«مار»در شمارههاي قبل در مورد كاربرد اسامي بعضي حيوانات گفتيم كه اينها علاوه بر اين كه به كلام و صحبتهاي گوينده، شيريني و جذابيت خاصي ميده و معني و مفهوم…
«مار»
در شمارههاي قبل در مورد كاربرد اسامي بعضي حيوانات گفتيم كه اينها علاوه بر اين كه به كلام و صحبتهاي گوينده، شيريني و جذابيت خاصي ميده و معني و مفهوم كلام شنونده به گوينده بهتر تفهيم ميشد، نشان از استعداد، قريحه و فرهنگ جامعه نيز است. در اين شماره «مار» را انتخاب كرديم تا ببينيم از چه جايگاهي در ضربالمثلها و اصطلاحات لاري ما برخوردار است:
مثل ماموُنِه مار خاسَهام!
مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسه.
****
مثل مار و پودِنَئِه!
دشمني ديرينه دو نفر.
****
مار سياه و سفيد شَه دَورِ خِر اَچِدائي
حسود هرگز نياسود، آتش حسادت او را ميسوزاند.
***
و زَبوش، مار از سوراخ اَدَر اَكَشِه
خيلي چرب زبان است.
****
مار، تا راسْ نِوابو،شَه سوراخ ناشا چِدَه
راستي پيشه كن تا به هدفت برسي.
****
مثلِ بَلِشتِ مارِه!
بسيار سختكوش و كاري است.
****
همه كِس مار شو اَزِن، اَما پَشَه تسو
كنايه از بدشانسي است مثل همه را برق ميگيره ما را چراغ موشي!
****
مار از پُدِنَه شَه بَد دا، اَدَرِ لونَش سَوز اَبو!
مار از پونه بدش مياد، در لونهاش سبز ميشه.
****
مُهره مارْ اُشِه
همه را به خود جذب ميكند.
****
مثل مار زخمي اِ.
منتظر فرصت است كه از تو انتقام بگيرد.