نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز با کلیات لایحه برنامه ششم توسعه موافقت و آن را تصویب کردند. بر این اساس مروری کوتاه بر الزامات دستیابی به رشد برنامه شده در…
نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز با کلیات لایحه برنامه ششم توسعه موافقت و آن را تصویب کردند. بر این اساس مروری کوتاه بر الزامات دستیابی به رشد برنامه شده در این سند راهبردی کشور، هرچند کوتاه خواهیم داشت.
اشاره: مرور این ادبیات و غرض میلادلارستان در ارائه آنها به دلیل لزوم افزایش دانش عمومی و اثرگذاری بیشتر بر تصمیم سازی جهت ارائه پیشنهادات به مسئولین منطقه می باشد.
دستیابی به متوسط رشد اقتصادی سالانه ۸ درصد یکی از اهداف برنامه ششم توسعه اقتصادی است. هدفی که در برنامههای پیش نیز مورد توجه بوده اما هیچگاه محقق نشده است. دستیابی به این میزان رشد اقتصادی، دارای الزامات و اقداماتی است که پرداختن به آنها میتواند مسیر دستیابی به این هدف را تبیین نماید.
بانک جهانی در چارچوب یک گزارش پژوهشی به بررسی تطبیقی کشورهایی پرداخته که توانستهاند از یک رشد اقتصادی بالا و مستمر برخوردار باشند. پس از سال ۱۹۵۰ در یک دوره زمانی ۲۵ ساله، ۱۵ کشور (برزیل، بوتسوانا، چین، هنگکنگ، اندونزی، ژاپن، کرهجنوبی، مالزی، مالت، عمان، سنگاپور، تایلند، موزامبیک، بوتان و مالی) توانستهاند رشد اقتصادی بیش از ۷ درصد را تجربه نمایند. تمامی این کشورها دارای نقاط اشتراکی هستند که بر اساس آنها اقدامات لازم جهت دستیابی به رشدهای اقتصادی بالا و مستمر فراهم میشود. این نقاط اشتراک به طور خلاصه عبارتند از:
۱٫ سهم بالای سرمایهگذاری از تولید ناخالص داخلی (در کشورهای مزبور ۲۵ درصد یا بیشتر و در ایران بین سالهای ۲۰۱۴-۱۹۶۰ معادل ۳۴٫۱ درصد).
۲٫ توسعه زیرساختها با استفاده از بودجه دولتی یا مشارکت خصوصی- عمومی
۳٫ تعمیق سرمایه انسانی و توجه جدی به تحصیل و افزایش مهارت شهروندان
۴٫ سرمایهگذاری گسترده در زیرساختهای بهداشتی
۵٫ جذب تکنولوژی و دانش با سرعتی بیشتر از سایر نقاط جهان
۶٫ افزایش رقابت و تغییر ساختار صنعت به صورت جایگزینی بنگاههای جدید و مولدتر بجای بنگاههای قدیمی و ناکارا
۷٫ اصلاح بازار کار به سمت انعطافپذیری بیشتر
۸٫ توسعه صادرات و مشارکت در بازارهای جهانی از طریق اتخاذ سیاستهای صنعتی معطوف به تشویق صادرات
۹٫ مدیریت نرخهای ارز در راستای سیاست صنعتی به منظور تقویت رقابتپذیری صادراتی
۱۰٫ عدم گشایش سریع حساب سرمایه و بازارهای مالی در مراحل اولیه و پیش از دستیابی به تنوع اقتصادی، بلوغ بازار سرمایه و برخورداری از مؤسسات مالی قدرتمند
۱۱٫ برخورداری از اقتصاد کلان با ثبات
۱۲٫ برخورداری از سطوح بالای پسانداز
۱۳٫ توسعه بخش مالی
۱۴٫ توسعه شهرنشینی و در عینحال سرمایهگذاری در روستاها
۱۵٫ تساوی حقوق و برابری فرصتها
۱۶٫ توسعه متوازن منطقهای
۱۷٫ پرداختن به مسائل زیستمحیطی و کنترل میزان مصرف انرژی
بر این اساس و با تلفیق رهیافتهای حاصل از مدلهای رشد اقتصادی به بررسی میزان اثربخشی هریک از این زمینههای مشترک بر رشد اقتصادی پرداخته شده است. نتایج برآورد مدل اقتصادسنجی با دادههای تابلویی برای این کشورها نشان میدهد که شکلگیری سرمایهگذاری بیشترین تأثیر را در رشد اقتصادی کشورهای مذکور داشته است.
با توجه به نتایج حاصل از تخمین الگو، بررسی دو متغیر رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در اقتصاد ایران نشان میدهد علیرغم نسبت بالای سرمایهگذاری در طول سالهای برنامه چهارم و پنجم توسعه، متوسط رشد اقتصادی به ترتیب ۴٫۷۵ درصد و ۳٫۶۵ درصد (بدون در نظر گرفتن سال ۱۳۹۴) بوده است و در برنامه ششم توسعه با توجه به هدفگذاری رشد اقتصادی ۸ درصد میزان منابع موردنیاز ۷۲۴۳ هزار میلیارد ریال برآورد شده است.
بر این اساس سوال مهمی که بوجود میآید، آن است که کدام بخشهای اقتصادی ایران پیشرو بوده و سرمایهگذاری در آن بخشها بیشترین اثربخشی را بر رشد اقتصادی دارد. نتایج جدول داده-ستانده نشان میدهد، بخشهای
۱) ساخت وسايل نقليه موتوري، تريلر و نيمتريلر و سایر تجهیزات حمل و نقل
۲) ساخت فلزات اساسي
۳) صنایع وابسته به کشاورزی
۴) سایر صنایع و
۵) ساختمان،
پنج بخش دارای بالاترین توان افزایش تولید در اقتصاد هستند و سرمایهگذاری یا سیاستهای انگیزشی در این بخشها میتواند در تسریع رشد اقتصادی تاثیرگذارتر از سایر بخشها باشد.
گردآوری : محمدجواد نغمه سنج- کارشناس امور انرژی سازمان برنامه و بودجه کشور