چهارشنبه ۰۱ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱:۵۲ق.ظ
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: 0

ضرب‌المثل‌های شیرین لاری(بخش اول)

هادی شاکرپور بعنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی که از سال‌های دور با روزنامه و پایگاه خبری میلاد لارستان همکاری دارد، اقدام به گردآوری ضرب‌المثل‌های موجود در زبان لاری کرده…

هادی شاکرپور بعنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی که از سال‌های دور با روزنامه و پایگاه خبری میلاد لارستان همکاری دارد، اقدام به گردآوری ضرب‌المثل‌های موجود در زبان لاری کرده است.

به گزارش میلاد لارستان، زبان یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های ارتباط بین جوامع بشری بخصوص در محیط‌های هم‌زبان و هم‌فرهنگ محسوب می‌شود. در زبان بااصالت لارستانی نیز به واسطه غنا و محتوای قوی آن، همچون سایر زبانهای دارای ریشه، دارای مضامین و مفاهیم گسترده‌ای است.

هادی شاکرپور بعنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی که از سال‌های دور با روزنامه و پایگاه خبری میلاد لارستان همکاری دارد، اقدام به گردآوری ضرب‌المثل‌های موجود در زبان لاری کرده است. هرچند بسیاری از این ضرب‌المثل‌ها به ویژه در نسل جوان کمتر کاربرد دارد و به فراموشی سپرده شده است اما به منظور یادآوری و مهمتر از آن آشنایی نسل جدید از غنای زبانی اصیل لارستانی و ترویج بهره‌گیری از آن، این ضرب‌المثل‌ها در چند بخش در پایگاه خبری میلاد لارستان منتشر می‌گردد که نخستین قسمت آن را در زیر می‌خوانید:

 

شماره : یک

کاه زِرِ چَشِ مردم اَبینِه

ولی فِرَسِ زِرِ چَشِ خُش نابینِه

۱- کاه =علوفه خشک

۲-زر = زیر

۳- چش= چشم

۴- اَ بینه = می بیند

۵- فِرَس = تیر چوبی بزرگ سقف

۶- نابینه = نمی بیند (کور)

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که شخصی مرتب عیب دیگران را می‌جوید(میگیرد) ولی عیب بزرگی که خودش دارد به حساب نمی آورد (نمی بیند )

 

***

شماره : دو

کاهِ کهنه اَ باد مَ کشی

۱- کاه = علوفه خشک

۲- کهنه = مانده

۳- اَ باد = در برابر باد ( مقابل )

۴- مَ کشی = انجام ندهید

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که چیزهای گذشته را به یاد نیاورید

 

***

شماره : سه

خاری کِ اَ خِشَ اَ بوو یَک چی شَپَس اَوابوو

۱-خاری = خاشاکی ( بوته خشکی )

۲- اَخِشَ = کشیده شدن روی زمین

۳- اَبوو = میشه

۴- یَک چی = چیزی

۵- شَپَس = از پس آن

۶- اَوابوو = می شود ؟

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که در محل یا مکانی نذری یا خیرات یا هدیه ای مجانی می دهند و طرف در آن مراسم یا محل شرکت می‌کند شاید چیزی نصیب او هم شود .

معادل فارسی آن می توان به ریگ مفت گنجشک مفت اشاره کرد.

***

شماره : چهار

بُوو گّپُکی نِبوو چُوَلُوو

۱- بُوو = باشد

۲- گَپُک = نوعی نان محلی گراش

۳- نِبوو = نباشد

۴- چُوَلُو = نوعی شیرینی لاری

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که بی اهمیت جلوه دادن شخص به چیزی به عنوان مثال برای آدم دیوانه یا ساده چه مرغ بریان بخورد چه نان خشک فرقی برایش نمی‌کند هدف آن سیر شدن است.

***

شماره : پنج

مُلِ نِ وَ خّو غَمُش مَخو

۱- مُلِ = مال

۲- نِ وَ خو = غیر از خود

۳- غَم ش = غم آن

مَخو = نخور

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که شخصی برای مال یا هر چیز غیر از مربوط به خود غصه می‌خورد و به او ربطی ندارد و شخص دوم در بحث این ضرب المثل را به کار می برد ( می‌توان به آدم فضول هم ربط داد ) یا چِش وَ تو …

***

شماره : شش

گوشتِ جَوون اَ طاخچَه اُدِ

۱- گوشت = گوشت

۲- جوون = جوان

۳- اَ طاخچه = روی طاقچه

۴- اُدِ = گذاشته

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که هر وقت جوانی اراده ای برای هر کاری کند دیر نیست .

که معادل فارسی آن می‌توان به ماهی هر وقت از آب بگیری تازه است اشاره کرد .

***

شماره : هفت

گَندَ مرغ اَ لُویِ گَندَ درخت اَنی

۱ -گَندَ = در اینجا به معنی لایق و در لغت به معنی کثیف

۲-مرغ = مرغ

۳ – اَلُوی = روی آن

۴- گَندَ درخت = در اینجا به معنی درخت لایق

۵ – اَ نی = می نشیند

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که هر کس با هم رده خودش می‌گردد یا وصلت می‌کند .

که معادل فارسی آن می‌توان به کبوتر با کبوتر باز با باز کنند همجنس با همجنس پرواز اشاره کرد. یا

(خلایق هر چه لایق)

***

شماره : هشت

شُتُرِ نَغارَ خونه یِ

۱- شتر = شتر

۲- نغار = نقاره یا نغاره طبل بزرگ فلزی روکش از پوست گاو

۳- خونه ی = خانه ی او

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند برای شخصی که با آن کار یا مساله آشناست و تازگی ندارد گویند و جالب تر داستان آن ( افسانه یا واقعیت ) نمی‌دانم؟

در قدیم لار کاروان شادی که با شتر حمل می‌شد با ساز و دهل (نغاره) حرکت می کردند، ناگهان پیرزنی که از صدای دهل خوشش نمی آید اندیشه کرد کاری بکنم که شتر رَم کند و دیگر دهل نزنند . کفش خود را از پای بیرون آورد و محکم بهم کوبید و با تکرار و صدای کفش که شتر رم کند ولی شتر که با صدای زیاد دهل آشنا بود عکس العملی نشان نداد .

که معادل فارسی آن می‌توان به گرگ بارون دیده یا پالان دیده اشاره کرد .

تا درودی دیگر بدرود

***

شماره : نه

کَسات اَ جَی بُبُوو کِ جاش تادَین قَدَ

۱- کَسات = کاسه

۲- اَجَی = جایی

۳- بُبُوو = بِبَر ( امر از بردن )

۴- ک = که

۵- جاش = جایش (در عوض)

۶ – تادین = بهت بدن ( امر از دادن)

۷ – قَدَ = قدح نوعی ظرف بزرگ تر از کاسه

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که اگر جایی چیزی میبری برای کسی ببر که در تلافی آن یک چیز بزرگتر پس بیاورد که می‌توان باز برای اشخاصی گفت که ( تا یک بدم دو مغز شی نبوو ناشکنه ) اشاره کرد

معادل فارسی تا یک بادام دو مغز نداشته باشه نمیشکنه .

***

شماره : ده

زِنَ اَ تِکِ عیش مَگی خر اَ تِکِ بهار

۱- زِنَ = همسر ( زن )

۲- اَ تِکِ = درون ( جای خاص )

۳- عیش = عروسی ( محل شادی)

۴- مَگی = نگیر

۵- خر = الاغ

کاربرد این ضرب المثل زمانی گویند که گول ظاهر آدم ها را نخورید و معنی این ضرب المثل ؛ همسر در عروسی انتخاب کردن اشتباه است چون زن با آرایش و بزک کردن و لباس زیبا به چشم شما زیباست و خر در فصل بهار مست میشود و عرعر کنان و زرنگ است و صاحب آن برای فروش این موقع از سال می‌فروشد . ( جسارت به خانمها نشه این فقط ضرب المثل است )

 

گردآورنده: هادی شاکرپور

ف ۱۱۰

 

نوشته شده در تاریخ:دوشنبه ۰۸ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱:۲۶ب٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین