسئولان و متولیان امر می دانند چه زمانی امکان بوجود آمدن سیل بیشتر است که خود به عنوان یک پدیده طبیعی ، دارای آثار مخرب وضعی و محیطی و مالی و اقتصاد یو انسانی است؛ پس به منظور جلوگیری از اینگونه آثار می توان در روزهای فارق از سیل به صورت بهینه نسبت به مقاوم سازی محیط و ایمن سازی مناطق خطر با یک مدیریت بهینه و اصاولی اقدام کرد که بعد از بارش سیل آسا با مخاطرات و آثار آن مواجه نشویم . در مورد زلزله و دیگر حوادث نیز همینگونه است.
یادداشت جالبی هست اما تولیان باید دست بکار شوند تا از خسارتهای ناشی از سیل و زلزله در آینده جلوگیری یا حداقل آسیب ها کاهش پیدا کند.
این یادداشت ها باعث میشود ما مردم آگاه شویم و مطالبه گری کنیم
خانم دکتر، به نظر من فرو ریختن ساختمانها در شهرهای غیرتاب آور، به دلایلی چون مقاوم نبودن ساختمان، فونداسیون نامتناسب با محیط طبیعی، محیط انسانی ، محیط اجتماعی ، ضعف در پی و دیوار، مصالح نامقاوم، ساخت و سازهای اشتباه که عمدتا به دست افراد ناوارد ایجاد می شود، وجود مثلا سقفی که سنگینتر از دیوار است، ته پی ضعیف و کارشناسی نشده، آزمایش نشدن محل، برخوردار نبودن ساختمان از اصول و وسایل مقاوم در برابر زلزله و حوادث، برخوردار نبودن ساختمان از موارد ضد زلزله، و مواردی دیگر است. پس برای اینکه لارستان بتواند خود را تاب آور در برابر حوادث قهری طبیعی و انسانی و اجتماعی قلمداد کند می بایست با مواردی که تاب آوری را تعریف می کند آشنا باشد که به یقین آشنا است که در صدد رفع مشکل است؛ ولیکن در مورد ساختمانهای لارستان و مناطق چندگانه آن می بایست گفت در اثر بروز هر حادثه مثل سیل یا زلزله هنوز به سطح تاب آوری نرسیده ایم که چه بسا فروبیختن ساختمانها و تخریب بازار در هر حادثه همچون سیل زلزله بارشها و دیگر حوادث این چنینی نمونه بارز و مشهود آن است. و البته همانگونه که گفتید باید به شهر تاب آور رسید و اصول آن را نیز نهادینه کرد و لارستان بزرگ را در بخش حوادث قهری طبیعی و انسانی به ایمن سازی قطعی و یقینی رسانیم که چه بسا همین موضوع خود یک اصل اساسی در توسعه پایدار و یشرفت منطقه بزرگ لارستان و مناطق چندگانه آن محسوب می شود.ان شا< الله.
خانم دکتر؛ در تعریفتان از مفهوم تاب آوری؛ که در پاراگراف سوم بیان کردید؛ باید بگویم که خیزش به عقب، جهش به عقب، سیستم، جذب تغییرات و مقاومت، کلید واژگان این تعریف محسوب می شوند. که هر کدام از این کلید واژگان در جای خود جای گفتگو و تشریح دارند، به کلاکم دیگر باید گفت خانم دکتر یادگارفر انسانی بسیار ریز بین و جزئی نگر نسبت به امور هستند که این چنین فعالانه به امور اطراف نظر و توجه دارند و همین موضوع است که نشان از این دارد که لارستان بزرگ دارای مدیران مدبر و هوشیار نسبت به امورات مختلف است و این چنین مدیرانی می توانند گره از مشکلات و معضلات بردارند و شروط توسعه پایدار و بادوام را برای لارستان بزرگ و مناطق چندگانه آن رقم بزنند. ان شا> الله کخ توسعه و یشرفت و رشد هر چه بهتر و بیشتری را با بهره گیری از تفکر و تدبر و هوشیاری و هوشمندی و توانائی ها و قابلیت هایی که در سرکار خانم و دیگر اعضای شورای اسلامی است در آغوش بگیریم. به امید آنروز ………که البته دیر هم نیست.
