با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان بر آنیم تا سلسله مطالب کوتاه از “مدینه تا کربلا همراه با سید الشهداء(ع)” را با هم مرور کنیم. آنچه در ادامه خواهد آمد،…
با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان بر آنیم تا سلسله مطالب کوتاه از “مدینه تا کربلا همراه با سید الشهداء(ع)” را با هم مرور کنیم. آنچه در ادامه خواهد آمد، مروری کوتاه بر روزهای ششم و هفتم محرم است. التماس دعا
مکان: کربلا
زمان: دوشنبه ششم محرم الحرام ۶۱ هجري
عمر بن سعد نامهاي را از عبيدالله دريافت ميدارد که مضمون آن چنين است: من از لشکر سواره و پياده چيزي را از تو فرو گذار نکردم، و توجه داشته باش که مأموراني برگزيدهام كه هر روز وضعيت را به من گزارش کنند.
حبيب بن مظاهر از حضرت اجازه ميگيرد تا نزد طايفهاي از بني اسد – که در آن نزديکيها زندگي ميکردند – رفته و آنان را به ياري فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبيب نزد آنها رفت و گفت: «امروز از من فرمان بريد و به ياري حسين بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آنِ شما باشد.» تعداد۹۰ نفر بپا خواستند و حرکت کردند، اما در ميان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبيب به نزد حضرت رسيد و جريان را تعريف نمود. امام گفت:«لا حَولَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ.»
نامه امام حسين(عليه السلام) از کربلا به برادرش محمد بن حنفيّه و بنيهاشم:
… مثل اين که دنيا اصلاً وجود نداشته(اينگونه دنيا بي ارزش و نابود شدني است) و آخرت هميشگي و دائم بوده و هست.
حضرت “زهير بن قيس” را فرمانده راست سپاه، و حبيب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش عباس(عليه السلام) سپرد. گرچه سپاه دشمن به خيمهها نزديک ميشد، ولي حضرت تيري نينداخت چون ميفرمود: دوست ندارم که آغازگر جنگ با اين گروه باشم.»
مکان: کربلا
زمان: سهشنبه هفتم محرم الحرام ۶۱ هجري
تعداد نظامياني که لباس و سلاح جنگي و حقوق از حکومت غاصب بنياميه گرفته و به جنگ امام حسين (عليه السلام) آمده بودند را، بالغ بر ۳۰ هزار جنگجو نوشتهاند.
عمر بن سعد نامهاي بدين مضمون از عبيدالله دريافت کرد که: سپاهيان خود را بين امام حسين (عليهالسلام) و اصحابش و آب فرات فاصله بينداز به طوري که حتي قطرهاي آب به امام(عليه السلام) نرسد، همانگونه که از دادن آب به عثمان بن عفّان خودداري شد! عمر بن سعد ۵۰۰ سوار را در کنار شريعه فرات مستقر کرد. يکي از آنها فرياد زد يا حسين! به خدا سوگند که قطرهاي از اين آب را نخواهي آشاميد تا از عطش جان دهي!
حضرت فرمود: «خدايا! او را از تشنگي هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حميد بن مسلم ميگويد به چشم خود ديدم که نفرين امام حسين (عليه السلام) تحقق يافت.
امام حسين (عليه السلام) سپاه دشمن را اين چنين نفرين کرد:
بار خدايا! باران آسمان را از اينان دريغ کن، و بر ايشان تنگي و قحطي(همچون سالهاي قحطي يوسف در مصر) پديد آور، و آن غلام ثقي(حجاج بن يوسف) را بر ايشان بگمار تا جام زهر به ايشان بچشاند زيرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند(به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بيت و شيعيان مرا از اينان بگيرد.