آتش به اختیار یک اصطلاح جنگی است که دیدهبانها به کار میبرند و از آن بوی جنگ سنگین میآید. وقتی گفته میشود آتش به اختیار، یعنی همهجا هدف است و…
آتش به اختیار یک اصطلاح جنگی است که دیدهبانها به کار میبرند و از آن بوی جنگ سنگین میآید. وقتی گفته میشود آتش به اختیار، یعنی همهجا هدف است و هرکس به تناسب توان و شناخت خود از دشمن، موضع بگیرد.
این دستور نشان از حملهی همهجانبه و آرایش دقیق و حساب شده دشمن -از مهندسی بیرونی تا نفوذ درونی- میدهد. در عملیات نظامی بواسطهی این دستور نیروهای دستورگیرنده این اجازه و اختیار را مییابند تا بدون دستور و هماهنگی با مرکز فرماندهی (و با خود تدبیری)، به سوی هر جنبنده یا شیء پرندهای آتش بگشایند.
البته این موضوع در عرصههای فکری، فرهنگی به معنای آشفتگی و بیقانونی نیست. این تدبیر به نوعی بیرون آمدن از حالت تدافعی به حالت هجومی است.
طی هفته های اخیر نیازمندی جبهه ایمان به این تاکتیک بیشتر احساس میشود. خصوصا اینکه در هفتههای اخیر آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و اعتقادات نگهدارنده و پیشبرنده نظام اسلامی از سوی جریانهای نفاق به شدت مورد حمله و هجمه و تخریب قرار میگیرد. (مانند: توهین به امام رضا(ع)، مدافعان حرم، بسیج و تفکر بسیج، سپاه پاسداران، برخی علما و مراجع، شهادت، تأکید بر سند۲۰۳۰ و روابط غربی و…)
البته این تاکتیک به معنای یک طرح کوتاهمدت و زودگذر هم نیست و دوام آن به بلندای اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی است و اهمیت آن نیز در تکیه بر اصول اساسی و اهداف والای انقلاب و ایجاد مطالبهگری عمومی از مسئولین در جهت نیل به مفاهیم و اهداف انقلاب اسلامی است.
اگرچه امروز بهواسطه اختلال دستگاههای فکری-فرهنگی و عدم تشخیص اصل و فرع و ناامیدی از مسئولین فرهنگی اهمیت بیشتری یافته است.
لذا میبایست برنامه راهبردی نیروهای دلسوز انقلاب اسلامی(جبهه ایمان) در این نبرد فراگیر و همهجانبه، همان ایجاد «تفوّق گفتمان انقلاب اسلامی» با شاخههای ملزوم آن در سطوح مختلف جامعه و «نمایش انحطاط و بیاساسی نظام تفکر غربی» (جبهه کفر) است و این فرمان تا رسیدن به مقصد بزرگ انقلاب اسلامی که همان ایجاد «تمدن نوین اسلامی» است ادامه خواهد داشت.
اما در چگونگی آتش به اختیار نیز این نکته را باید دقت کرد که قانون، مدار حرکتها است و این فرمان به معنای هرجو مرج و تخطی از قانون نیست بلکه منتظر ننشستن و اقدام به هنگام و به اندازه است؛ آن هم نه در حالت مدافعانه که باید با رویکرد روبهجلو و هجومی گفتمان و مبانی انقلاب اسلامی را تفوّق و غلبه بخشید و روند عمومی جامعه را به سمت اهداف اساسی هدایت کرد.
و نکته پایانی اینکه این فرمان را به کسی میدهند که برای مأموریت، دارای صلاحیت، دانش و بینش لازم باشند و در پیگیری مطالبات، وقتی مسئلهای برای وی روشن شد، بداند که در مرکز، اختلال و تعطیلی وجود دارد و خود مستقل اقدام نماید که:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ؛
بگو: شما را به يك چيز اندرز مىدهم: دودو و يكيك براى خدا قيام كنيد. سپس بينديشيد، تا بدانيد كه در يار شما ديوانگی و پریشانی نيست. اوست كه شما را از آمدن عذابى شديد مىترساند.»(سبأ، ۴۶)
یادداشت: محمدصابری زاد