در انديشه نگارش متني به پاسداشت پيروزي انقلاب اسلامي ايران بودم كه با يادداشت برادر عزيز جناب آقاي ابوذر شريعتي مواجه شدم.يادداشتي با عنوان در ضرورت پايش مداوم انقلاب در…
در انديشه نگارش متني به پاسداشت پيروزي انقلاب اسلامي ايران بودم كه با يادداشت برادر عزيز جناب آقاي ابوذر شريعتي مواجه شدم.يادداشتي با عنوان در ضرورت پايش مداوم انقلاب در سايت محترم آفتاب
لارستان.يادداشتي كه حاوي نظرات يك نويسنده بود كه بيشتر ضرورت پيگيري مداوم برخي آرمانهاي معمار كبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) را گوشزد ميكرد.دستچيني از آرمانهايي كه يا محقق نشده است و يا كمتر محقق شده است.دستچيني حساب شده كه در روزهاي اخير در شبكه هاي اجتماعي هم منتشر ميشود.
متن حاضر تلاشي در جهت زدودن اين نقصها از چهره انقلاب اسلامي ايران نيست.بلكه در تلاش براي بازشناسي جرياني است كه با رهاسازي موريانه هاي ترديد در بدنه انقلاب سعي در سست بنياني اهداف اوليه نهضت اسلامي دارد كه برپاكننده آن بي شك امام خميني (ره) است.
سرعت تكثير و نشر اين موريانه ها به مدد شبكه هاي اجتماعي به حدي است كه اراده ملي را با تهديد جدي مواجه كرده است.بي شك منظور حقير از طرح بستر نشر از طريق شبكه هاي اجتماعي ناظر بر كاركرد صرفا منفي اين شبكه ها نيست. كاركرد اين شبكه ها در نشر خوبيها و بديها يكسان است. مهم فرهنگ استفاده ما از اين بسترهاي اجتماعي است .
قوام يك نظام مردمي به اراده آحاد مردم آن وابسته است و اگر اين اراده دستخوش ترديد شود كوشش ملي در جهت بازسازي و نوسازي راهبردهاي عملي انقلاب را مختل مي كند ، انسجام ملي را متلاشي مي كند و اين آشفتگي سرآغاز فروپاشي است.
قدرت نفوذ اين پيامهاي موريانه اي وابسته به ميزان آگاهي ما از تاريخ انقلاب اسلامي است.از آنجا كه عموما گروه هدف اين پيامكها نوجوانان و جوانان هستند قدرت تخريبي آنها در اين گروه سني مشهودتر است. اين گروه سني چون در ابتداي راه تجربه آموزي هستند ، قدرت تحليل كامل وقايع تاريخي ندارند و قادر به ايجاد پيوستگي بين بسياري از حوادث انقلاب نيستند.
نقطه كوري كه از عدم پيوستگي نسل اول و دوم با نسل سوم و چهارم انقلاب ايجاد مي شود نقطه نفوذ اين موريانه هاست. اگر اين شكاف تاريخي پر نشود آينده آرمانهاي نظام اسلامي در هاله اي از ابهام به سر خواهد برد و با تغيير ماهيت اوليه خود چه بسا در خدمت آرمانهاي استكباري قرار گيرد و از آرمانهاي اسلامي فاصله جدي بگيرد.
شايد برداشت اوليه از مقدمه بالا انگشت اتهام را به سوي ابوذر شريعتي ببرد.اما اشتباه نكنيد . نويسندگاني از اين دست خواسته يا ناخواسته قطره اي از اين جريان فراگير هستند و چه بسا بي آنكه متوجه عواقب ترديد افكني خود شوند در خدمت اهداف ديگران قرار گيرند. ترديد مقدمه كشف حقيقت است . اما ترديد رها شده حكم موريانه اي دارد كه كنار نهالي نوپا رها شود بي آنكه ضرورتي در پايش مداوم آن در عدم آسيب رساني به نهال احساس شود! رها كردن ترديد بي آنكه ضرورتي در رسيدن به مقصد يقين طرح ريزي شده باشد!
انتشار اين پيامكها كه با بسته بندي طنز و لطيفه صورت مي گيرد مادامي كه در شبكه هاي هدف (نوجوانان و جوانان كم تجربه)قرار نگيرد قدرت تخريبي چنداني ندارد.اما وقتي وارد شبكه هاي هدف مي شود رفته رفته آثار تخريبي خود را در پوشش سوالهاي بي جواب برخي نوجوانان از نسلهاي ما قبل خود نشان مي دهد.و با رها شدن اين سوالهاي بي جواب نسلي با هويت رها شده شكل مي گيرد. و با شكل گيري اين نسل لشكري از موريانه ها در بدنه نظام رها مي شود كه بي شك با آرمانهاي انقلاب آشنا نيست و به راحتي آرمانها را قرباني آمالهاي خود مي كند!
