محمد صابریزاد؛ مسئله مهدویت، جزء مسلّمات اعتقادی مذاهب اسلامی و نیز بنیاد اصلی اعتقادی-عرفانی شیعه تلقی میشود به گونهای که مسئله مهم امامت و ولایتِ امام(ع) که در نهایت به…
محمد صابریزاد؛ مسئله مهدویت، جزء مسلّمات اعتقادی مذاهب اسلامی و نیز بنیاد اصلی اعتقادی-عرفانی شیعه تلقی میشود به گونهای که مسئله مهم امامت و ولایتِ امام(ع) که در نهایت به امام عصر(عج) ختم میشود را نمیتوان نادیده گرفت. لذا میتوان اعتقاد به مهدویت را مهمترین عنصری دانست که موجب پویایی و زنده ماندن اسلام گردیده است.
هانریکربن –از اندیشمندان برجسته غربی- مسئله امامت و مهدویت را در پدیدارشناسی هویتی شیعه، دارای مرکزیت میداند و میگوید: «اسلام شیعی مبتنی بر نوعی پیامبرشناسی است که در یک امامشناسی بسط پیدا میکند… وظیفه حکومت نبوی، تداوم و حفظ معنای معنوی وحی الهی، یعنی باطن است. وجود اسلامی معنوی نیز وابسته به همین حفظ باطن است وگرنه اسلام با گونههای ویژه آن، دستخوشِ همان فرایندی میشد که در مسیحیت، نظامهای کلامی را به ایدئولوژیهای اجتماعی، و مهدویتِ کلامی را به عنوان مثال به مهدویت اجتماعی و امری فرعی تبدیل کرد.» (تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه طباطبایی، ص۱۵)
انقلاب اسلامی نیز بر اساس گفتمان امامت-امت و با راهبرد مهدویت قابل بیان و تفسیر است. اصول و مبانی انقلاب اسلامی در اندیشه و بیانات امام خمینی(ره) و امام خامنهای(حفظهاللّه) با این راهبرد بیان گردیده است که انقلاب، با اندیشه اسلامی، برای حاکمیت احکام اسلام و در جهت حرکت به سمت هدف نهایی اسلام به وقوع پیوست.
از آنجا که برآیند ارادههای اجتماعی انسان که منجر به ایجاد جامعه میشود در حرکت تاریخی نقش دارد، لذا صبغهی حق و باطل پیدا میکنند و مسیر جامعههایی حق و مسیر برخی دیگر باطل است.
ارادههای اجتماعی جریان حق، با محوریت امام(ع) در مدار عبودیت و توحید هستند؛ همچنان که حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «بِنَا عُرِفَ اَللَّهُ وَ بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ نَحْنُ اَلْأَدِلاَّءُ عَلَى اَللَّهِ وَ لَوْلاَنَا مَا عُبِدَ اَللَّهُ» (بحارالانوار،ج۲۶،ص۲۶۰) و ارادههای باطل نیز بر محور شیطان و اولیای طاغوت در مدار تفرعن و استکبار شکل گرفته و در نهایت، ارادههای جریان حق به غلبه مطلق میرسد «هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَ دينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ» (توبه،۳۳)
بنابراین میبایست هرگونه برنامهسازی، برنامهریزی و اقدامی در جهت پیشبرد اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی، با توجه به این اصل محتوایی صورت پذیرد.
اصولی که منتج به ایجاد اصلاحاتی در جریان ارادههای اجتماعی بشری در جهت تحقق حقیقت توحید و عبودیت در جهان با محوریت وجود مقدس امام(عج) است و جریان اجتماعی حق در دوران قبل از ظهور، مأمور به ایجاد و ارتقای انتظار و سطح مطالبه ارادههای اجتماعیِ جامعه جهانی از وعدههای نازل و حقیر دستگاه شیطان و طاغوت، به ظهور کلمه توحید به وسیله بصیرت و بیداری، رشد معنویت و بلوغ و تحقق مسیر عدالت در جوانب مختلف آن(۱) خواهد بود؛ چرا که تا سطح انتظارات و مطالبات انسان، انتظارات و مطالبات مادی و دانی باشد نمیتواند ظهور حقیقت کامل و متعالی را درک و تحمّل نماید.
حقیقت انقلاب نیز نوعی تحول، صیروره و ارتقاء است که باید در مراتب مختلف سختافزاری و نرمافزاری آن رخ دهد.
پینوشت:
۱) عدالت جوانب مختلفی دارد. حضرت امام(ره) در اینباره میفرمایند: «و آن كسى كه به اين معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنيا اجرا خواهد كرد، نه آن هم اين عدالتى كه مردم عادى مىفهمند كه فقط قضيه عدالت در زمين براى رفاه مردم باشد بلكه عدالت در تمام مراتب انسانيت.
انسان اگر هر انحرافى پيدا كند، انحراف عملى، انحراف روحى، انحراف عقلى، برگرداندن اين انحرافات را به معناى خودش اين ايجاد عدالت است در انسان.
اگر اخلاقش اخلاق منحرفى باشد، از اين انحراف وقتى به اعتدال برگردد، اين عدالت در او تحقق پيدا كرده است. اگر در عقايد يك انحرافاتى و كجیهايى باشد، برگرداندن آن عقايد كج به يك عقيده صحيح و صراط مستقيم، اين ايجاد عدالت است در عقل انسان.» (صحيفه امام، ج۱۲، ص۴۸۱)
و نیز میفرمایند: «همچو نيست كه اين عدالت همان كه ماها از آن مىفهميم كه نه يك حكومت عادلى باشد كه ديگر جور نكند، اين هست اما خير، بالاتر از اين معناست.
معنى «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً» الآن زمين و بعد از اين، از اين هم بدتر شايد بشود، پر از جور است، تمام نفوسى كه هستند انحرافات در آنها هست.
حتى نفوس اشخاص كامل هم در آن انحرافاتى هست و لو خودش نداند. در اخلاقها انحراف هست، در عقايد انحراف هست، در اعمال انحراف هست و در كارهايى هم كه بشر مىكند انحرافش معلوم است و ايشان مأمورند براى اينكه تمام اين كجیها را مستقيم كنند و تمام اين انحرافات را برگردانند به اعتدال كه واقعاً «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً» صدق بكند» (همان، ص۴۸۲)
احسنت.
بسیار پرمحتوا بود. ممنون