مهدی حاج محمود عطار در خبرآنلاین نوشت: با مشاهده ی سریالهایی که خیانت را جز لاینفک روابط زناشویی قلمداد کرده و با تکرار آن سعی در نهادینه کردن آن دارند ،…
مهدی حاج محمود عطار در خبرآنلاین نوشت: با مشاهده ی سریالهایی که خیانت را جز لاینفک روابط زناشویی قلمداد کرده و با تکرار آن سعی در نهادینه کردن آن دارند ، و با اقبالی که مردم جامعه بخاطر هزارو یک دلیل به آنها نشان می دهند ، تصور جامعه ی سالم برای فرزندان ما و فرزندانشان ، کابوسی واقعی خواهد بود . کابوسی که برای تحققش ، روزها را چون ثانیه به باد می دهیم.
سریالهایی که از شبکه های ماهواره ای پخش شده و می شود ، ( جالب اینجاست که بارها هم بازپخش می شود ) ، عملا موضوع “طلاق ” و ” خیانت ” را کاملا عادی ترسیم کرده و با ظرافتی مثال زدنی ، در دراز مدت در لایه های اعتقادی خانواده ها نفوذ کرده و بدون به تصویر کشیدن عاقبت چنین پیامد های شوم اجتماعی ، عملا تاثیر این رفتارها را بر جامعه و خانواده نیز کاملا بی تاثیر نشان می دهد!!!
هوشیاری فرهنگی به منظور جلوگیری از ازدیاد چنین مصیبت هایی برای جامعه ی مدرن ما – که اتفاقا در آن بانوان که مدیران خانواده هستند به خاطر انجام تحصیلات عالی و حضور در بازار های کاری و مالی ، عملا استقلال اقتصادی مناسبی را برای خود فراهم نموده اند – بسیار جدی قابل مطالبه می باشد . چون چنین همسرانی به راحتی گذشته حاضر نخواهند بود مشکلات کوچک و بزرگ خانواده را با شاخصه های صبر و گذشت مرتفع نموده و طلاق را بهترین و البته کوتاه ترین راه ترسیم می کنند.
اینجا بحث من تمام زوج ها و همه ی مردان و زنان نیستند .ما اشاره به اثرات مخرب حضور در جامعه ی مدرن را داریم ، و باید بپذیریم که اگر در دریا می رویم ، خیس خواهیم شد ، و اگر قرار است خیس نشویم ، یا باید قید دریا را بزنیم و یا باید “راه کارهای مناسبی” را برای مبارزه با آن بیابیم و در این حوزه ، مهمترین فاکتور ، “آموزه های فرهنگی” و “انسجام اجتماعی” می باشد.
آموزه هایی که باید از سنین کودکی و اتفاقا در خانواده های منسجم ، به نسل های بعدی منتقل شده و با تکرار های بیشمار در کل جامعه نهادینه شود . اتفاقی که نیاز به تلاشی مضاعف و حساسیتی مثال زدنی دارد.
طبق آمار های منتشره ، ۵ عامل مهم برای ثبت طلاق های رسمی و صد البته طلاق های عاطفی و خاموش ( که درصد بسیار بالاتری را نسبت به طلاق های رسمی در جوامع بشری به خود اختصاص داده اند ) عبارت از اعتیاد به مواد مخدر، درآمد ناکافی جهت اداره زندگی، ضرب و شتم، تنفر و عدم علاقه و سوءظن و بدبینی می باشد . بنابراین چنانچه قبل از تشکیل زندگی ، نسبت به آموزش راهکارهای مورد نیاز برای شناخت بیشتر طرفین از یکدیگر و … به شدت می توانیم با سونامی طلاق در جامعه مبارزه نماییم.
البته در شهر های کوچک و روستا ها نوع ازدواج ها با جوامع بزرگ شهری متفاوت است و در این جوامع کوچک عملا ازدواجها یا از روی اجبار می باشد ( که دردسر جدیدی است ) و یا از روی شناخت کاملی که طرفین و خانواده ها از یکدیگر دارند . اما به هر حال در هر دو جامعه نکته ی مهم و اساسی که باعث به شکست کشیدن زندگی مشترک و بروز طلاق ( رسمی – عاطفی ) می شود ، “عدم مناسب شناخت زوجین از راه کارهای مناسب همسرداری” است . که باید دولت ( به معنی حاکمیت ) و احاد مردم برای درمان آن و حفظ جامعه از سقوطی قهقرایی به سمت نابودی ، دست همت بهم دهند.
در بین مسبب های پیش گفته ی طلاق ، تکلیف اعتیاد – عدم درآمد کافی – ظرب و شتم – تنفر را در فرصت های بعدی به قید حیات روشن خواهیم نمود ، اما در اینجا به پنجمین عامل اصلی که ” سوء ظن ” می باشد می پردازیم . عاملی که ضمن داشتن ریشه های درونی و روانی و شخصی ، در دوران قبل از ازدواج ، به سبب تکرار در برنامه های تلویزیونی ، و همچنین الگو گیری از آنها و عینیت بخشیدن به آن در زندگی رسمی و خانوادگی ، هم باعث تشدید آن در فرد مبتلا و هم باعث بروز آن در فرد سالم خواهد بود.
هرچند بیشمار از ظن ها به فرموده ی کلام الهی ، گناه است ( سوره ی حجرات – آیه ۱۲ ) چه بسا عدم توجه به چنین تذکر الهی و توجه آگاهانه ویا ناخود آگاه به وسوسه های شیطان ، آتشی را به پنبه دان زندگی های سامان دار بیاندازد.سریالهای مخرب ( که بعضا هدف دار ساخته و پخش نیز می شود ) شبکه های تلویزیونی بی شک از ابزارهای تشدید چنین فرایندی در خانواده ها بوده و ضمن تاثیر گذاری منفی بر روابط زوجین و به شکست کشیدن روابط عاطفی بین آنها ، به طور کاملا خاموشی بر روی فرزندان خانواده که اتفاقا نسل بعدی جامعه را تشکیل می دهند ، می گذارد .تاثیراتی که با خلقیات کودک ممزوج شده و روح پاک و ساده ی او را بجای پذیرش تجلیات انسانی و اخلاقی با آشوب های غیر قابل جبرانی مکدر می کند.
باشد تا آگاه تر شده و زود تر فکر چاره کنیم .