حجتالاسلام تکبیری با بیان اینکه اسلام دستورالعملهایی برای استفاده هرچه بیشتر از لذتهای دنیایی دارد، گفت: اسلام به هیچوجه مخالف استفاده از لذتهای دنیایی انسانها نیست. به گزارش گروه شهروند…
حجتالاسلام تکبیری با بیان اینکه اسلام دستورالعملهایی برای استفاده هرچه بیشتر از لذتهای دنیایی دارد، گفت: اسلام به هیچوجه مخالف استفاده از لذتهای دنیایی انسانها نیست.
به گزارش گروه شهروند خبرنگار میلاد لارستان، ششمین شب مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) شب گذشته (پنجشنبه ۱۴ شهریور) با سخنرانی حجتالاسلام «محمد تکبیری»، واعظ لارستانی با موضوع «چگونه حالمان خوب میشود؟» در حسینیه «حاج کاظمی» لار برگزار شد.
حجتالاسلام تکبیری در ادامه سلسله مباحث شبهای گذشته با اشاره به مبحث تنظيم لذّت گفت: یکی دیگر از مواردی که میتواند در بهوجود آمدن و یا از دست دادن حس و حال خوب ما تأثیر بسزایی داشته باشد مسأله لذتها در زندگی انسان است که اگر به درستى تنظيم نشود، میتواند موجب نارضايتى و ضدحالهایی در زندگى گردد، بنابراين از امورى كه بايد مورد توجّه قرار گيرد، مسئله لذّت و چگونگى تنظيم آن است.
مبناى غلط: لذّتمحورى
وی با بیان اینکه لذّت، يكى از ابعاد انسان بوده و از جمله امورى است كه براى زندگى لازم است، افزود: هیچکس با این مخالف نیست که انسان از زندگی خود لذت نبرد، اما آنچه نادرست است اين است كه انسان، محور زندگى خود را بر لذّت و كامجويى از زندگى قرار دهد؛ اين مبنا، موجب بدمستى در خوشايندها و بیتابى در ناخوشايندها می شود.
این طلبه لارستانی ادامه داد: اگر لذّت، فلسفه زندگى قرار گيرد انسان در خوشايند، دچار فرح و فخر و در ناخوشايند، دچار يأس و جزع مىشود؛ اين بدان جهت است كه خوشايندها مطابق طبع لذّتجوى انسان است و لذا از تأمين آن، انسان به وجد میآيد، از سوى ديگر، ناخوشايندها مخالف اين طبعاند؛ لذا برآشفته و نالان میگردند، به بيان ديگر وقتى لذّت، محور قرار گيرد انسان وضعيت خود را بر اساس معادله لذّت ارزيابى میكند، بر اساس اين معادله، لذّت، معيار داورى و احساس انسان قرار میگيرد، نه خير بودن، در حالى كه پيشتر گفتيم كه مبناى حس و حال خوب پیدا کردن، خير است و نه چيز ديگرى.
گریز به مساله غرب
وی با بیان اینکه از تفکرات بسیار مهمی که ما را به مبنای غلط در بحث لذت میرساند مبانی غرب است که بر اساس لذتگرایی بنیان نهاده شده است، بیان کرد: یکی از گرفتاریهای بشریت نفوذ فرهنگ غرب و مدرنیته به مرزهای فکری و عقیدتی کشورهای مختلف است؛ به گونهای که مثل تار عنکبوت تمام عرصههای زندگی ما را از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و… تحت تأثیر اثرات منفی خود قرار داده است.
حجتالاسلام تکبیری افزود: ما به عنوان مسلمان و کسانی که میخواهیم هم حس و حال خوب پیدا کنیم و هم اینکه مقدمات ظهور حضرت ولی عصر را رقم بزنیم وظیفه داریم که غرب را به عنوان مانعی پیش روی تمدنسازی مهدوی و شیعی و همچنین به عنوان یک عامل بسیار مهم در بههم زدن حال بشناسیم و الا بدون شناخت غرب و مبانی آن گرفتار اشتباهات راهبردی در زندگی خواهیم شد که به تبع آن همیشه حالمان بد خواهد بود.
وی ادامه داد: اگر غرب را به عنوان یک تفکر و یک پدیدهای که میتواند در زندگی انسانها تأثیرات منفی بگذارد بشناسیم از کنار آن به راحتی عبور نکرده و تمامی اتفاقات را با یک دید جریانشناسانه و یک دید عاقبتگرایانه نگاه خواهیم کرد، آن وقت است که میتوان گفت لذتگرایی غرب حال انسانها را خوب میکند یا خیر.
ثمره لذتگرایی در غرب
این سخنران با اشاره به اینکه نگاه غرب به پیرامون خود، این است که باید از همه چیز لذت برد، تصریح کرد: چیزی که حس لذت انسان را تأمین کند خوب و چیزی که لذت انسان را تأمین نکند شرّ و بد میباشد، با توجه به این نگاه است که جنگهای مختلفی را در خارج از مرزها بهوجود میآورند تا اینکه خطرات پیشروی لذتخواهی خود را در بیرون از مرزها خنثی کنند؛ این نوع نگاه است که انسانهای ضعیف را به بردگی خود میگیرند تا حس لذتخواهی انسانهای قوی تأمین شود، این نوع نگاه است که باعث میشود کشورهای مختلف را به زور تابع خود کنند یا اینکه در طبیعت به شکل ناجوانمردانه تصرف کنند، طبیعتی که باید راهی برای رساندن انسان به خدا باشد، میشود دستخوش تغییرات.
وی افزود: انسان ديروز ميگفت من آنچنان ميلهاي خودم را ميپذيرم كه بتوانم با اين عالم هماهنگ شوم و لذا هرگاه عالَم جوابگوی ميلهاي او نبود، خود را كنترل ميكرد و از ميلهای خود ميگذشت، انسان جديد ميگويد من نه خودم را اينطور كه هستم، ميپذيرم و نه طبيعت را و امثال ارسطو و افلاطون و سقراط از يك طرف و امثال پيامبران و قديسها، از طرف ديگر همگي اشتباه كردهاند كه خودشان را در حدّي كه با طبيعت خدا تعامل كنند، محدود كردهاند؛ لذا حرفش اين است كه من خودم را اينگونه نميخواهم، من خودی ميخواهم كه بتوانم تمام ميلهايم را برآورده كند – آنهم ميلهاي غريزي و وَهمي- طبيعت اگر نميتواند به ميلهاي من جواب دهد، من به قدري طبيعت را تغيير ميدهم كه مطابق ميلهايم شود، حالا اين بشر اگر بخواهد طبيعت را در حدّ ارضاي هوسهايش تغيير دهد، بايد شخصيت خود را در حدّ كسی كه ابزارهای مهيب میسازد مجهز نمايد تا به جنگ طبيعت برود طبيعتی كه به راحتی اجازه نمیدهد تمام ميلهای آن بشر در بسترش عملی شود، اينجا ديگر طبيعت نيست كه ميلهای سركش او را كنترل ميكند، بلكه اوست كه مقابل عوامل كنترلكننده طبيعت به جنگ و ستيز آمده است.
این طلبه لارستانی با بیان اینکه در غرب جديد غايت علم، تصرف بيشتر در طبيعت است، ادامه داد: غايت تعليم و تربيت و آموزش و پرورش، تربيت و ساختن انسانی است كه بتواند به علمی، براي تصرف بيشتر در طبيعت مجهز باشد، فرانسيسبيكن مدينه فاضلهاش را در كتابی تحت عنوان «آتلانتيس نو» توصيف میكند، مدينهای كه از نظر بيكن سراسر علمی است در آنجا میگويد: «راز بهروزي انسان در شناخت و تغيير طبيعت است.»
