یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۱۱ق.ظ
::آخرین مطلب 18 دقیقه پیش | افراد آنلاین: 0

حوزه های اقتدار بالقوه لارستان بزرگ

شرایط پیش رو در سال ۱۳۹۵ و دور دوم انتخابات، و همچنین، لزوم پاسخ به سفرهای معنی دار و تحریک کننده برخی مسئولین به مناطقی از لارستان، مرا بر آن داشت تا در خصوص دو مؤلفۀ مهم اقتدار منطقه مطالبی را یادآور شویم.

 آغاز سال نو هماره نوید بخش تغییر بوده و دعای ما بهترین حالها برای خود و جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم. در سال ۱۳۹۴ علیرغم تفکرات منفی که به جامعه لارستان تزریق می شد، فرجام این انتخابات حساس نشان داد که در نبود روحانیت معزز (که با جلب اعتماد و خدمت به همۀ مناطق لارستان بزرگ، وفاق و وحدت را رقم زده بودند)، همچنان اعتماد به لار پابرجاست و رکن اصلی در پیشرفت این منطقه، همانا وحدت و اعتماد متقابل است.

شرایط پیش رو در سال ۱۳۹۵ و دور دوم انتخابات، و همچنین، لزوم پاسخ به سفرهای معنی دار و تحریک کننده برخی مسئولین به مناطقی از لارستان، مرا بر آن داشت تا در خصوص دو مؤلفۀ مهم اقتدار منطقه مطالبی را یادآور شوم.

امروزه در بحث توسعه، دو موضوع اساسی بیشترین کارکرد را دارد. یکی «توسعه اجتماعی» و دیگری «توسعۀ اقتصادی»؛ و این دو، در سایۀ سازماندهی سرمایه های اجتماعی و اقتصادی محقق می گردد. بر خلاف آنچه در اذهان عموم جامعه ما تزریق می شود (اینکه ما در حوزه اقتصادی حرفی برای گفتن نداریم و از سويی، بهترینهای ما در حال مهاجرت هستند…)، لارستان در هر دو مؤلفه، اقتداری بالقوه و ویژه دارد. بالقوه از آن جهت که فرصتهای فراوانی جهت بهره گیری دارد و لیکن تخریب اذهان و منفی سازی افکار در هر دو حوزه، سبب ایجاد رخوت و عدم بهره گیری از این دو پتانسیل منطقه شده است.

۱) اقتدار اقتصادی: در سالی که گذشت، در خوش بینانه ترین شرایط، ایران توانسته است ۱/۸ میلیون بشکه نفت در روز صادر نماید. این رقم با احتساب میانگین قیمت هر بشکه نفت معادل حدوداً ۴۸ دلار و با در نظر گرفتن ۱۵ دلار هزینه استخراج و تولید، همچنین با در نظر گرفتن هزینه های شرکتهای واسطه و…، صادرات نفتی ایران مابین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۴ قابل تخمین است.

از سوی دیگر، بر اساس برخی مستندات غیر رسمی و با اتکاء به تعداد پروازهای خارجی و تعداد مسافران جابجا شده از فرودگاه بین المللی لارستان، تخمین زده می شود که حدود ۱۵۰ هزار لارستانی در کشورهای حوزه خلیج فارس اشتغال یا سکونت داشته باشند. بالتبع درآمد سالیانۀ هر یک از ایشان جهت مخارج خانواده به داخل کشور انتقال می یابد (با فرض آنکه در شرایط متعادل، ۵۰ میلیون تومان یا بطور متوسط حدود ۱۳۵۰۰ دلار در سال باشد)؛ لذا آورده ارزی لارستانیها برای کشور در هر سال قریب دو میلیارد دلار خواهد بود. این موضوع جدای از بحث تجارت لارستانیها به داخل کشور و یا صادرات محصولات به خارج و سرمایه گذاریهای بزرگ آنهاست و تنها بر اساس درآمد یک کارگر محاسبه شده است. (البته به سبب نبود ارقام رسمی، این عدد قابل استناد نیست) بر این اساس لارستان سهمی معادل ۱۰ درصد درآمدهای نفتی کشور در بحث ارزی دارا می باشد که البته بصورت مداوم و سالانه بوده و ربطی به شرایط خوب یا بد اقتصادی کشور ندارد.