موضوع آرمانها فراتر از آب و برق مجاني است. بحث بر سر آرمانهايي است كه باورهاي انقلاب را شكل داده است.بحث حتي بر سر آزادي يا عدم آزادي مطبوعات نيست. برخي مطبوعات مدعي عدم آزادي در فضاي امروز حتي در زماني كه آزاد و رها بودند راهبردي عملي براي گسترش آرمانهاي انقلاب و امام نداشتند و بيشتر بحثهاي رسانه اي بر سر تسويه حسابهاي سياسي و گروهي بود.آزادي ظرف است مهم شان مظروف است كه قابليت قرارگيري در ظرف را پيدا كند.
اميدوارم منظور آقاي شريعتي از دستچيني آرمانهاي محقق نشده درشت نمايي تئوري “چي ميخواستيم بشه چي شد!” نباشد! واقع امر آن است كه چهره خورشيد را نمي توان گل اندود كرد! در سطر سطر آرمانهاي محقق نشده صداقت امام (ره) را مي توان درخشان ديد!
آب و برق مجاني به مستضعفين و مستمندان بخشي ازآرمان و آرزوي امام بود. اما او فراتر از آب و برق مجاني به ما داد و رفت! او به ما خودباوري داد. قدرت ايستادگي و تحمل در برابر زورگويي داد. جرات مقاومت داد. اينها آرمانهاي فرامرزي است كه سايه بر آب و برق مجاني مي اندازد!
بديهي است كه اين آرمانهاي بلند پوششي بر نقصهاي روشن در نظام ما نيست. فسادهاي مالي ضعفي است كه گريبانگير ماست كه اگر اصلاح نشود و موريانه هاي درشت به دام نيفتند جرات ريسك پذيري مجدد و اختلاسهاي آينده را به موريانه هاي كوچك خواهند داد!
و از زاويه ديگر اميدوارم منظور آقاي شريعتي از درشت نمايي برخي آرمانهاي محقق نشده حقير شمردن امام نباشد! اين آرمانها گرچه ناظر بر نيازهاي دنيوي ما هستند اما هيچگاه از ديد امام كوچك شمرده نشدند . حوادث و مشكلات اقتصادي تحميلي پس از انقلاب مانع از تحقق آنها شد اما هيچگاه فراموش نكنيم كه امام عزيز تا آخر بر سر پيمان ساده زيستي خود و همرديفي با مستمندان صادق و پابرجا ماند و وقتي از دنيا رفت از مال دنيا چيزي نداشت! و اين راه روشني بود كه پس از او نيز در منش مقام معظم رهبري به وضوح ميتوان ديد!
برادر ارجمند جناب آقاي شريعتي
هيچ تاكنون از خود پرسيده ايد با وجود تمام مشكلات و انتشار خبرهاي ناخوش آيند اختلاسها و فسادهاي مالي و عدم تحقق آرمانهايي كه شما متذكر شديد چه عاملي مردم را درروز واقعه به خيابانها مي كشاند؟!!!!خبرهايي كه هر كدامشان مي تواند توجيهي در بي تفاوتي مردم جامعه به نظام باشد.چرا؟ به راستي چرا؟!!!
مولفه انصاف جواب سوالات بالاست! اين ملت منصفانه به حوادث مي نگرد! اين امت مي داند كه با دست برداشتن از آرمانها به مدينه فاضله نمي رسد! مدينه فاضله امت امام با عبور از دالانهاي آرمانهاي امام حاصل مي شود!
نگاه منصفانه نگاهي است كه سهم نظام را در رخداد ضعفها و فسادهاي مالي از سهم موريانه هاي درشت جدا مي كند! مكانيسم آرماني انقلاب به گونه اي است كه در چرخش هر دهه تاريخي موريانه هاي دانه درشت را از ريشه اين نهال جدا مي كند تا مانع رشد ساقه و برگهاي آن نشود ! اين مكانيسم به تقويت نگاه منصفانه امت كمك مي كند! هر چه اين مكانيسم نظارتي قوي تر عمل كند به تضمين اين نگاه كمك مي كند و نقش نظارتي قواي سه گانه در اينجا پررنگتر مي شود.
برادر ارجمند؛ حقير به عنوان يك شهروند مسئول شما را دعوت به نگاه منصفانه به آرمانهاي انقلاب و راه طي شده مي كنم.
دستچيني نقصها و مشكلات اگر به منظور ارائه راهكارهاي عملي در جهت حل آنها باشد امري پسنديده است اما اگر محملي براي ترديد افكني رها شده باشد به دور از انصاف است. اميدوارم در يادداشتهاي آينده شما نقاط قوت آرمانها را هم ببينيم و چهره رحماني امام را كه به حق مباشر روح اليقين بود به نظاره بنشينيم.انشاالله
بهزاد قناعت پيشه-۱۸ بهمن ماه سال ۹۳- زنجان
“تقديم به معمار كبير انقلاب اسلامي ايران امام خميني(ره)”