تغییر و تحول تقسیمات کشوری در طول ادوار مختلف تاریخی دارای فراز و نشیب های زیادی بوده است که در زیر به بخشی از آن اشاره می شود. به گزارش…
تغییر و تحول تقسیمات کشوری در طول ادوار مختلف تاریخی دارای فراز و نشیب های زیادی بوده است که در زیر به بخشی از آن اشاره می شود.
به گزارش میلاد لارستان به نقل از پایگاه خبری «همشهری استانی»؛ ساسانیان، تقسیمات کشوری را دگرگون کردند، به طوری که در زمان خسرو اول، قلمرو حکومت خود را به چهار کوستگ(KusTag) یا پاذگوس به نامهای خراسان(مشرق)، خوروران(خاوران یا مغرب)، اپاختر(باختر یا شمال) و نیمروج (نیمروز یا جنوب) تقسیم کردند.
وستگها یا پاذگوسها به نواحیای تقسیم میشدند که مرزبانان یا پاذگوسبان ها بر آنها فرمانروایی میکردند. برخی از نواحی به استانها که حاکم آنها استاندار خوانده میشد و استانها نیز صرفاً به لحاظ مقتضیات اداری، به بخشهای کوچکتری تقسیم میشدند که شهر و کرسی آن «شهرستان» نام داشت و حاکمی محلی به نام «شهریک» آن را اداره میکرد.
در رأس هر ۱۰ مزارع آن هم (روستاک یا روستاق) یک دیهیگ بود. در این دوره، به حکام نواحی مستقل نیز «شهردار» گفته میشد.
تقسیمات کشوری در دوره اسلامی
بنا به مقاله مرحوم دکتر «حسن حبیبی»، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقاله یی با عنوان سرگذشت تقسیمات کشوری، در دوره اسلامی به گونهای دیگر بود. در دورهای که همچنان قدرت و نفوذ خلفا تا نقاط مرزی را در بر میگرفت، خلیفه برای هر شهر حاکمی معین میکرد.
مجموعه شهرهایی که یک والی بر آنها حکومت میکرد، «ولایت» (تقریباً معادل شهرستان) و مجموعه چند ولایت را که حکومت آن با امیر بود، «ایالت» مینامیدند.
بنا بر این مقاله، برای ولایت دور از مرکز، امیری منصوب میشد که چنانچه داعیه استقلال نداشت و خلیفه با وجود وی از دیگران بینیاز بود، امارت وی را «امارت استکفاء» میگفتند. در صورتی که با ضعف دستگاه خلافت، امیر داعیه استقلال داشت و به نیروی خود استیلا یافته بود، خلیفه، امارت وی را به ناچار تصدیق میکرد و این امارات را «امارت استیلا» مینامیدند.
تقسیمات کشوری در حکومت های مختلف
در دورههای غزنوی و سلجوقی و ایلخانان مغول، تقسیمات کشوری آنچنان که باید، نظامیافته نبود و اصطلاحات مختلفی رواج داشت. در دوره صفوی، کشور به ۴ ولایت و ۱۳ بیگلر بیگی و ایالت تقسیم میشد و در دوره افشاریه تغییر چندانی نکرد. در دوره زندیه، تقسیمات کشوری شامل ایالت و ولایت بود، در مواردی نیز برخی مناطق را گاه ایالت و گاه ولایت میخواندند. این روند تا اواخر دوره قاجار، بدون نظم و انتظام جدید ادامه داشت، ولی در اواخر دوره قاجار و پیش از مشروطه، مملکت ایران به ۱۲ ولایت به ترتیب به عراق عجم، طبرستان، مازندران، گیلان، آذربایجان، کردستان، خوزستان، لرستان، فارس، لارستان، کرمان، بلوچستان و خراسان تقسیم شده بود.
تقسیمات دوران قاجار
تا قبل از مشروطه، قانون مشخصی در مورد تقسیمات کشوری وضع نشده بود و اولین قانون، «قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام» در ۱۲۸۶، قانون دوم «قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران» در ۱۶ آبان ۱۳۱۶ و سومی اصلاحیه قانون دوم شامل قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران در ۱۹ دی ۱۳۱۶به تصویب رسید.
بنا به گزارش دانشنامه جهان اسلام در دوره قاجار نیز نظم جدیدی در تقسیمات کشوری به وجود نیامد و حتی در ساختار موجود تغییری داده نشد.
بسیاری از ایالات و ولایات بر اساس سوابق سیاسی و تاریخی و فرهنگی و گاه اقتصادی، القابی داشتند که در مکاتبات رسمی و غیررسمی و آثار مکتوب به کار میرفت.
تقسیمات کشوری پس از مشروطیت
با استفاده به دانشنامه جهان اسلام، پس از نهضت مشروطیت، اولین قانون تقسیمات کشوری با عنوان قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام در ۱۴ ذیقعده ۱۳۲۵به تصویب رسید که براساس مادّه ۲ آن، کشور به ۴ایالت آذربایجان،کرمان و بلوچستان، فارس و خراسان تقسیم شده بود.
