شهيدجوهري نيا؛ روی سنگ قبرم بجای “حمید” بنویسید”روح الله”

«حالت معنوی و عرفانی خاصی داشت حتی لبخندهایش. نمازهای طولانی می خواند و نگاهش به دنیا، به حالت مکاشفه بود.مثل این که نود سال، سیر و سلوک معنوی را طی کرده باشد.»

در شهر آبادان به دنیا آمد و تحصیلات دوره ابتدایی و راهنمایی را در آن شهر گذراند.«قبل از انقلاب، در مسجد سجّادیه آبادان مؤذن و مکبّر بود و در تمام مراسم مذهبی حضور پیدا می کرد. در دوران انقلاب در راهپیمایی­ها و تظاهرات شرکت می کرد که در یکی از این تظاهرات زخمی شد.»

با شروع جنگ تحمیلی، طی بمباران هواپیماهای عراق، مجروح شد و به همراه خانواده به لار مهاجرت کرد. تحصیلات خود را در دبیرستان صحبت لاری ادامه داد.«رفتار و کردار پسندیده ای داشت و با همسایگان مهربان بود. علاقه شدیدی به مطالعه قرآن و کتب اسلامی داشت. به خاطر علاقه اش به روحانیت تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود و طلبه شود.» عضو پایگاه مقاومت شهید اسلام پناه بود و به تدریس قرآن می پرداخت.

شهید حمید جوهری نیا
نام: عبدالحمید
نام خانوادگی: جوهری نیا
نام پدر: علی
تاریخ تولد: ۱۳۴۳
میزان تحصیلات: سوم دبیرستان
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۲
محل شهادت: اروند رود
نام عملیات: والفجر ۸

 

سال ۶۰ برای اولین بار عازم جبهه جنوب شد و در عملیات ثامن الائمه با هدف شکست حصر آبادان شرکت کرد.در این عملیات، بر اثر اصابت ترکش خمپاره مجروح شد و در بیمارستان تهران مورد عمل جراحی قرار گرفت. پس از بهبودی، عازم جبهه بستان شد و در عملیات طریق القدس جنگید. برای سومین بار در عملیات بیت المقدس شرکت کرد. «… از روحیه بالائی برخوردار بود و در اکثر عملیاتها شرکت می کرد؛همواره شور و اشتیاق بازگشت به جبهه را داشت و به دفعات به همراه دوستانش از طریق بسیج، داوطلبانه عازم جبهه جنوب شد. به­ طوری که مدیر دبیرستانش در موقع ثبت نام وی گفته بود؛ به چه دلیل ثبت نامش کنم، او که همیشه در جبهه ها حضور دارد.» تیرماه سال ۶۱ برای چندمین بار، در عملیات رمضان شرکت کرد.

«حالت معنوی و عرفانی خاصی داشت حتی لبخندهایش. نمازهای طولانی می خواند و نگاهش به دنیا، به حالت مکاشفه بود.مثل این که نود سال، سیر و سلوک معنوی را طی کرده باشد.»

تا اینکه به عنوان نیروی خط شکن در شب بیست و دوم بهمن ماه سال ۶۴ طی عملیات والفجر ۸ بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

«حال که بعد از چندی به دانشگاه جبهه روی آوردم و خود را در صف رزمندگان اسلام یافتم شکر می کنم، خدای را (که) با وجود مشکلات و گرفتاری­های دنیا، باز توانستم خود را به این قافله­ای که سراندر با عشق وصال است برسانم، شاکرم…

بار خدایا بحق قربانی درگاهت عفو کن مرا;اگر نایب امام زمان (عج) را درست نشناختم و قدرش را ندانستم و در اجرای فرامینش کوتاهی نمودم. خدایا ببخش اگر من در یاری کردن دین و انقلاب و جبهه سست بودم و جزء سبقت گیرندگان نبودم و دست از حُبِّ دنیا نکشیدم و خود را به لباس تقوا آراسته نکردم…

از حرفهای امام حتماً پیروی و اطاعت کنید و همیشه در خط اصیل اسلام قدم گذارید…

روی سنگ قبر من بجای اسم (حمید) بنویسید (روح الله) تا رهگذران بیاد امام باشند.» (وصیت نامه)