اگر سهم لارستان از دارائیهای بانکی داخل کشور و حجم مبادلات آن نیز از این بحث حذف شود، می توان ادعا کرد که لارستان بزرگ، قطعاً در میان ۵ تا ۶ کلانشهر مهم کشور در بحث ارز آوری برای کشور جای می گیرد و بی شک هیچ منطقه یا شهرستانی از کشور، هر قدر هم که در صنایع و… رشد یابد، نخواهد توانست چنین نقش ویژه ای را در اقتصاد ملی (و البته بدون هیچگونه سرمایه گذاری دولتی) بازی کند.

این سهم پولی و مالی تا  آنجاست که لارستانیها براحتی می تواند صاحب یک بانک مهم در کشور باشند و یا حتی می توانند بانکها را وادار به سرمایه گذاری در منطقه نمایند (که توضیح آن در این مجال نمی گنجد). بر همین اساس و با اتکاء به چنین نقشی است که در طرح کالبدی منطقه فارس، لارستان بزرگ بعنوان مرکز پولی و مالی منطقه معرفی شده است. اینکه چرا چنین سهمی در اقتصاد کشور مسکوت مانده و یا در رایزنیها و چانه زنیهای سیاسی به کار گرفته نشده است، بخشی به عدم آگاهی مسئولین منطقه منطقه بازمی گردد و بخشی به…!

از همه بدتر این است که لارستانیها با دارا بودن چنین اقتداری، به سبب ناآگاهی از داشته هایشان، در مقام رقابت، خود را مقهور شهرستانهای همجوار می بینند که البته امری قابل بررسی است. و مهمتر از آن این است که چنین اقتدار بالقوه ای چرا به کار گرفته نمی شود؟

۲) اقتدار اجتماعی: مهاجر فرستی علیرغم تبعات منفی که بر رشد مناطق دارد، منافعی را نیز ایجاد می کند. در جامعه شناسی، مجموعه ای از افراد را که از یک فرهنگ و آداب و رسوم، به منطقه ای دیگر مهاجرت می کنند و در آنجا بر اساس فرهنگ پیشین خود و البته در کنار و در ارتباط با یکدیگر زندگی می کنند، یک «گتو» را تشکیل می دهند. نمونۀ بارز این گتوها در دنیا، محلات چینی ها در شهرهای بزرگ است. شاید شنیده باشید که در شهر لس آنجلس آمریکا، جامعۀ ایرانیان مقیم، حرف اول را می زنند و بخش مهمی از کسب و کارها را در اختیار دارند؛ و یا در شهری همچون تهران، حسینیه هايی متعلق به مناطق مختلف کشور وجود دارد (مثل حسینیه یزدیها یا اسفراینیهای مقیم تهران).

لارستان نیز، در شهرها و مناطقی که مهاجر فرستی داشته است، قابلیت تشکیل چنین گتوهائی را دارد که البته قابلیتهای ویژه ای را در تأثیر گذاری اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ایجاد می نماید. این قابلیت را در دو بخش خارجی و داخلی می توان بررسی کرد. نفوذ اجتماعی لارستانیها در خارج کشور می تواند نقش ویژه ای در اقتدار ملی و البته سیاست خارجی کشور ایفا نماید (و بالعکس، بی توجهی به نقش سازندۀ آن و تضعیف این پتانسیل، می تواند نفوذ معکوس را سبب شود) که موضوع بحث این مقاله نیست و تنها به مسائل داخلی بسنده خواهد شد.

لارستان به سبب دارا بودن نفوذ اجتماعی در برخی مناطق جنوبی کشور و از سويی، دارا بودن جمعیت مهاجر در شهرهای بندرعباس و شیراز و قشم و درگهان و…، و البته جمعیت بزرگی در کشورهای حوزه خلیج فارس، دارای پتانسیل گسترده ای در نفوذ اجتماعی و سیاسی در این مناطق است. سرمایۀ اجتماعی بالقوه ای که بهره گیری از آن می تواند بر جایگاه لارستان در کشور بیفزاید. این سرمایۀ اجتماعی کارکردهای بسیاری دارد که ذیلاً به یکی از آنها اشاره شده است.

اخیراً در مسیر تضعیف روحیه لارستانیها، خبر اینکه فلان شهرستان توانسته در یک حرکت فامیلی ۴ یا ۵ نماینده در مجلس داشته باشد و حالا بدا به حال لارستان! در رسانه های اجتماعی دست به دست می چرخید.

