برخی معتقدند به دلیل جوانی جمعیت و بالا بودن آمار ازدواج در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان، کشورمان از لحاظ شاخص درصد طلاق به ازدواج هنوز به وضعیت قرمز نرسیده، اما افزایش میزان طلاق در دهههای اخیر نگرانکننده است.
طلاق، خواه در شکل رسمی یا بهصورت غیررسمی بهعنوان یک پدیده شناختهشده در اکثر جوامع روبه افزایش است.
در کشور ایران نیز باوجود فرهنگ ایرانی و اسلامی خود که طلاق را قبیح میداند، شاهد افزایش میزان طلاق بهعنوان یک معضل اجتماعی بهخصوص در کلانشهرها هستیم.
جامعه شناسان عوامل رشد میزان طلاق در دهههای اخیر کشورها را تغییر نگرشها نسبت به ازدواج، قبح زدایی از طلاق، تغییر ساختار خانواده، تغییر نقشهای جنسیتی، استقلال اقتصادی زنان، رفاه اقتصادی، آزادی روابط جنسی، تغییر قانونهای طلاق و تغییرات جمعیتی میدانند.
برخی از کارشناسان خانواده نیز عوامل مهم طلاق در کشور ایران را خیانت و مشکلات جنسی، اعتیاد، دخالت دیگران و مسائل و مشکلات مالی برمیشمارند.
شاید بارها شنیده باشیم که برخی نیز معتقدند؛ ریشه اصلی و ۸۰ درصد از تمایل زوجین به طلاق به عدم ارضای صحیح نیازهای جنسی آنها بهویژه در خانمها برمیگردد.
در دهههای اخیر با چند پدیده ازجمله افزایش سن ازدواج، کاهش موالید و افزایش طلاق مواجه هستیم که با مقایسه آماری بین دو جنس، تفاوت قابلتوجهی بین زنان و مردان را مشاهده میکنیم.
برخلاف باور عامیانه، میانگین سن ازدواج مردان افزایش کمتری نسبت به میانگین سن ازدواج زنان داشته است، درواقع طی دهههای گذشته همواره سن ازدواج زنان در حال افزایش بوده است.
بهطور طبیعی زن و مرد پس از ازدواج تمایل به فرزندآوری دارند اما مسائل اقتصادی و نگرانی خانوادهها از تأمین نیازهای مادی فرزندان و شاغل بودن دو والد از عواملی است که فرزندآوری را به تأخیر میاندازد که با این وجود عوامل دیگری همچون نگرانی زنان از تغییر وضعیت جسمانی، درد و مشکلات بارداری و زایمان و به خطر افتادن امنیت شغلی پس از فرزندآوری نیز در کاهش موالید قابلتوجه است.
در خصوص طلاق نیز، گفتهها حاکی از افزایش درخواست طلاق از سوی زنان است که قائدتاً دلایل مختلفی دارد و قابل بحث است، در عین اسفبار بودن این وضعیت اما نباید زنان را تنها مقصر ماجرا دانست و آنها را تنها مخاطب آموزشهای خانوادگی و امرونهیها قرارداد.
شهید مطهری در کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» تأکید میکند: «علاقه زن به مرد معلول علاقه مرد به زن و وابسته به اوست، طبیعت کلید محبت طرفین را در اختیار مرد قرار داده است؛ مرد است که اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند، زن نیز او را دوست میدارد و نسبت به او وفادار میماند… طبیعت کلید فسخ طبیعی ازدواج را به دست مرد داده است؛ یعنی این مرد است که با بیعلاقگی و بیوفایی خود نسبت به زن او را نیز سرد و بیعلاقه میکند…»
برخی معتقدند به دلیل جوانی جمعیت و بالا بودن آمار ازدواج در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان، کشورمان از لحاظ شاخص درصد طلاق به ازدواج هنوز به وضعیت قرمز نرسیده است.
اما افزایش میزان طلاق باعث شده تا برخی نهادهای رسمی و غیررسمی به فکر کاهش آن و تحکیم خانواده باشند اما اظهارنظر مسوؤلان مربوطه نگرانی ما را نسبت به افزایش طلاق بهجای کاهش آن باوجود شعارها، وعدهها و هزینه کردهای مختلف، بیشتر میکند.
مدیرکل ثبتاحوال استان فارس دیماه سال ۹۵ در نشست خبری اعلام کرده بود: امسال ۷ هزار و ۱۸ مورد طلاق در فارس ثبتشده که نسبت به مدت مشابه سال ۹۴ شاهد افزایش ۱۶٫۹ درصدی در ثبت این رویداد هستیم.
علیرضا انصاری همان سال گفته بود که در ثبت طلاق رتبه ۲۱ کشور را داریم که رتبه خوبی است.
دیماه ۹۶ مدیرکل ثبتاحوال استان فارس در نشست خبری به مناسبت هفته ثبتاحوال با اشاره به اینکه در طلاق رتبه ۱۵ کشور به فارس اختصاص دارد، بیان کرده بود: ۴ هزار و ۲۵۱ فقره طلاق ثبتشده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش پیداکرده است و از هر ۵ ازدواج یک مورد منجر به طلاق میشود.
خرداد سال جاری نیز مدیرکل بهزیستی استان فارس اعلام کرده بود: از هر ۴ ازدواج یک مورد منجر به طلاق میشود که بیشترین آمار جدایی مربوط به ۵ سال اول زندگی مشترک است و طلاق عاطفی بین زوجین تحصیلکرده نیز بالا است.
تیرماه ۹۶ مدیرکل ثبتاحوال استان فارس گفته بود: نرخ طلاق در استان فارس در مقایسه با دیگر استانها رو به کاهش است که مشاورههای «بهار نکو» در این امر نقش مؤثری دارد.
گذشته از اظهارات ضدونقیض، باوجود کمتوجهی خانوادهها و ضعف نظام آموزشی و سایر نهادهای موجود در جامعه که در جریان جامعهپذیری فرد نقش دارند، زنان و مردان ما غالباً آشنایی کمی با حقوق و تکالیف خود داشته و مهارت زندگی کردن را بلد نیستند و با آموزش چندساعته ضمن عقد، جبران کمبودهای پیش از ازدواج و عوامل منفی تأثیرگذار اقتصادی، فرهنگی و… را بر زندگی زوجین نمیکند.
با مقایسه وضعیت ازدواج و طلاق در جوامع مختلف بهخصوص کشورهای اروپایی نقش آموزش مداوم، تغییر برخی کلیشههای جنسیتی، اصلاح قوانین و…بر کاهش نسبی طلاق قابلمشاهده است که با در نظر گرفتن فرهنگ ملی و مذهبی کشورمان میتوان از تجربیات خوب این کشورها نیز استفاده کرد.
منبع: سمیرا مردانی؛ دبیر گروه اجتماعی-خبرگزاری فارس