آفرین صد آفرین بر مدینه خانم اینشالله که شما هم مانند خانم دکتر خدمتگذار ومطرح شوید واقعا لارستان خیلی بزرگ به شخص شما می بالد
در پاراگراف چهارم و در تشریح واژه و مفهوم گسترده شوک و ضربه جای گفتن دارد که شوک در شهرهای غیرتاب آور به مفهوم وسیع آن بیشتر و عمیق تر رخ می دهد ؛ چنانکه می دانیم آثاری چون ایجاد ترس، دلهره و استرس نسبت به آن ثمراتش محسوب می شود و شوک در زمان بروز و ظهور حادثه، با این تفکر که ممکن است هویت یک منطقه را در دامان خود نابود یا کم رنگ کند؛ ممکن است موجبات وحشت جمعی و یا وحشت فردی را فراهم کند و احتمالا یکی از دلایلی که در زمان وقوع حوادث این چنینی فورا کمیته ها و شوراهای بحران و حوادث غیرمترقبه تشکیل می شود نیز همین است یعنی: مقابله با شوک بوجود آمده ناخواسته و مقابله با آثار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و هویتی ناشی از شوک!!!! و صد البته دلایل دیگری که منطبق با بند چهارم یادداشت سرکار خانم دکتر یادگارفر است. دیگر اینکه با توجه به اینکه بسیاری از اقدامات در بخش دولتی و برخی نیز در شرف تفویض اختیار به بخش خصوصی و سرمایهگذاران این بخش است، و اصلاح و یا تحول در ماهیت مناطق با توجه به کمبود فعلی منابع مالی و اعتباری هر دو بخش پروسهای زمانبر قلمداد میشود خود ممکن است موجب شوک ناخواسته کوتاه مدت یا بلندمدت شود و بحران محیطی قلمداد شود چرا که همه شهروندان نیز در حمایت از حقوق شهروندی و با علم به اینکه هویت شهری و تلاش برای تثبیت آن نقشی اثرگذار برای ترسیم هویتی مطلوب و ممانعت از بروز و ظهور شوک های خواسته و ناخواسته دارد بر انسان و نقشپذیری انسان در امور محوله شهری تصریح کردند و این تفکر و عمل در مباحثات، مصوبات و جلسات و محتوای پروژهها،، در عمل خود را نشان می دهد و اینگونه است که مقولههای محیط فرهنگی، انسان و فرهنگ، هویت فرهنگی، هویت انسانی همه و همه از برهمکنشی و تعامل بخشهای مختلف ، به منظور مقابله با شوک نمود پیدا میکند که هر چه بهتر بتواند مقوله تفکیک و تمایز و حتی اتحاد رویه را در بخشهای مختلف ، در مسیر نشو و نمو منطقهای با هویت جذاب و گیرا، به همهجای جهان مخابره کند.ناگفته نماند که شوک هرچند به نوبه خود، یک مقوله انتزاعی است و با تعریف شاخص های خود به یک مفهوم یا واژه قابل درک تبدیل می شود ولی، بکارگیری کمی انعطاف و انعطاف پذیری و مقداری استفاده از تعقل و خرد جمعی و خرد فردی مدیران و اشخاص دست اندرکار، نقش موثری در برطرف شدن شوک ایجاد شده در مرحله بروز حوادث دارد که به بقبن حضور مسئولان منطقه ای و مسئولان استان و مسئولان ارشد کشوری در مناطق حادثه دیده، یک رکن از ارکان مختلف و متعددِ بازگشت به وضعیت قبل از شوک دارد که چه بسا همین یک سطر بیانگر این مطلب است که این چنین حضور همه جانبه ای که لازم و کافی است و ضرورت قطعی و یقینی نیز دارد؛ آنچنان عمیق در جای جای مناطق حادثه دیده نمود یافته است که در دیدگاه اول نه تنها وضعیت فیزیکی مناطق حادثه دیده بهتر شده است بلکه در دیدگاه دوم، همین حضور همه جانبه در مناطق حادثه دیده ، از منظر روانی و اجتماعی و رفتاری، مقوله همبستگی و درون نگری همدلانه مسئولان را در قبال مردم نمایان می کند که بتواند گاهی اساسی برای تعمیق و نهادینه کردن ارزش های انسانی و انسان دوستی را به منصه ظهور نهد و آن بعد روانی حاصل از برز و ظهور شوک را که بعد اقتصادی و اجتماعی و هویتی و فرهنگی است را ترمیم و بهبود بخشد و یک نوع دلگرمی را نسبت به حفظ میراث فرهنگی و گردشگری بر جای نهد که به واقع ، در لارستان بزرگ، و مناطق چندگانه آن، این امر، محقق شده است و در شرف تثبیت است . انشاء الله
خانم محترم این همه کامنت بلند بالا به چه معنی است شما هم بروید مانند خانم یادگار فرد مطلب مستقل بنویسید جوان هستید وجویای نام. اشکالی هم ندارد آخر کامنت گذاشتند هم راه و روش خود. دارد
اینکه مدینه صابری در مورد لارستان و مناطق چندگانه آن، می تواند کامنتهای بلند را با علاقه زیادی بنویسد این است که مدینه صابری ، لارستان و مناطق چندگانه آن را خیلی، خیلی، خیلی، خیلی، خیلی، دوست دارد. و طخنان دکتر یادگارفر نیز آنقدر بار تحلیلی و معنائی دارد که می توان از سخنان دکتر یادگار فر به تحلیل معنائی دست یافت.و چه جائی بهتر از محل کامنت گذاری در این جا.البته جای گفتن دارد که همه اعضای شورای اسلامی لار و شورای اسلامی شهرستان لارستان و مناطق چندگانه زیبا و جالب و با امکان تحلیلی صحبت می کنند که انسان به یکباره با خواندن مطالب این اعضا ، دوست دارد مطلب بنویسد.
کامنت شما خیلی بیشتر از مطالب دکتر یادگار فرد شده واصولا اگر حرف ونظری دارید بهتر است مستقل بیان کنید وگرنه با تعریف وتمجید از افراد شورای شهر که نمی شود کامنت گذاشت وانگهی این کارها ی شما این را میرساند که میخواهید خودتان را نزد مسولان معرفی نمایید وگرنه خیلی ها لارستان را خیلی خیلی دوست دارند.
باید تاکید کنم، بیاناتم را کجا بفرستم؟ که تا همیشه بماند؟ تازه آفتاب لارستان که همیشه آماده پذیرش نقدها و نظرات است و ژئورنالیست ها را بسیار قبول دارد ؛ یک سالی است که فعال نیست که آنجا بفرستم.لطفا در میلاد جائی را معین کنید که وقتی مطلبی دارم براتون بفرستم و منتشر شود.
با اجازه منتقدان کامنت هایم لازم به ذکر است که شورای اسلامی منطقه لارستان و متاطق چندگانه آن، به گونه ای سخن می گویند که یادآور این شعر می شود که شاعر گرانقدر گفته است: هر سخن جائی و هر نکته مکانی دارد و یا در جائی دیگر می خوانیم: کم گوی و گزیده گوی چون دُر ، تا زندک تو جهان شود پر/ و این جای بسی خوشحالی و خوشبختی بر ای ما است که لارستان توانسته است افراد تحصیل کرده و با درایت و با توان صحبت به تناسب مکان و زمان و مدیر و مدبر را انتخاب و تحویل ساختمان شورای اسلامی دهد /به عقیده من همه اعضای شورای اسلامی لار و لارستان و مناطق چندگانه آن و مخصوصا همه اعضای شوریا سلامی شهر لار، بلد هستند کی زیاد صحبت کنند و کی کم صحبت کنند و همین موضوع است که اهمیت الگو گیری را در موضوع نحوه برقرای تعاملات بهینه برای مردم، از این قشر دو چندان کرده است و همین جای مسرت و خوشبختی را برای افرادی چون من فراهم آورده است .