یکی از مباحثی که چندی است در محافل علمی دانش آموزی کشور مورد توجه قرار گرفته مقوله ادامه فعالیت و یا حذف مدارس سمپاد(تیزهوشان) می باشد. موضوعی که از برگزاری…
یکی از مباحثی که چندی است در محافل علمی دانش آموزی کشور مورد توجه قرار گرفته مقوله ادامه فعالیت و یا حذف مدارس سمپاد(تیزهوشان) می باشد. موضوعی که از برگزاری آزمونها تا شرایط تفکیک و… آن هنوز هم با چالش مواجه بوده و هست. اواخر مهرماه ۱۳۹۵ نیز بود که رهبری معظم انقلاب در دیدار با نخبگان ضمن بیان اهمیت سمپاد اظهار داشتند در این خصوص گزارشهایی به بنده می رسد که خرسند کننده نیست. این سمپاد خیلی مهم است و مدارسی نیز که با نام سمپاد هستند متوقع به این اند که این سازمان خوب بچرخد. میلاد لارستان چندی پیش در این زمینه فراخوان داده و از افراد مختلف درخواست نمود مزایا و معایب طرح حذف این مراکز آموزشی را بیان نمایند. (لینک فراخوان)
حال با گذشت چند ماه از موضوع فوق، میلاد لارستان چندین مصاحبه مختلف با برخی از افراد انجام داده و در خصوص ادامه فعالیت و یا حذف این مراکز با آنها به گفتگو نشسته است. ماحصل گفتگو ها را در چندین یادداشت می خوانیم. بخش اول مصاحبه با دکتر علیرضا طاهری است. وی البته معقتد است….
در مورد مسئله حذف سمپاد، تمایلی ندارم که با برچسب «کارشناس» در این مصاحبه موافقت و یا مخالفت خود را اعلام کنم؛ طبیعتاً کسانی که این تصمیم سازی را داشته اند، از زوایای مختلف مبحث را بررسی کرده و انتظار می رود که دلایل مناسبی برای سوالات و شبهات صاحب نظران داشته باشند. اما از منظر شخصی و بعنوان فردی که ۷ سال بصورت مستقیم در این مدارس تحصیل کرده و سالها نیز به عنوان مشاور با آنها همکاری داشته و دارای خاطرات متفاوتی از دوران دانش آموزی و پس از آن است، با این اتفاق مخالف هستم. سمپاد خانه دوم افراد زیادی بوده که شکوفایی اهمّ توانایی های فردی و اجتماعی و همچنین اعتماد به نفس امروزشان را به آن مدیون می باشند. از نظر شخصی دوست ندارم که سمپاد حذف شود تا مجبور شوم برای نسل آینده، ابتدا از وجود این مدارس صحبت کرده و سپس خاطرات و هویت دوران دانش آموزیم را بیان نمایم.
در ادامه صحبت ها، دوست دارم ذهن خوانندگان این گزارش را با طرح تعدادی پرسش قلقلک نمایم!
اول اینکه ایجاد سمپاد به چه منظوری اتفاق افتاد و حالا دلیل حذف آن چیست؟ آیا به این مسئله توجه می شود که سمپاد، امروز عمری سی ساله داشته و دارای زیرساخت ها و تجربه های فوق ارزشمندی در کشور است؟
دوم اینکه آیا سمپاد برای ایجاد یک عدالت اجتماعی در حال حذف شدن است؟ آیا فکر شده است که با مدارس غیرانتفاعی چگونه برخورد شود تابصورت مافیایی قدرتمندتر عمل نکنند؟ اگر به قصد عدالت اجتماعی این اتفاق می افتد، آیا در زمینه های دیگر زندگی مردم ایران نیز برقراری این عدالت از دغدغه های تصمیم سازان است؟ آیا بخاطر حذف این مدارس جایگزینی نیز وجود دارد؟ آیا کارشناسان بر این باورند که بهتر است دانش آموزان سمپاد در مدارس عادی پخش شوند؟
لازم به ذکر است تحصیل با کیفیت علم در حوزه دانش آموزی، از معدود مواردی در کشور بوده که ویژه افراد با تمکن مالی بالا نبوده است؛ و پارامترهای «استعداد» و «پرتلاش بودن»، دو رکن اصلی موفقیت در این حوزه به حساب می آمده اند. اما اکنون با گسترش مدارسی که هزینه های کلان دریافت می کنند، افراد دارای تمکن مالی نه تنها امکانات رفاهی و پزشکی بهتر، بلکه امکانات تحصیلی بهتری را نیز دریافت می نمایند. به نظر می رسد که حذف سمپاد، مدارس غیرانتفاعی را بیش از گذشته قدرتمندتر سازد و این اتفاق از منظر عدالت اجتماعی، بسیار خطرناک خواهد بود. به عنوان نمونه، امروزه مدارس غیرانتفاعی در تهران وجود دارد که در مقطع سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی، سالانه مبالغی بیش از ۲۵ میلیون تومان دریافت می کنند. آیا با حذف سمپاد دانش آموزانی که دارای تمکن مالی بالایی هستند، نیز به سمت مدارس عادی سرازیر می شوند؟
حال فرض کنیم که افراد با استعداد خاص به مدارس عادی وارد شوند. آیا یک فرد متوسط از لحاظ هوش درسی به واسطه قرار گیری در کنار افراد با هوش بالاتر در کلاس های درسی، لزوماً قوی تر خواهد شد؟ طبق شنیده ها در کشور آلمان خانواده ها کمتر در تعیین سطح مدارس ویژه فرزندانشان نقش دارند و نظام آموزشی، هر کودک را بسته به سطح استعداد تحصیلی اش در سطوح مختلف دسته بندی می کند.
آیا حذف سمپاد برای دوری دانش آموزان از استرس امتحان ورودی این مراکز است؟ در شرایطی که هر خانواده ای موفقیت تحصیلی فرزندانش را در گروی ورود به دانشگاه های برتر می بیند، عدم وجود سمپاد نیز استرس را از خانواده ها بر نخواهد داشت و والدین برای ساختن آینده فرزندانشان، بین گزینه های باقیمانده موجود، به دنبال بهترین راه حل خواهند بود. در حالی که «کنکور»، به عنوان بزرگترین عامل ایجاد استرس تحصیلی در دوران دانش آموزی، همچنان مسیر اصلی ورود به مراکز آموزش عالی در کشور است، بحث احتمالی در این مورد، علی الظاهر به تعویق انداختن زمان آن است در حالی که آموزش های لازم برای مواجهه با چنین فشاری از طرف نظام آموزشی به دانش آموزان داده نمی شود.
در مجموع، معتقدم که نباید به راحتی از سرمایه و زیرساختی که از طریق سمپاد بوجود آمده است، گذشت؛ و یا اینکه بهتر است حداقل حذفی تدریجی رقم بخورد و جایگزینی مناسب تر برای این سیستم متفاوت آموزشی یافت.
مصاحبه های بعدی در روزهای آتی منشتر خواهد شد..
من بعنوان کسی که ۷ سال در مدارس سمپاد درس خوانده ام کاملا موافق حذف مدارس سمپاد هستم . دوران ابتدایی ما مدارس غیرانتفاعی وجود نداشت و همه دانش اموزان کنارهم بودیم . چه از نظر استعداد چه ار نظر سطح مالی و حتی از نظر بیماری ، دوستانی با بیماری های خاص داشتیم . بهترین دوران تحصیل همان دوران بود . با راه اندازی مدرسه فرهنگیان ، تمام فرهنگیان فرزندان خود را از مدرسه عادی انتقال دادند و سطح کلاس بشدت افت کرد . عده ای هم تیزهوشان قبول شدیم و به مدرسه عادی نرفتیم . قاعدتا سطح مدرسه عادی بشدت افت کرد . از سویی دوران راهنمایی تیزهوشان جز استرس چیز دیگری نبود . درس های سنگین ، بحران های دوران باوغ و سختگیری های شدید خیلی از دانش اموزان تاپ را ناامید سرخورده و پر از استرس ساخت . دبیرستان خیلی بهتر بود اما هیچ برنامه ای برای تجربی ها نداشت . نه کتاب تکمیلی نه اموزش بیشتر . .
تجربه من مربوط به سال تحصیلی ۷۷ الی ۸۴ بود .