بنا به گزارش این دانشنامه بر اساس قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران ، مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶، کشور به ۶ استان و ۵۰ شهرستان تقسیم شد. مطابق این قانون، تقسیمات کشوری به ترتیب شامل استان، شهرستان، بخش، دهستان، قصبه و ده و استانهای کشور شامل استانهای شمال، شمالغرب، شمالشرق، غرب، جنوب و استان مکران بود و شهرستانهای تابعه این استان ها نیز مشخص بودند.
استانهای جنوب شامل یزد، فارس، کرمان و هرمزگان و بوشهر کنونی بود و از شهرستانهای یزد، شیراز، آباده، جهرم، استهبان، بندر لنگه و لارستان، بوشهر، عباسی، کرمان و جیرفت تشکیل میشد.
یزد به همراه اصفهان، استان دهم کشور
طبق گزارش دانش نامه جهان اسلام، تعداد استانها بر اساس مصوبه سوم بهمن ۱۳۱۶ از ۶ استان به ۱۰ استان تغییر کرد و نام استان ها به ترتیب از یکم تا دهم شد. هر استان از چند شهرستان و هر شهرستان از چند بخش تشکیل میشد.
علاوه بر این۱۰ استان که استان دهم آن شامل هفت شهرستان اصفهان، اردستان، شهرکرد، فریدن، شهرضا، یزد و نائین بود، پایتخت و نواحی پیرامون آن را استان مستقل تهران را تشکیل میداد و تا ۱۳۲۷ شمسی تعداد این استانها ثابت ماند.
تقسیم کشور به ۱۳ استان
در سال ۱۳۴۴ شمسی کشور شامل ۱۳ استان شامل تهران، گیلان، مازندران، آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، کرمانشاهان، خوزستان، فارس، کرمان، خراسان، اصفهان، سیستان و بلوچستان وکردستان بود.
۸ فرمانداری نیز شامل بنادر و جزایر دریای عمان، بنادر و جزایر خلیجفارس، چهارمحال و بختیاری، بویراحمد سردسیر کهگیلویه، سمنان، همدان، لرستان، ایلام، لرستان و پشتکوه، در ترکیب تقسیمات کشوری محاسبه شدند که یزد جزء استان اصفهان بود ولی بعدها نیز تقسیمات کشوری ایران تغییرات بسیار کرد.
تقسیمات کشوری در ایران سلیقه ای و بواسطه نفوذ افراد دارای منصب صورت گرفته. مثلا تا سال ۱۳۴۹ استان کهگیلویه بویر احمد و شهرستان ممسنی و رستم و بخش ارژن شیراز از توابع کازرون بوده است. الان دوباره چون نماینده کازرون چنارشاهیجانی است طرح تقسیم کازرون دوباره داده شده است و موافقت نسبی را هم گرفته. برای لار هم همین اتفاق قبلا افتاده حسنی گراشی بود و گراش را شهرستان کرد و شهرستانهای لنگه، لامرد، خنج، مهر و بستک. من نمی دانم چرا ۲ شهرستان لار و کازرون که از شهرستانهای با اصالت و قدیمی استان فارس هست باید عقبگرد داشته باشند و شهرستانهای نوپا باید پیشرفت داشته باشند.
جناب ناشناس معمولا شهرستانهای قدبمی دارای بخشهای بزرگ ودر حد شهرستان هستند وباید طبق قانون وبرابر مساوات ارتقا پیدا کنند بخشهایی مانند اوز که ۷۰ سال سابقه داند وانصافا از بعصی شهرستانهای جدید هم بزرگتر وهم استحقاق دارند چرا برای همیشه دوران باید بخش باشند ایا شما ویا هر لاری با انصاف وعادلی قبول دارید که اوز کما کان در جا بزند انهم درین دور وزمانه موفق باشید
من امیدوارم باارتقای اوز به شهرستان زمبنه مرکزیت یافتن لارستان دربین شهرهای گراش خنج اوز مهر ولا مرد فراهم می شود ودولت می بایدبرای مدیریت بهترلارستان را به عنوان بهترین گزینه انتخاب خواهد کردبنابر این باید شهرستان شدن بخش بزرگ اوز را به فال نیک رفت زیرااوز در مرکزیت اینده لار جزیی از لارستان بزرگ خواهدبود اینشالا
من با هر گونه پیشرفت. وارتقایی در بخش. اصیل. وبا فرهنگ. اوز موافقم چون. اوزیها خود. را جزیی. از لارستان بزرگ. می. دانند ودر اینده هم که شهرستان. شوند. بازهم برای. مرکزیت. لار. در جنوب. فارس. همکاری. خواهند. کرد