خاطرم هست در مقاله ای که ۴ سال پیش، پس از انتخاب شدن جناب آقای دکتر جعفرپور در انتخابات مجلس، در هفته نامه میلاد لارستان نگاشتم، به این پتانسیل اشاره نموده و پیشنهاد نموده بودم که در دوره بعد (یعنی همین انتخابات اخیر) لازم است با سازماندهی نیروها و تشکیل NGO ها و تشکل های مردم نهاد و تقویت وحدت لارستانیها در دیگر مناطق کشور، بتوان در شهرهای تهران و شیراز و بندرعباس و… کاندیداهای لارستانی و یا همسو با لارستان را به مجلس فرستاد. لیکن بی توجهی به این ایده سبب شد تا لارستان نتواند در این حوزه آنگونه که باید عمل کند.

نگاهی با نامهای گاهي ناآشنای لیست تدبیر و امید و اصلاح طلبان در تهران نشان داد که با وجود نفوذ برخی چهره های لارستانی در جبهۀ اصلاح طلبان، نبود نامی همچون دکتر حسین غریبی بعنوان کاندیدای تهران، کم کاری و بی برنامگی اهالی منطقه و عدم حمایت آنها از چهره های سرشناس خود است تا این رقابت به داخل منطقه کشیده شود و برخی از چهره های توانمند، مغموم و دلسرد گردند.

بی شک چنین پتانسیلی در شهرهای بندرعباس و شیراز نیز بطور جدی وجود داشت. انتظاری که حقیقتاً در این دوره، در نبود دیگر محورهای وحدت منطقه ای، طبیعتاً بایستی از نمایندۀ منتخب داشته باشیم تا فارغ از نگاههای سیاسی و جناحی، تنها به دایره ای خاص از همفکران تکیه ننمایند و این نقد بجای برخی اهالی رسانه را بپذیرند که برای تقویت قدرت خویش در عرصه های رقابت ملی هم که شده، لازم است بر روی دیگر چهره های منطقه نیز سرمایه گذاری نمایند و در مناصب ملی برای لارستان بزرگ سهم خواهی نمایند و حامیِ حامیان لارستان باشند.

البته در این میان نبایستی نقش گروههای اجتماعی را نیز نادیده گرفت و در این مسیر، یاری کنندۀ نماینده و البته دنبال کنندۀ اهداف توسعۀ منطقه ای، بایستی عموم مردم منطقه باشند.

نکته قابل توجه اینجاست که بحمدالله فرصت لارستان بزرگ در این زمینه از دست نرفته است و علت نگارش این مقاله نیز، لزوم برنامه ریزی برای دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی است…

بی شک هرگز لارستانیهای قدرشناس، نقش حمایتهای ارزندۀ جناب آقای دکتر بروجردی و نسبت خانوادگی ایشان با لارستانیها را فراموش نکرده اند. همچنین، همگان نقش جناب آقای جباری، نماینده محترم بندرلنگه، بستک و پارسیان را نیز، در حمایت از توسعه لارستان از یاد نبرده اند و جدیت ایشان در ممانعت از تفرقه انگیزی ها در بحث اتصال فارس به دریا را به خاطر دارند و مادام که لارستان به ایشان نیاز داشت، هر آنچه می توانستند برای منطقه در طبق اخلاص گذاشتند.

اتفاقاً لارستانیها، لطمات حاصل از جهت گیری های فکری و صدمات مغرضانۀ ناشی از اقدامات نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی را به خاطر دارند. این هر سه، اردیبهشت ماه و در دور دوم انتخابات، کاندیدای مجلس شورای اسلامی هستند. آیا وقت آن نرسیده است که با بکارگیری این سرمایه و نفوذ اجتماعی گسترده، حتی در حد بهره گیری از شبکه های اجتماعی هم که شده، دست حمایت یا عقوبت لارستانیها، یاری گر و یا تنبیه گر ایشان باشد؟

تأکید این نکته خالی از لطف نیست که لارستان حقیقتاً منطقه ای ویژه و با پتانسیل های استثنايی در کشور است و درک درست مردم منطقه از آنچه دارند، (بجای ترویج افکار منفی و تأکید بر ضعف ها و نقایص) می تواند در تقویت روحیه و بهره گیری هر چه بهتر از نقاط قوت مفید فایده قرار گیرد.

حامدمقدم

نوشته شده در تاریخ:دوشنبه ۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۳۶ب٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

2 Responses to “حوزه های اقتدار بالقوه لارستان بزرگ”

  1. amdin گفت:

    بسیار زیبا، جالب و متقن بود…
    آفرین به این ایده ها و ریز بینی ها و همچنین امید دادن ها…
    وقتش است که با حمایت از جباری و بروجردی پاسخ وفاداری آنها را داد…

  2. لاری گفت:

    احسنت بر آقای مقدم که همیشه ایده های جالبی دارند

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین