استانشناسي فارس يكي از كتابهاي درسي پايه دهم دوره متوسطه است كه هدف آن طبق گفته گروه جغرافياي دفتر تأليف كتابهاي درسي عمومي و متوسطه نظري، آشنا كردن دانشآموزان با…
استانشناسي فارس يكي از كتابهاي درسي پايه دهم دوره متوسطه است كه هدف آن طبق گفته گروه جغرافياي دفتر تأليف كتابهاي درسي عمومي و متوسطه نظري، آشنا كردن دانشآموزان با استان محل زندگي، مسائل جغرافيايي، تاريخي، اجتماعي، مردمشناسي اقتصادي و فرهنگي و همچنين تربيت شهرونداني آگاه است.
در قسمت آغازين اين كتاب با عنوان سخني با دانشآموزان به آنها تأكيد شده كه مديران آينده جامعه كه خودشان هستند بايد توان منديهاي لازم در مسائل مختلفي همچون مسائل جغرافيايي، فرهنگي، اقتصادي و انساني داشته باشند تا آينده خوبي را براي جامعهشان رقم بزنند.
حال نگاهي كوتاه بيندازيم به متن اين كتاب تا از چگونگي نگارش آن آگاهي بيشتري كسب كنيم.
فصل اول كتاب؛ جغرافياي طبيعي فارس را با تصويري از نرگسزارهاي منطقه «مهر» نشان ميدهد، به مناطق كوهستاني ميرود و از دشتها گذر ميكند و در صفحه ۸ از گنبدهاي نمكي سخن به ميان آورده و نگاهي گذرا به لارستان مياندازد بيآنكه عكسي از گنبدهاي نمكي منحصر به فرد منطقه به چاپ برساند.
سپس از بيابانها ميگذرد و در مورد مخاطرات طبيعي حرف ميزند و از زلزله ميگويد و نقشه ميزان بارش و دما را در سطح استان يادآور ميشود تا اين كه به پوشش گياهي و جانوري رسيده به مسائل زيست محيطي استان ميپردازد.
اما فصل دوم اين كتاب در مورد تقسيمات سياسي استان است و به شناساندن شهرستانهاي فارس اشاره ميكند و از زندگي شهري و روستايي و كوچنشيني عشاير ميگويد و نكته جالب آن در صفحه ۵۲ ظاهر ميشود در قسمت زندگي شهري اين مطلب را عنوان ميكند:
«كهنترين شهرهاي ايران را ميتوان در استان فارس پيدا كرد. برخي شهرها مانند شيراز،كازرون، فيروزآباد، فسا، داراب، جهرم و نيريز شهرهاي تاريخي بازمانده از دوران گذشتهاند.»
ميبينيم كه در اين متن، نامي از شهر لار برده نشده و واقعاً جاي تعجب دارد به اين كه روزگاري لار مركز تجاري جنوب كشور بوده و قلعه اژدهاپيكر آن كه نماد تاريخ كهن اين مرز و بوم است و كتب مختلفي از قدمت لار و لارستان نگارش شد كه ظاهراً اين مهم توسط نويسندگان اين كتاب به فراموشي سپرده شده است.
در صفحات بعد نيز ميتوان چنين اغماض و چشمپوشي را در مورد لار و لارستان ديد.
به طور مثال در فصل سوم كه به ويژگيهاي فرهنگي استان ميپردازد و در صفحه ۶۱ توضيحاتي را در مورد زبان و انواع گويشهاي محلي ميدهد و مينويسد: «زبان رسمي مردم فارس نظير همه ايرانيان فارسي دري است و گويش به معناي گفتار است و پديد آمدن گويشها بدين نحو است كه هر زباني با گذشت زمان و در اثر عوامل تاريخي و جغرافيايي و فرهنگي، دستخوش دگرگوني شده و شاخه شاخه ميشود تا جايي كه به صورت زبان خاصي در ميآيد كه صاحبان زبان اوليه آن را نميفهمند مثل «لري محسني يا گويش مرودشتي، گويش كوهمرهاي، گويش تركي قشقايي و گويش لري»
يا از لهجهها نيز يادي ميكند مثل لهجه جهرمي و آبادهاي ولي باز هم ميبينيم از زبان لارستاني هيچ سخني به ميان نميآورد. زباني كه به پهناي جنوب ايران به آن تكلم ميشود، شعر گفته ميشود، ترانه سرايي ميشود و…
در صفحه ۶۷ و در مورد آداب و رسوم فارس صحبت ميشود به خصوص در ارتباط با عزاداريها و سوگواريهاي ماه محرم و صفر و از تعزيه شهرهاي مختلف مثل لامرد و فراشبند و اقليد ياد ميشود ولي هيچ اشارهاي به سينهزني منحصر به فرد لاري كه به ثبت ميراث ناملموس كشور رسيده حرفي به ميان نميآيد.
در فصل چهارم و پنجم در مورد پيشينه و مفاخر استان است و از همه چيز سخن گفتهاند به جز ابنيه تاريخي لار!
به طور مثال قيصريه كه بازار وكيل شيراز و بازار قيصريه اصفهان از روي آن ساخته شده و از مفاخري همچون صحبت لاري هيچ يادي نميشود.
واقعاً جاي تعجب است كه باغ نشاط با آن عظمت، بركههاي زيبا و بزرگ كه همگي نشان از ذوق هنري مردم ديار لارستان دارد يا آن قلعه اژدهاپيكر و برج مادر نادر و… همه اينها را كنار گذاشتهاند و در صفحه ۹۶ تصويري از بركهاي در منطقه لامرد را نشان دادهاند كه هيچ ذوق هنري در آن ديده نميشود.
صفحات كتاب را اگر ورق بزنيد به صفحه ۱۲۱ ميرسيد كه براي خالي نبودن عريضهشان عكسي از برج مراقبت فرودگاه لار را ميبيني بدون هيچ توضيحي.
مَخلص كلام اين كه اگر اين كتاب براي شناساندن استان فارس به دانشآموزاني است كه به قول مولفين، مديران آينده جامعه هستند پس چرا در مورد منطقه بزرگ و كهن لارستان چنين برخورد ميشود؟
آيا غرضي در ميان بوده و يا نه، نشان از ناآگاهي نويسندگان كتاب است.
و نكته آخر اين كه: واقعاً مسئول اين اتفاق كيست؟ و آيا ميشود به اصطلاح آن در چاپ سالهاي بعد اميد داشت؟!
حميدرضا پريدار
من. در برخورد با مردم. سایر. مناطق. فارس نیز. احساس. می کنم. که. انچه. ما. لارستانیها در باره منطقه. خود. می دانیم. انها با این. اطلاعات. بیگانه هستند ولارستان. را طوری. دیگری. قضاوت. می. کنند. البته هر منطقه. ای. در دنیا. دارای. تاریخ. وزیان. وفرهنگ. خاص. خودش. می. باشد وما. شاید دچار یکنوع. خود. بزرگ بینی. وافکار. ناسیونالیستی. لاری. شده. ایم که. لار. را بیشاز حد. بزرگ. ومهم. می. دانیم. وبیش. از حد. در گزشته. ان. سیر. می. کنیم واز. واقعتهای. امروز. استان. چندان خبری. نداریم
وقتی کار به کاردان نسپارند و اشخاص بی سواد وبی معلومات و مغز ض دست به قلم باشند بجای توصیف لارستان روستا های لارستان را معرفی میکنند
[…] پی انتشار مطلبی با عنوان لارستان فراموش شده در استانشناسي فارس در نشریه و پایگاه اطلاع رسانی میلاد لارستان و […]
[…] گزارش میلاد لارستان؛ در پی درج مطلبی با عنوان “لارستان فراموش شده در استان شناسی فارس” در کانال، سایت و روزنامه میلاد لارستان و پیگیری […]