چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۱۴ق.ظ
::آخرین مطلب 1 ساعت پیش | افراد آنلاین: 2

خاطره يك ب ب حاجي عكاس

ب ب حاجي عكاس ما تعريف مي‌كنه: يك روز فردي براي گرفتن عكس به مغازه‌ام مراجعه كرد و با عجله خواست تا يك عكس فوري از او بگيرم. بهش گفتم…

ب ب حاجي عكاس ما تعريف مي‌كنه: يك روز فردي براي گرفتن عكس به مغازه‌ام مراجعه كرد و با عجله خواست تا يك عكس فوري از او بگيرم. بهش گفتم كه عكس فوري اون كيفيت مطلوب رو نداره. طرف قبول كرد و من هم ازش يك عكس فوري گرفتم.
بعد از چند دقيقه‌اي عكس آماده شد ولي طرف وقتي عكسش را ديد زبان به شكايت گشود كه آقا اين ديگه چيه؟

من هم گفتم: آقا بهتون گفته بودم كيفيت نداره، خودتون قبول كرديد (ديدم طرف ناراحت شده گفتم: حالا اشكالي نداره بشين دوباره ازت عكس بگيرم)  طرف گفت: نخواستيم آقا، نخواستيم. اينو گفت و از مغازه زد بيرون.

رفتارش عجيب و غريب بود. احساس كردم بايد ريگي به كفش داشته باشد. مدتي نگذشته بود كه يكي از آشنايان سراسيمه وارد مغازه شد و گفت:‌فردي با فلان مشخصات براي گرفتن عكس پيش شما نيامد؟ نشاني‌هاي كسي رو مي‌داد كه چند دقيقه قبل عكسشو گرفته بودم. من هم عكسي كه از اون گرفته بودم رو نشونش دادم از تعجب شاخ و از خوشحالي پر در آورد و گفت:‌خودشه خودشه دزد نابكار.

گفتم مگه چي شده؟  گفت: اومد مغازه و كمي جنس برداشت و رفت بيرون لحظه‌اي ديدم كنار ماشينم ايستاده ولي به روي خود نياوردم و مشغول رد كردن مشتري شدم وقتي به خودم اومدم ديدم اي دل غافل، طرف ماشينم و برداشته و در رفته. گفتم: خوب حالا ازكجا فهميدي اومده پيش من؟

مي‌گفت: دنبال عكاسي مي‌گردم من هم آدرس شما را داده بودم. خلاصه اين كه از روي عكس فوري من، آقا دزده رو فوري گرفتند. يك پدربيامرزي هم نصيب ما شد. اين خاطره يك ب ب حاجي عكاس بود، او كسي نيست جز غلامحسين همايون، همان عكاس قديمي كه عكس‌هاي زيبايش زنده كننده لار و لارستان است.

نوشته شده در تاریخ:شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۸:۱۱ب٫ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین