وِیژه ی برنامه ی “نفس های تار” به مناسبت سالگرد عروج شهید عبدالرضا خوشه چین در سالن سازمان تبلیغات لارستان با حضور همرزمان شهید، خانوده ی شهید و جمعی از…
وِیژه ی برنامه ی “نفس های تار” به مناسبت سالگرد عروج شهید عبدالرضا خوشه چین در سالن سازمان تبلیغات لارستان با حضور همرزمان شهید، خانوده ی شهید و جمعی از مسئولین و جوانان شهر برگزار شد.
روایت های جانسوز رزمندگان و همرزمان شهید خوشه چین و روایت زندگی سراسر اخلاص او در این برنامه حال وهوایی خاص را به مجلس حاکم کرده بود.
به گزارش میلاد لارستان به نقل از لادستان؛ شب گذشته همزمان با سالروز شهادت مظلومانه شهيد عبدالرضا خوشه چين ، پا به پاي آفتاب در بزم عاشقانه يادواره شهيد خوشه چين” نفس های تار” ، خاطرات عروج را بار ديگر مرور كرديم .
لاله ي پژمرده شهرمان ، ما را به ميهماني فرا خواند .
رضا جان !
دیشب در سالروز شهادتت همه ي همسايگانت به ميهماني سفره ي تو آمده بودند .
دیشب با خونابه های تاول هايت که زخم شیمیایی و زخم بی توجهی برخی مسئولان را با هم به همراه داشت، ما را نوشاندي وسيراب كردي .
دیشب حسابي ما را با گريه هاي هق هق كنانمان ، نمگ گيرمان كردي .
دیشب بار ديگر با ديدن چهره ي شكسته ات ، در خود شكستيم .
رضا جان
تو چرا اينقدر مظلوم بودي ، با اين همه مظلوميتت باز از كدامين مظلوم ديگري سخن گفتي ؟
چرا تو با اين همه درد غريبي خود ، فرياد از مظلوميت امامت مهدي (عج) ونائب برحقش مي زني ..؟
اگر تو اينگونه مظلومي پس مولايت چقدر مظلوم است .
امروز محله ات معطر بود از عطر شقايق ،لاله و نيلوفر ، اما نمي دانم پس از آنكه اكسيژن را بر لبان نازينت گذاشتند ،
چرا نفس همه ي جمع گرفت …؟
پس از تو همه ي شقايق ها سوختند ، همه ي لاله ها پژمردند.
“یاد و نامت گرامی باد”
“امين دلخسته”