با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان بر آنیم تا سلسله مطالب کوتاه از “مدینه تا کربلا همراه با سید الشهداء(ع)” را با هم مرور کنیم. آنچه در ادامه خواهد آمد،…
با فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان بر آنیم تا سلسله مطالب کوتاه از “مدینه تا کربلا همراه با سید الشهداء(ع)” را با هم مرور کنیم. آنچه در ادامه خواهد آمد، مروری کوتاه بر روز هشتم و نهم محرم است. التماس دعا
زمان: کربلا
زمان: چهارشنبه هشتم محرم الحرام ۶۱ هجري
هر لحظه تب عطش در خيمهها افزون ميشد، امام حسين(عليه السلام) برادرش عباس را به همراه عدهاي، شبانه حرکت داد. آنها با يک برنامه حساب شده، صفوف دشمن را شکسته و مشکها را پر از آب کردند و به خيمهها برگشتند.
ملاقات امام حسين(عليه السلام) با عمر بن سعد:
حضرت فرمود: «اي پسر سعد! آيا با من مقاتله ميکني و از خدا هراسي نداري؟» ابن سعد گفت: «اگر از اين گروه جدا شوم خانهام را خراب و اموالم را از من ميگيرند و من بر حال افراد خانوادهام از خشم ابن زياد بيمناکم.»
حضرت فرمود: «تو را چه ميشود؟ خدا جان تو را به زودي در بستر بگيرد و تو را در روز قيامت نيامرزد … گمان ميکني که به حکومت ري و گرگان خواهي رسيد؟ به خدا چنين نيست و به آرزويت نخواهي رسيد.»
سخن امام حسين (عليه السلام) با يارانش:
اي بزرگ زادگان! صبر پيشه کنيد که مرگ جر پلي نيست که شما را از سختي و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمتهاي هميشگي آن ميرساند.
زمان : کربلا
زمان: پنجشنبه نهم محرم الحرام ۶۱ هجري
شمر خود را به خيام امام حسين(عليه السلام) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس و ديگر فرزندان امالبنين، ميگويد: «براي شما از عبيدالله اماننامه گرفتم» آنها متفقاً گفتند: «خدا تو را و اماننامه تو را لعنت کند، ما امان داشته باشيم و پسر دختر پيامبر امان نداشته باشد؟»
امام حسين(عليه السلام) توسط حضرت عباس از دشمن يک شب را براي نماز، راز و نياز با خدا و تلاوت قرآن مهلت ميگيرد.
حفر خندق در اطراف خيام براي مقابله با شبيخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطي دشمن با خيام از سه طرف – که فقط از يک قسمت ارتباط برقرار باشد – و ياران امام در آنجا مستقر بودند. اين تدبير امام (عليه السلام) براي اصحاب بسيار سودمند بود، گروهي از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام (عليهالسلام) ميپيوندند.
سخن امام حسين (عليه السلام) خطاب به دشمن:
واي بر شما! چه زياني ميبريد اگر صداي مرا بشنويد؟! من شما را به يک راه راست ميخوانم، اما شما از همه فرامين من سر باز ميزنيد، چرا که شکمهاي شما از مال حرام پر شده و بر دلهاي شما مُهر شقاوت زده شده است