دانشآموخته دکترای شهرسازی، گرایش برنامهریزی شهری و منطقهای و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در چهارمین نشست از سلسله همایشهای مجازی «لاراُستان» که جمعه شب با موضوع «حوزه نفوذ و…
دانشآموخته دکترای شهرسازی، گرایش برنامهریزی شهری و منطقهای و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در چهارمین نشست از سلسله همایشهای مجازی «لاراُستان» که جمعه شب با موضوع «حوزه نفوذ و جایگاه لارستان در مراجعات منطقهای» برگزار شد در سخنانی با بیان اینکه بنا بر شاخص ها دوره تسلط لار بر اطراف خود گذشته و وارد فضای تعاملی شده ایم اظهار داشت: بر اساس شاخص ها لار باعث پیشرفت شهرهای اطراف خود شده است.
به گزارش میلاد لارستان وی با بیان اینکه ظرفیت لارستان برای اتصاب به بنادر بسیار بالاست اما استفاده نشده است اظهار داشت:قبل از مطرح شدن “بندرخشک” لارستان این نقش را ایفا می کرده است.
مشروح سخنان دکتر مجتبی آراسته در چهارمین نشست مجازی لار استان را در ادامه می خوانیم:
تعیین حوزه نفوذ یک منطقه پیچیده بوده و با روشهای ریاضی همراه است
حوزه نفوذ یک منطقه به تعاریف کلاسیک جغرافیای انسانی و منطقه ای باز می گردد. در واقع می توان گفت از دهه ۱۹۳۰ میلادی که نظریه مکان مرکزی کریستالر مطرح شد حوزه نفوذ در بحث برنامه ریزی منطقه ای داغ تر شد. حوزه نفوذ در نگاه آکادمیک محدوده ای از اطراف شهر به حساب می آید که دارای بیشترین ارتباط عملکردی با شهر اصلی است. این اتفاق می تواند شامل ساکنین آبادی ها و روستاهای اطراف یک شهر مرکزی بیان کرد. در ادامه این تعریف به حوزه کشش ارتقا پیدا کرد زیرا حوزه نفوذ دارای یک نگاه بالا به پائین است یعنی نفوذ مرکز به پیرامون را نشان داده و از طرف دیگر حوزه کشش دارای یک نگاه پائین به بالاست یعنی کشش اطراف به سمت مرکز را بیان می کند. در کل میتوان حوزه نفوذ را تاثیر یک مرکز بر اطراف خود مطرح کرد مخوصا در حوزه عملکردی. مشخص کردن حوزه نفوذ خود دارای یک روش علمی و با تکنیک های ریاضی همراه است و به دست اوردن آن کار تقریبا پیچیده ای به حساب می آید.
اساسا در برنامه ریزی بین ۴ نوع منطقه باید همپوشانی برقرارنمود
در کنار مبحث حوزه نفوذ می توان انواع مناطق را تعریف نمود. اساسا مطابق تعاریف ۴ منطقه را می توان مدنظر قرار داد. اول منطقه مرکزی یا هسته ای که به تسلط یک مرکز بر پپرامون خود اشاره دارد. دومین مورد یک مرکز همگن است که مرزهای آن از لحاظ جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی مشخص می شود. مرکز سوم مرکز کاربردی یا عملکردی است که هم بستگی بین کانون ها را نشان می دهد. نهایتا منطقه قراردادی است که همین مبحث مرزهای شهرستانی و استانی را شامل می شود. اصولا در همه جای دنیا منطقه ای موفق خواهد بود که این چهار منطقه را در حد اعلا بتواند مورد هم پوشانی قرار دهد. وظیفه برنامه ریزان در یک منطقه آن است که ابتدا تمرکز خود را بر تعریف منطقه مرکزی بگذارند، سپس بر روی منطقه همگن و کاربردی تمرکز نمایند. در واقع پرداختن به منطقه قراردادی آخرین مرحله از برنامه ریزی ها خواهد بود. منطقه ای موفق است که بین چهار تعریف منطقه ای مختلف بتواند به خوبی برنامه ریزی و تطابق ایجاد نماید.
بنا بر شاخص ها دوره تسلط لار بر اطراف خود گذشته و وارد فضای تعاملی شده ایم
یکی از شاخص هایی که به آن پرداخته می شود اولین شاخص شهری است به معنی اینکه یک شهر چقدر نقش مرکزی دارد و از بقیه شهرها فاصله دارد و اینکه بقیه شهرها چقدر به این شهر وابسته هستند. هر چه عدد شاخص مذکور بیشتر باشد نشان دهنده افزایش فاصله شهر مرکزی از شهرهای اطراف خود است. این عدد در ایران تقریبا ۱٫۹ است اما در کشورهای توسعه یافته این عدد کوچک است. هر چقدر این عدد کوچک تر باشد نشان دهنده تعادل فضائی است. اگر بخواهیم تهران را با لار در بحث شاخص نخست شهری مقایسه کنیم در سال ۱۳۷۵ این عدد برای تهران ۶٫۷۵ اما برای لار ۲٫۳۶ بوده است. در سال ۱۳۸۵ این عدد به۱٫۹۷ کاهش پیدا کرده و در سال ۱۳۹۵ عدد شاخص نخست شهری برای لار ۱٫۸ شده است. در واقع این آمار نشان می دهد که دوره تسلط لار بر اطراف خود گذشته است و وارد فضائی شده که نیازمند همکاری بین شهرهاست. از منظر ما این یک فرصت برای شهر لار است زیرا فاصله تسلط شهری لار با شهرهای دیگر کم شده است و شهرها نیازمند تعامل با یکدیگر خواهند بود.
بر اساس شاخص ها لار باعث پیشرفت شهرهای اطراف خود شده است
در حال حاضر بجای قاعده مرکز پیرامونی ایجاد یک شبکه شهری می تواند صورت گیرد که حائز نکته مهمی است و باید از این فرصت بهره برد. از این منظر می توان گفت که بر خلاف آن چیزی که مطرح می شود که لار موجب جلوگیری از پیشرفت مناطق اطراف خود بوده است اما شاهد هستیم که بر اساس شاخص نخست شهری لار باعث پیشرفت شهرهای اطراف خود نیز شده است و شهرها به هم نزدیک شده اند. الان باید لار با تعامل و همکاری با مناطق اطراف خود مرکزیت را بوجود آورد.
لارستان در گذشته در مسیر ترانزیتی بنادر تا مرکز کشور بوده ولی در دوره معاصر حذف شده است
در منابع تاریخی و سفرنامه های مختلف یکی از شهرهای تجاری که مطرح شده و از آن نام برده میشود شهر لار است. در این سفرنامه ها در مورد بازارها و کاروانسراها و تاثیر لجستیک منطقه لارستان در کشور نوشته شده است. این موضوع نشان می دهد که لار برای کاروانسراهای تجاری دارای جذابیت بوده است. بر اساس تحقیقاتی که صورت داده ام به این نتیجه رسیدم که در دوره قبل از اسلام تا دوره سلجوقی ارتباط بنادر به سمت مرکز بسیار قوی بوده است. در آن دوره یکی از راه های ارتباطی از سمت لار بوده است اما مسیر اصلی هرمز و سیراف به سمت کرمان و مرکز بوده است.
در عصر صفویه که دوره رونق تاریخی لارستان نیز تلقی می شود یک مسیر ترانزیتی از بنادر تا مرکز کشور وجود داشته است که لار هم جز این مسیر ترانزیتی بوده است. دلیل اینکه لار در این مسیر ترانزیتی قرار گرفته این است که مردم لارستان به این نتیجه رسیدند که می توانند بهترین خدمات را به مسافران و تجار ارائه دهند.
مجموع این اتفاق موجب می شود که مسیر تجاری بندرگمبرون به سمت کرمان از لار بگذرد. متاسفانه در دوره معاصر بدلیل مشکلات سیاسی و کم توجهی هایی که به منطقه می شود و همچنین مهاجرت تجار اصلی شهرستان به حوزه خلیج فارس عملا لار از این پروسه حذف می شود.
ظرفیت لارستان برای اتصاب به بنادر بسیار بالاست اما استفاده نشده است
در ساختار فضائی معاصر تهران به عنوان اصلی ترین کریدور قلمداد می شود و مسیر بنادر از سمت سیرجان به مرکز می رود. در واقع در حال حاضر حرفی از لارستان برای بحث راه تجاری نیست. متاسفانه در قرن اخیر لارستان جایگاه اصلی خود را از دست داده است. در کنار این تضعیف شیراز هم صورت گرفته است و شیراز هم حتی بعنوان کریدور تجاری قلمداد نمی شود. در حال حاضر ارتباط بین بنادر به سمت تهران و پسکرانه ایران از سمت سیرجان و یزد می باشد. می توان گفت استان فارس از این فرآیند در حال حذف شدن است و کرمان و یزد بدلیل دارا بودن راه آهن پیشرفت داشته اند. جالب این است که ظرفیت لار برای اتصال به بنادر بدلیل نزدیکی به بندرعباس، بدرلنگه و بندرعسلویه بسیار قوی است اما متاسفانه از این ظرفیت استفاده نشده است. خوشبختانه لار از سال ۷۵ الی ۹۵ از لحاظ کالائی جایگاه خوبی داشته است. نکته جالب اینکه شهری مانند جهرم از این لحاظ سقوط کرده اما شهری مانند لامرد و فیروزآباد پیشرفت داشته است. بنظر مسئولین شهرستان بتوانند با استفاده از این آمار مستند در مراودات سیاسی بهتر عمل نمایند و بر اساس اطلاعات واقعی امتیازاتی کسب کنند. شاید برخی مسئولین ما از این آمار با خبر نیستند به همین دلیل در بحث سیاسی و ارتقا منطقه ای نتوانند امتیازاتی را کسب کنند.
نگاه سلسله مراتبی به روستاها در منطقه لارستان بزرگ به نگاه شبکه دوسویه همکار تغییر یافته است
متاسفانه در مبحث شهرسازی و برنامه ریزی منطقه ای کارهای کمی در حوزه لارستان صورت گرفته است. در بحث روستاشهر بر اساس پژوهش های میدانی که در گذشته صورت داده ام و با استناد به یافته های خود اصولا روابط بین شهرها و روستاها از نگاه برنامه ریزی امروز بگونه ای است که شهرها دارای امکانات و کالاهائی هستند که مردم روستا به آن نیازمند هستند. اما نگاه اصلی به روستاها نگاه خودکفائی است. در منطقه لار مشاهده می کنیم که نگاه سلسله مراتبی تغییر پیدا کرده است و الان وابستگی متقابل بین روستا و شهر وجود دارد و نگاه شبکه ای ایجاد شده است. در نگاه شبکه ای نیازمند یک همکاری و هم افزائی هستیم یعنی دیگر نگاه سلسله مراتبی بدلیل جمعیت مطرح نیست. در روابط روستاشهری در منطقه لارستان حتی ممکن است تامین برخی نیازها برای مرکز از طریق روستاها صورت بگیرد. اتفاقا این اتفاق در لار بسیار نمود پیدا کرده است و بسیاری افراد احتیاجات خود را از شهرها و روستاهای اطراف بدلیل ارزان بودن تهیه می کنند.
این تعاملات نشانه خوبی از ایجاد یک شبکه تعاملی است. این نگاه در بحث برنامه ریزی شهری منطقه ای به شبکه دو سویه همکار معروف شده است. این تعامل یک اتفاق جهانی است. یکی از اتفاقاتی که در سطح جهانی و اروپا در حال رخ دادن است این است که چند شهر که در کنار هم قرار دارند با تعامل و همکاری با یکدیگر یک منطقه قدرتمند و تاثیرگذار را بوجود می آورند. در منطقه لار، خنج، اوز، گراش و حتی روستاها می توان با تعامل با یکدیگر بدلیل وابستگی همه این شهرها به هم موجب تقویت منطقه شد.
اکنون با توجه به نفوذی که روستائیان ما در حوزه خلیج فارس دارند می توان با آنها تعامل کرد و حتی می توان گفت شهر لار نیازمند روستاهای خود است. اینکه ما ظرفیت های شهری یکدیگر را به اشتراک بگذاریم و با تعامل با یکدیگر به ارتقا فکر کنیم کار بسیار خوبی است. ما می توانیم با تعامل با گراش و خنج و اوز و …. با یک تشریک مساعی و همکاری در حد یک منطقه قوی عمل کنیم.هر کدام از بخش ها و شهرهای اطراف لار دارای مزیت هایی هستند که باید از این مزیت ها در جهت ارتقا شهرستان استفاده نمود.
قبل از مطرح شدن “بندرخشک” لارستان این نقش را ایفا می کرده است
دلیل اهمیت لار در ارتباط بین بنادر و پسکرانه ها در گذشته بدلیل وجود کاروانسراها و اهمیت لجستیکی این شهر بوده است و در خاطرات و سفرنامه های بازرگانان مشهور این موضوع بیان شده است. لار قبل از اینکه در تاریخ چیزی بنام بندرخشک مطرح شود این نقش را ایفا میکرده است. بندرخشک از دید تخصصی نقش یک نقطه مفصلی را دارد که گونه های مختلف حمل و نقل را به یکدیگر متصل می کند.مثلا اینکه یک کانتینر بار در بندر دریایی تخلیه می شود و از طریق ماشین به بندر خشک انتقال پیدا می کند.
بندرخشک دارای ویژگی استقرار منطقه ویژه اقتصادی در درون خود است که این اتفاق در ایران برعکس شده است
بارهای ارسالی با توجه به مکان های مجهزی که در بندر خشک قرار داد یا نگهداری می شود یا اینکه از طرق مختلف به پسکرانه ها ارسال می گردد. بندرخشک بدلیل نزدیکی به ترانزیت اصلی از لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری به بنادر دریائی کمک می کند تا ورود و خروج کالاها با تراکم کمتر و دسترسی بهتری صورت گیرد. بهترین شهر یک شهر در نزدیکی به بندر اصلی است. در حال حاضر بندرخشک در سیرجان ایجاد شده است اما بنظر بنده بدلیل نزدیک بودن لار به بندرعباس این شهر از لحاظ لجستیکی بهتر می تواند نقش بندرخشک را عمل کند. فاصله لار تا بزرگترین بندرگاه کشور یعنی بندر شهید رجائی بسیار کم است پس می توان گفت بهترین نقطه برای ایجاد احداث بندرخشک می باشد. این مورد یک بحث علمی است. یک بندرخشک دارای ویژگی استقرار منطقه ویژه اقتصادی در درون خود است البته برعکس این مورد بصورت حتمی نیست. متاسفانه این اتفاق در ایران بصورت برعکس در حال رخ دادن است.
نگاه منطقه ویژه اقتصادی لارستان باید اساسا صادرات محور با رویکرد صنایع فرآوری شده باشد
در مورد منطقه ویژه اقتصادی نیز باید گفت که نگاه منطقه ویژه اقتصادی یک نگاه صادرات محور است که لار بدلیل نزدیکی به بندرشهید رجائی و منطقه ویژه اقتصادی آلومینیوم هرمزگان می تواند بخوبی این ویژگی را عملی نماید. از طرفی لار به جزایر و بنادر قشم و عسلویه و کیش نیز نزدیک است و می تواند نقش پر رنگی را در بحث منطقه ویژه اقتصادی عمل نماید. ما نباید به سمت صنایع آلوده کننده برویم بلکه تلاشمان باید این باشد تا به سمت صنایع پاک و فرآوری شده برویم که بندرخشک می تواند این اتفاق را برایمان رقم بزند.
در بندرخشک بحث ترخیص کالا و عدم معطلی تاجرین نقش پررنگی دارد و اتفاقا تجار لار می توانند بخوبی در این راستا عمل نمایند. مسئولین ما بنا به مزیت های گفته شده باید بدنبال این امتیازات باشند زیرا لار دارای این امتیازات است. این اتفاق می تواند برای کل منطقه مفید باشد و نباید بگوئیم فقط برای لار مهم است. گراش و اوز و خنج و کلیه شهرهای منطقه می توانند از این مزیت بهره ببرند. اتفاقا باید تمام این مناطق با هم دست به دست هم بدهند تا این اتفاق مهم رخ دهد.
شهر المریا اسپانیا الگویی برای لارستان می تواند باشد
خاک منطقه لارستان نیز خاک خوبی است و می توان کشاورزی را نیز در آن تقویت کرد. بنظر من اگر کریدور بندر به لار تقویت شود خود مرکزنشینان نیز در این منطقه سرمایه گذاری خواهند کرد. تقویت این کریدور موجب جذب سرمایه ها خواهد شد. این اتفاق در شهر آلمریا اسپانیا نیز رخ داده است و موجب رونق بالای این منطقه شده است. دلیل پیشرفت شهر آلمریا در اسپانیا توسعه فعالیت کشاورزی از طریق گلخانه بوده است. ما اگر بتوانیم توسعه کشاورزی را در منطقه ایجاد نمائیم به راحتی میتوان انتقال آب از دریا را به منطقه توجیه کرد. ما باید بدنبال انرژی پاک در منطقه باشیم.
باید کریدور لارستان به لامرد، بندرعباس و بندرلنگه را تقویت نمائیم
ما باید حسرت بخوریم چرا که دارای این همه ظرفیت و فرصت هستیم اما نتوانستیم از این فرصت ها بهره بریم و در واقع فرصت سوزی کرده ایم. کشور چین طی حدود ۱۰ سال هزاران هزار کیلومتر شبکه بزرگراهی را در خود ایجاد کرده است. حتی بدنبال احیای شبکه جاده ابریشم است که متاسفانه ایران را از این جاده بدلایلی حذف کرده اند.
چین بجای شعار به تقویت راه خود پرداخته است. ما تا زمانی که زیرساخت ها و راههای خود را نتوانیم تقویت نمائیم نمیتوانیم پیشرفت کنیم. ما باید اول کریدور لارستان به لامرد، بندرعباس و بندرلنگه را تقویت نمائیم. این اتفاق موجب ایجاد یک ساختار شعاعی به منطقه می شود که مناطق آزاد را از طریق بنادر به لار متصل می نماید.
منتظر دولت نباشیم؛ یک تعاونی جهت بزرگراه لارستان-بندرعباس تاسیس نماییم
در ادامه بحث ایجاد منطقه ویژه اقتصادی و بندرخشک را پیگیری نمائیم که نیازمند پیگیری از طریق نماینده مجلس است. البته این پیشنهاد هم می کنم که یک تعاونی شکل دهیم و خودمان این راه بندرعباس به لار را احداث نمائیم. اگر قرار است منتظر دولت باشیم بنظرم سالهای زیادی طول خواهد کشید تا این اتفاق مهم رخ دهد.
لارستان و جنوب فارس در گردشگری غذا اول استان است،اما بازهم بهره نبرده ایم
بحث دیگر ما مبحث گردشگری منطقه ای است. در حال حاضر بحث توریست بحث داغی است و باید به نحوی برنامه ریزی نمائیم که گردشگر از مسیر خود نیز لذت ببرد. منطقه ما دارای ویزگی هایی از قبیل گردشگری خرید است که در منطقه اجناس حتی دارای جنس هایی ارزان تر از قشم و کیش می باشد. همچنین منطقه لارستان دارای یک قوت تاریخی نیز است. ما دارای گنبدهای نمکی و چشمه آب گرم هستیم که خود می تواند جذب توریست نماید. اتفاقا در ایام تعطیلات نوروز مسافر زیادی به شهرستان وارد می شود اما خیلی از بازارهای ما در آن ایام تعطیل است. مسئولین منطقه ما نتوانسته اند مسافران را به داخل شهر در ایام نوروز بخوبی وارد کنند یا آنها را با منطقه آشنا نمایند. یکی از گونه های گردشگری جدید گردشگری غذاست. طی پژوهشی دراستان فارس به این نتیجه رسیده شد که منطقه لارستان در استان فارس دارای رتبه اول از لحاظ تنوع غذایی است. اما متاسفانه ما تا بحال یکبار هم جشنواره گردشگری غذائی را بوجود نیاورده ایم. در مجموع ما منطقه خودمان را بسیار دست کم گرفته ایم و نتوانسته ایم از این ظرفیت ها بهره ببریم.