شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱:۳۲
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: ...

اصطلاحاتي پيرامون دل

دِل وَ دِلمردد بودن، ترديد داشتن در انجام كاري يا بيان حاجتي. *** دل بِچودل ضعفه داشتن همراه با هوس خوردن چيزي كه سيري انسان را بعد از غذا، تكميل…

دِل وَ دِل
مردد بودن، ترديد داشتن در انجام كاري يا بيان حاجتي.

***

دل بِچو
دل ضعفه داشتن همراه با هوس خوردن چيزي كه سيري انسان را بعد از غذا، تكميل كند.
چيزي شبيه دسر امروزي. وقتي كه انسان غذايي بخورد ولي قانع نشود و براي تكميل آن متمايل به خوردني‌هايي كه غذاي كاملي نيستند، باشد.

***

دِل تِرَك
وقتي انسان از تنها ماندن در خانه حوصله‌اش سر برود و ميل رفتن به بيرون از خانه را داشته باشد.

***

شَه دل خو، نواهِشت
بالاخره از دلش خارج كرد و نگذاشت پشيمان شود.
كسي كه مثلاً در مورد انجام كاري يا گفتن حرفي به ديگري مطابق ميل دلش عمل كند.

***

دل بريز، دِلُم بريز بريز اَبُدايي
از داغ عزيز، در سوز و گداز بودن. دل سوخته.
يعني گويي دلم در ميان آتش است و برشته (كباب) مي‌شود.

***

دل خو، اُمبارِه
خودم را كنترل كرده‌ام. به حرف دل گوش ندادن.

***

مَه دِل نِبوئِس
رغبت نكردن.

***

مَز دِل ني‌اُند
دلم نيامد

***

شو دِل گُتم
به دلم برات شد به دلم الهام شد.

***

دل سبك
ديوانه، كسي كه اختلال حواس پيدا كرده.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی
آخرین اخبار پربازدیدترین