يكى از مفاسد مهم جامعه بشرى و جريان ناپسند حكومتها مسأله فاصله طبقاتى است در روزگار ما رسيدگى به شكم بينوايان و تهيه غذا براى آنان، تنها معضل نيازمندان نيست…
يكى از مفاسد مهم جامعه بشرى و جريان ناپسند حكومتها مسأله فاصله طبقاتى است در روزگار ما رسيدگى به شكم بينوايان و تهيه غذا براى آنان، تنها معضل نيازمندان نيست بلكه آنچه مايه يأس جوانان و بدبينى نسبت به دستاندركاران مسائل اجرايى و قضايى و قانونگذارى مىشود و دلسوزان جامعه را رنج مىدهد و دل آنان را خون مىنمايد فاصله عظيم ميان فقرا و ثروتمندانى است كه با ثروتهاى يك شبه خويش بر زمين و زمان افاده مىفروشند و به هيچ صراطى مستقيم نيستند و مسؤولين ذيربط نيز كارى كه ريشهاى باشد و حقيقتاً بتواند بر دل تودههاى ميليونى جامعه ما درخشش اميد بتاباند انجام نمىدهند يا نمىتوانند انجام دهند و گذشت زمان اين آفت را گسترش مىدهد.
اميرالمؤمنين على(ع) شر دنيا و آخرت را در دو خصلت فقر و گناه و خير آن را در بىنيازى و پرهيزكارى مىبيند. (۱) بديهى است كه بىنيازى با ثروتاندوزى فاصله زمين تا آسمان را دارد.
مسؤولين بايد توجه كنند بىنيازى اقتصادى در محدودهاى كه احتياج عمومى بر آن محدوده استوار است عامل عزت اجتماعى و بزرگى جوامع بشرى است و گسترش فقر كه با ثروتاندوزى و رانتخوارى جمعى هرچند اندك ايجاد مىشود سريعترين وسيله جهت خوارى و گرفتارى انسانهاست.
پس بايد كوشيد به هر نحوى كه مقدور باشد عزت و بزرگى جامعه را توسعه داد. توجه به اين نكته ضرورت دارد كه وقتى از شخصى مانند امام علىبن ابيطالب )ع( نام مىبريم و سخنى از آن حضرت مىآوريم تصور نشود از يك انسان زاهد گوشهنشين بىاطلاع از جوامع انسانى بحث مىكنيم. امام على)ع( در عين زهد، نمونه بارز و دقيق جامعهشناس و صاحبنظر زمان خويش و الگوى كامل آگاهان و عالمان به علوم اسلامى و نمونه بارز حكومتگران عدالتگسترى است كه جان خويش را در جهت توسعه عدالت اجتماعى فدا ساخت و كشور اسلامى تحت نفوذ آن حضرت تقريباً خاورميانه امروز بود. آن حضرت مىفرمايد: »به آنچه كه عزتمند را خوار مىكند و او را مىشكند نظر كردم چيزى جز فقر وفاقه نيافتم.«(۲)
خصلت روانى انسان چنين است كه اگر به جمعآورى ثروت و مالاندوزى عادت كرد حريص مىشود و در پى ثروتاندوزى مىافتد كه اين خود نوعى ديگر از فقر است و زراندوزان توجه ندارند زيرا »الحرص علامة الفقر«(۳) آرى حرص نشانه فقر است. چنين انسانى حتى حاضر نيست از آنچه كه خداوند بر او واجب كرده به مستمندان برساند و به غفلت دائمى مبتلا مىشود و تصور مىنمايد كه آنچه دارد از آن خود اوست.
امير مؤمنان )ع( در سخنى مىفرمايد »خداى تعالى خوراك فقيران را در اموال ثروتمندان واجب كرد، پس هيچ فقيرى گرسنه نماند مگر آنكه ثروتمند از حق او بهرهمند شده است و خداى تعالى آنها را بر اين عمل بازخواست خواهد كرد.«(۴)
براستى آيا ثروتاندوزان مىدانند كه بيش از نيمى از مشكلات اقتصادى جامعه بواسطه نپرداختن حقوق مستمندان ايجاد شده است و اگر آنان در پرداخت حق بيچارگان همت نمايند مشكلات جامعه محدود مىگردد و بينوايان، آخرتگريز نخواهند شد. امام على)ع( مىفرمايد »هرگاه توانگر از نيكوكاران بخل ورزد، فقير آخرتش را به دنيايش خواهد فروخت«(۵)
جامعه كنونى ما جامعهاى است كه جريان فقر و غنى ريشهاى شده و اين ظلم و تبعيض اصلاح حقيقى مىطلبد و سنت الهى بر اين استوار است كه اگر به ريشهكنى ظلم همت نورزيم، ظالم با برنامهريزى جهت توسعه ظلم خويش براى ريشهكن نمودن عدالت گام مىنهد و جامعهاى كه با تبعيض مقدمات يأس را فراهم نموده باشد و دشمن نيز به گسترش اين سم مهلك مبادرت ورزد در برابر خطرات مقاومت نمىكند و… اميد كه با بيدارى و وحدت و وفاق هرچه بيشتر مسؤولين اين مشكل حل و خطر رفع گردد.
۱- خَيرالدُنيا والاخِرَة فِى خَصلَتين: الغِنى والتَقى
و شَرالدُنيا والاخِرَة فى خَصلتين: اَلفَقر و الفُجور
شرح نهجالبلاغه ابنابىالحديد ج ۲۰ ص ۳۰۱
۲- نَظرتُ اِلى كلِ مايُذل العَزيز و يَكسرُه، فَلم اَر شَيئاً اَذل لَه ولا اَكسر مِن الفاقَة همان منبع ص ۲۹۳
۳- سيداصغر ناظمزاده، جلوههاى حكمت ص ۴۶۸
۴- اِنالله سُبحانه فَرض فىاموال الاغنياء اَقوات الفُقراء. فَما جاعَ فَقير اِلا بِما مُتع به غَنى واللّه تَعالى وسائِلهُم عَن ذلِك. نهجالبلاغه – حكمت ۳۲۸
۵- اِذا بَخل الغَنى بِمعروفهِ باعَالفَقير آخِرَته بِدُنياه. جلوههاى حكمت ص ۴۴۸