بیستم خرداد ماه، به عنوان روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای نامگذاری شده است، در این خصوص میلادلارستان گفت و گویی اختصاصی را با مرشد محمدرضا (ماشاالله) حسنپور ترتیب…
بیستم خرداد ماه، به عنوان روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای نامگذاری شده است، در این خصوص میلادلارستان گفت و گویی اختصاصی را با مرشد محمدرضا (ماشاالله) حسنپور ترتیب داده است.
وی می گوید: در زمان قدیم تر در آن زمان لار زورخانهاي نداشت، يك مكاني معمولي كه علاقهمندان ورزش در آن به صورت پرورش اندام ورزش ميكردند. بعد از چند ماهي به باغ نشاط رفتيم و در زيرزمين باغ به ورزش پرداختيم. چيزي به نام گود نبود چون جزء ميراث فرهنگي بود نميتوانستيم دست به بناي آن بزنيم.
در آن زمان به طور كامل و جامع ورزش باستاني نميشناختيم. در زمينه آموزش به علاقهمندان، در زورخانه خودم دوره مرشدي را براي ورزشكاران برگزار كردم، ولي متأسفانه به علت مشكل بودن اين حرفه، فقط پسرم مجتبي و آقاي آزادگان مرشد خوبي شدند. از سال ۵۸ مدير و مسئول زورخانه پورياي ولي هستم ولی هیچ حمايتي از سوي مسئولين شهر و اداره ورزش نشدهام و تمامي ابزار و وسايل زورخانه توسط خيرين محترم ورزشدوست و باستانكاران تهيه شده است.
این گفتگوی صمیمی را در ادامه می خوانیم:
به عنوان اولين سؤال، خود را معرفی کنید و بفرماييد كه از چه زماني با زورخانه آشنا شديد؟
بنام خداوند جان و خرد/كزين برتر انديشه بر نگذرد
اينجانب محمدرضا (ماشاالله) حسنپور متولد سال ۱۳۳۹ صادره لارستان هستم. داستان شروع و استارت مرشدي و ورزش باستاني بنده به سال هاي ۵۶-۱۳۵۵ برميگردد در آن زمان ۱۶ الي ۱۷ سال بيش نداشتم. استادكاري بنده اهل تهران و در لار مشغول كار بود و علاقه زيادي به ورزش عليالخصوص ورزش باستاني داشت. بنده او را با ورزشكاران شهر آشنا كردم. در آن زمان لار زورخانهاي نداشت، يك مكاني معمولي كه علاقهمندان ورزش در آن به صورت پرورش اندام ورزش ميكردند. البته ناگفته نماند در آن زمان آقاي رضا مظفري شبهاي جمعه يك ضرب حلبي داشت مينواخت و با تعدادي ميل و تخته معمولي ورزش زورخانهاي انجام ميداديم. بعد از چند ماهي به باغ نشاط رفتيم و در زيرزمين باغ به ورزش پرداختيم. چيزي به نام گود نبود چون جزء ميراث فرهنگي بود نميتوانستيم دست به بناي آن بزنيم. در آن زمان به طور كامل و جامع ورزش باستاني نميشناختيم. از شانس خوب ما چهار درجهدار كه اهل كردستان و سنندج بودند و معلوم بود شناخت كامل از ورزش باستاني دارند با ما آشنا شدند و شروع به ورزش كرديم و ما مديون آنها هستيم و تمام فوت و فنهاي باستاني را به ما آموختند.
مدتي گذشت به علت كمي جا و مناسب نبودن آن مكان با راهنمايي آن چهار باستانكار و چند ورزشكار ديگر به فكر جاي مناسبتر گشتيم. بعد از گشتن زياد در خيابان هنگ، جنب نظرگاه ابوالفضل (ع) به حمام قديمي و بينظيري رسيديم كه متأسفانه مخروبهاي بيش نبود، بنام «حمام ارشد» و با همكاري ورزشكاران و دوستان و مردم خيّر، اين مكان را بازسازي كرديم، البته با اجازه مالكين كه سه دانگ آن متعلق به مرحوم ميرزانيا و ميرزاتراب و ميرزا مسيح و سه دانگ ديگر متعلق به حضرت آيتاللهي و حضرت سيدمجتبي موسوي وحجتالاسلام نسابه و ديگر وراث كه همه رضايت دادند و امضا كردند كه اين مكان براي ورزش سنتي و باستاني جوانان باشد. قرار بود دوستان از سنندج، مرشدی را بياورند ولي متأسفانه دوستان سنندجي منتقل شدند و ما مرشدي نداشتيم و هر شب يكي تلنگري به ضرب ميزد، در آن زمان بنده براي خريد جنس مغازه ماهي يكي دو بار تهران ميرفتم با يك ضبط صوت كوچك به زورخانههاي تهران سر ميزدم. مخصوصاً زورخانه شعبان جعفري و تمام فوت و فن ورزش و مرشدي را ياد ميگرفتم و به ياري خدا تابلو زورخانه را بنام نامي پورياي ولي بالا برديم و شروع به مرشدي كردم.
دوره هاي خاصي را در مُرشدي طي كردهايد؟
از آنجا كه دوست و علاقه زيادي به ورزش باستاني و مرشدي داشتم و دوست داشتم جوانان را دور هم جمع كنم، ضرب زورخانه و خواندن را به طور گوشي تمرين ميكردم و دوست داشتم يك دوره مرشدي را بگذرانم تا افكار جوانان را به خود جلب كنم و خوشبختانه از طرف فدراسيون به تهران دعوت شدم و در نزد استاد محمد برجي كه استاد قسمتهاي ضرب روزخانه اي بود كارت مرشدي دريافت كردم و به صورت حرفهاي شروع به مرشدي كردم.
ریشه این ورزش از کجاست؟
ريشه اين ورزش برميگردد به گروهي از جوانمردان و عياران كه در زيرزمينها فعاليت ميكردند. همچون گروه سياه جامگان ابومسلم خراساني و پورياي ولي و بعد ما يزدي بزرگ.
در زمينه آموزش به علاقمندان مُرشدي چه اقداماتي انجام دادهايد و چند مرشد در شهر داريم؟
در زمينه آموزش به علاقهمندان، در زورخانه خودم دوره مرشدي را براي ورزشكاران برگزار كردم، ولي متأسفانه به علت مشكل بودن اين حرفه، فقط پسرم مجتبي و آقاي آزادگان مرشد خوبي شدند.
در حال حاضر زورخانه خودم پورياي ولي (ابوالفضل العباس(ع)) مرشد محمدرضا (ماشاالله) و مرشد مجتبي حسنپور و جلال آزادگان زورخانه مولا علي (ع) مرشد رضا مظفري و مرشد مسعود دراجي ، مرشد علي كارگر، زورخانه حسين بن علي(ع) مرشد عبدالرضا حقپناه و مرشد ابوالفضل حمّامي البته مرشدان ديگري هم هستند مبتدي و فاقد كارت و مهارت كه بايد دوره مرشدي را سپري كنند.
چه خاطرات تلخ و شيريني از زورخانه داريد؟
خاطرات شيرين بسيار است، ولي تلخترين خاطره بنده در دوران شروع مرشدي، رفتن ورزشكارانم به جبهه و شهيد و مجروح شدن آنها بود همچون محمدباقر زارع، شهيد نعمتالله حلاجي، شهيد علي تيمناك، شهيد مسعود جعفري و شهيد بيموننژاد
در باره چند نماد زورخانه ای توضیح دهید؟
سنگ زورخانه، نماد سپر و ميل نماد گُرز و كباده نماد كيان است.
در قدیم ورزش زورخانه ای، نماد جوانمردی و فتوت بود، آيا شما این مورد را به جوانان آموزش می دهید؟
محيط و مكان عرفاني زورخانه طوري است كه هركس وارد اين مكان بشود فتوت جوانمردي افتادگي ميآموزد و به همين خاطر درب ورودي زورخانهها را كوچك ميسازند تا سر به زير و افتادگي بياموزند.
مختصری در مورد اشعاری که مرشدها می خوانند توضیح دهید.
يكي از ويژگيهاي مرشد، مناسبت خواندني است و معمولاً اشعارهاي حماسي و پند و اندرز و شاهنامهخواني ولي متأسفانه امروزه اكثريت مرشدها به علت عدم شناخت دستگاههاي آوازي به مداحي ميپردازند.
آیا از سوی مسئولین شهرستان، حمایتی از شما شده است؟
بنده از سال ۵۸ كه مدير و مسئول زورخانه پورياي ولي هستم هيچ حمايتي از سوي مسئولين شهر و اداره ورزش نشدهام و تمامي ابزار و وسايل زورخانه توسط خيرين محترم ورزشدوست و باستانكاران تهيه شده است.
درخواست شما از مسئولین چیست؟
تنها درخواست ما از مسئولين مخصوصا اداره ورزش و جوانان این است که به دعوت ما احترام بگذارند و جوانان را مورد تشويق خود قرار دهند. چه بسا ورزشكاران صاحب مقام، كوچكترين تشويق و حمايتي از طرف ادارهها نميشوند .
کلام آخر
كلام آخر اين كه تشكر ميكنم از شما و دستاندركاران كه با گوش دادن و منعكس كردن حرفهاي بنده و حمايت و ارج نهادن به اين ورزش باستاني كه مادر همه ورزشها ميباشد، شما باعث شديد كه بنده خاطرات تلخ و شيرين و كارهاي ۴۰ ساله خود را به طور خلاصه بازگو كنم با اين كار خوب شما خستگي تمام سال هايي كه زحمت فيسبيلالله كرده بودم از دوشم برداشته شد و به من نيرو داديد تا سال هاي باقي مانده به ورزشكاران و مردم شهرم خدمت كنم.
سلام وعرض ادب خدمت جناب مرشد حسن پورپیشکسوت بزرگوار چند سوال درحق شهرستان آیا قدمت ورزش باستانی که شما فرمودید سال۱۳۵۵صحیح است قدمت ورزش باستانی برمیگردد به سالهای ۱۳۲۰ از قول جناب مرشدمظفری فرزند مرحوم مش غریب بنیان گذار ورزش باستانی در شهر کهن لارستا ن یعنی قریب به ۸۰ سال پیش ازشما میپرسم مرحوم مش غریب مظفری چه کاره بودند پهلوان خوش نام لار جناب نوبخت بهترین مرشدها جناب مرشد رضا مظفری پیر مرشد ایران پیشکسوت مرشدان ایران و جناب مرشدعبدالرضا حق پناه وجناب مرشد مجتبی حسن پور خوش صدا همایون لارستان وجناب مرشد ابولفضل حمامی جناب مرشد شکرالله باقریان جناب مرشد یونس زحمت بر که واقعا درمرشدی بی نظیر هستند جناب مرشدعزیز لارستان بعدازشیرازبزرگترین وپیشکسوت ترین ورزشکاران را دارا میباشد با قدمتی ۸۰ساله درضمن درشهر لار ما دارای ۵زورخانه هستیم اولین زورخانه مولاعلی ع حسین ابن علی ع پوریای ولی شهر جدید علی ابن موسی الرض ع جایگزین صاحب الزمان عج باستانیکاران وبعضی ازمرشدان ما درجبهه ها حماسه آفریدن وزورخان احداث کردند ونام لارستان را پر آوزه کردند شهدای باستانیکار جوانمردانه ایستادگی کردند وبه لقاالله پیوستند
و زورخانه حضرت ایت اللهی وجناب مرشد محمد کامجو نوجوان تلاشگر