از بيبي پرسيدم خوردن اسفناج خودرو بهتره يا اسفناجهاي كاشتني و بازاري؟بيبي گفت: قديما به جز سبزيهاي محلي كه شامل سبزي، ترب، گَنَده (تره) و جعفري بود سبزيهاي ديگهاي در مغازه سبزي فروش محله يا توي باغچه خونه ها نبود اسفناج هم معمولاً توي فصل بهار كه زمين سبز ميشد،…
كلمات ستارهدار لاري با معني و بدون ستاره بيمعني است لاتين معاني فارسي تَت* و مَت Tat o mat سوسك لِچ* و پِچ Lech o pech مارمولك پير* و پَتال Pir o patalle پير و سالخورده كاچ* و ماچ Kach o mach لوچ كسي است چشم چپ است و انحراف…
براي جلوگيري از فاسد شدن ترشي؛ هيچ گاه دو نوع ترشي را باهم مخلوط نكنين.قاشق چرب درون ظرف ترشي نزنين.اگر به ترشي كمي گلپر اضافه كنين، علاوه بر معطر شدن ترشي، از فساد اون هم جلوگيري ميكنه. وقتي كه ترشي تهيه ميكنين چند لحظه صبر كنين تا هواي درون ظرف…
به اسامي بعضي از خانم ها و آقايان كه توجه كنيم (صرف نظر از اسامي معمول و رايج) اونا، ميبينيم كه علت يا مناسبتي باعث شده تا اين افراد، صاحب نام خاصي بشن از جمله اين كه در گذشتههاي نه چندان دور اگه نوزاد دختري در هنگام بارندگي شديد متولد…
مَلوئه مايَه نِبابا او اميدي ندارم. *** نِرَسّه اَدا اُتْبواصطلاحي است براي كسي كه با لوسبازي و يا بيادبانه كاري را انجام ميدهد و كارش مقبوليت نداشته باشد. *** مَه دِرازِنِ دِل كَتبه درازاي دلم افتاد.اصطلاحي است: حرفي كه باعث دلآزردگي شود و تا مدتها نتواني آن را فراموش كني….
يه روز به بيبي گفتم: چند وقت پيش در مورد دعاهاي معروف لاري تعدادي رو گفتي كه نوشتيم. حالا ميخوام در مورد چند نمونه از نفرينهاي لاري هم برامون بگي. بي بي كه اصلا دوست نداشت زبونش به نفرين باز بشه از اين كار طفره ميرفت و موضوع رو عوض…
در باور بيبي و عوام لارستان، نشانههاي زير نويد آمدن مسافر است و يا آنچه در ارتباط با «سفر» ميباشددزد در خواب ديدن، نويد آمدن مسافر ميباشد. *** خارش داخل گلو، نشانه اين است كه فرد سوغاتي ميخورد. *** وقتي كه نوزادي با لبهايش صداي پيف مانند ايجاد كند يعني…
*)بُخَنگو: اتاق كوچك روي پله سرداب*)زِرِ اَوِل: زير سقف*)بُنِ بُنَكو: بام سر پله*)سِدَيري: جليقه*)بَسْمَكو: سطل بزرگ مسي پايهدار كه در مجالس عروسي يا عزاداري سيدالشهدا در آن شربت درست ميكردند.*)بِئَتْ دَه: تخته بالاي آس دستي كه آن تخته سوراخي داشت كه دسته آس در آن قرار ميگرفت.*)كَبُلَه: تخته وسط آس…
در گذشته موادي مثل: گندم، جو، خندل، ماهي خشك (ماهي اشنه)نمك و دس را در جاغن ميكوبيدند.گندم و جو را به اين علت در جاغن ميكوبيدهاند كه كاهگل و ناخالصيهايي كه به آنها چسبيده است جدا شود. سپس آنها را در آس به آرد تبديل ميكردند. ماهي خشك و خندل…
لاري لاتين فارسي گِلَيْت Gelatte بدلي رودگُل Rudgool بدلي – زينت آلاتي كه طلا يا نقره نباشد – شبيه و همرنگ طلا شَلاخو Shalakhoo گل آلود تِنگ و رِنگ Tengoreng سفت و محكم واكَووِدَه Vakawveda گشتن در ميان چيزي به قصد پيدا كردن – گشتن و كنجكاوي كردن به قصد…