در اصطلاح: واخو زَتَه وا: به معني به خو: به معني خودزَتَه: به معني زدن است معني ظاهري : به خود زدن اما درواقع وقتي كه چيزي را به عنوان…
در اصطلاح: واخو زَتَه
وا: به معني به
خو: به معني خود
زَتَه: به معني زدن است
معني ظاهري : به خود زدن
اما درواقع وقتي كه چيزي را به عنوان امانت به كسي بدهند ولي بعد از مدتي آن را برنگرداند، اين اصطلاح را به كار ميبرند و ميگويند: «شَه واخوُ زَتِه» يعني آن را به خودش تعلق داده و مالكيتش را از آنِ خود كرده است. اگر چنين فردي چند بار چنين كاري را انجام دهد، به مرور بين مردم شناخته شده و در موردش ميگويند: «اِم، مَچي واخو اَزِن» يعني اين شخص همه چيزهايي را كه به امانت ميگيرد، از آنِ خود ميكند و به صاحبش برنميگرداند.
معني اصلي و معادل فارسي:
امانتدار، امانت خوار، شد
***
در اصطلاح: اَز خَنَه، كَپْ شَزْ گِل، اَكَند
خنه: خنديدن
كپ: دهان
شز: از
گل: مخلوط خاك و آب
اكند: پاره ميكرد
معني ظاهري: يعني از خنده (زياد)، با دهانش خاك آبديده، را پاره ميكرد
وقتي كه كسي بر اثر خنديدن زياد، تعادلش را از دست بدهد و كمي از حالت عادي خارج شود.
معني اصلي و معادل فارسي اين اصطلاح:
از خنده، رودهبُر شدن.
***
در اصطلاح: از گُشَه اُندِم يا از گُشَه كَتِم
گشه: حلقهاي به عنوان جاي دست براي گرفتن اشيا و اجسامي مثل: كوزه، تُنگ، پارچ، آب، قوري و…
اندم: آمدم
كتم: افتادم
معني ظاهري: حلقه و دستگيرهام، افتاد (بر اثر سنگيني و فشاري كه برمن وارد شد)
و اين جمله: وقتي كه زياد از حد توان از خودت كار بكشي و خسته شوي ميگويي و يا كس ديگري به تو، كار زيادتر از حدّ توانت را واگذار كند، اين اصطلاح را به كار ميبري.
در معني واقعي و معادل فارسي ميگويند: از كَت و كول افتادم.
يعني فشار زيادي بر من وارد شد و خسته و كوفته شدم.
***
اصطلاح: شَه دَورِ سِرِ خو گَردَنا
شه: به
دور: اطراف
سر: سر
خو: خود
گردنا: چرخاند
وقتي كه نفرين «مَه دَورِ سِرِ بِگَردِش»، عملاً اتفاق ميافتد.
معني ظاهري: به اطراف سر خود چرخاند.
وقتي مثلاً مادري از بيماري فرزندش غافل شود و در درمان او سهلانگاري كند و به تفريح خودش برسد و كودك نيز بر اثر بيتوجهي، بميرد اطرافيان كودك به مادر سركوفت زده و ميگويند: بچو ته دوره سر خو گردنا.
در معني واقعي و معادل فارسي يعني: او را قرباني خودش كرد.