پایان تاریخ غرب
وی به پایان تاریخ غرب اشاره و خاطرنشان کرد: بر خلاف کسانی که قبله آمال و آرزوهای آنها غرب شده است، کسانی که هر کاری میخواهند انجام دهند ابتدا نگاه میکنند اگر غرب انجام داده باشد آن را انجام میدهند، معتقدیم که غرب دارد به پایان تاریخ خود نزدیک میشود و نفسهای آخر خود را میکشد.
حجتالاسلام تکبیری در ادامه بیان کرد: این حرف و سخن و قرآن است که میفرماید روزی خواهد آمد که ولی الله الاعظم با دین خود بر عالم سلطه و سیطره پیدا خواهد کرد آنجایی که میفرماید: «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون» بدانیم روزی پیشروی ماست که با ظهور حضرت ولیعصر علیهالسلام و همچنین تمدن شیعی و مهدوی حال همه ما خوب میشود.
این سخنران با اشاره به اعلام پایان تاریخ غرب توسط خود دانشمندان غربی؛ افزود: اشپيگل در مصاحبهاي كه با هايدگر انجام داده از او پرسيده است: شما كه ميگوييد غرب به انتها رسيده است، چه پيشنهادي براي نجات آن داريد تا از خطري كه شما ميگوييد در آينده غرب گرفتار آن ميشود، نجات يابد؟ هايدگر ابتدا شرط ميكند كه مصاحبه مرا تا زنده هستم منتشر نكنيد، سپس ميگويد: «تنها هنوز خدايي است كه ميتواند ما را نجات دهد.»
اقدام صحيح: تعديل لذّتجويى
وی با بیان اینکه غرب به عنوان تفکری لذتگرا و تحدید جدی پیشروی ما در بهوجود آمدن حال خوب برای انسانها باید شناخته شود، گفت: مبنای فکری انسان اگر لذتگرایی بشود، این انسان نمیتواند در مقابل مصائب و گرفتاریها واکنش مثبت از خود نشان دهد؛ چون حس لذتخواهی او تأمین نمیشود به راحتی حال خوب خود را از دست میدهد، لذا اقدام صحیح تعدیل حس لذتجویی و خارج کردن لذت از محوریت زندگی خود است.
عدم مخالفت اسلام با لذتجویی
این طلبه لارستانی تصریح کرد: برخلاف تصور عدهای که فکر میکنند هر چیزی که در آن لذت باشد اسلام آن را حرام کرده است باید دانست که اسلام مخالف استفاده از لذتهای دنیایی ما به هیچوجه نیست بلکه خود دستورالعملهایی را برای استفاده هرچه بیشتر از لذتهای دنیایی دارد.
وی با اشاره سخن پيامبر خدا (ص) درباره نگاه محبّتآميز همسران به يكديگر، بیان کرد: إذا نَظَرَ العَبدُ إلى وَجهِ زَوجِهِ ونَظَرَت إليهِ، نَظَرَ الله إليهِمَا نَظَرَ رَحمةٍ، فإذا أَخذَ بِكَفِّهَا وأَخَذَت بِكَفِّهِ، تَسَاقَطَت ذُنُوبُهُما مِن خِلالِ أَصَابِعِهِمَا. هنگامى كه بنده به صورت زنش و زنش به صورت او نگاه كند، خداوند به هر دوى آنها نظر رحمت میافكند و هنگامى كه دستان همديگر را بگيرند، گناهانشان از لابهلاى انگشتانشان فرو میريزد.
چارچوب لذتبردن در اسلام
حجتالاسلام تکبیری با بیان اینکه از روایات برمیآید که اسلام به هیچوجه مخالف حس لذتجویی انسانها نیست بلکه تشویق و ترغیب هم میکند، ادامه داد: نکتهای که باید بدان توجه داشت این است که اسلام برای استفاده کردن از لذتهای دنیایی در جهت اینکه حال ما را خوب کند چارچوبی قرار داده است که باید آنها را به خوبی اجرایی کرد و الا نهتنها اسلام به استفاده از لذتهای دنیایی ترغیب نمیکند، بلکه حس لذتگرایی انسان مورد منع شدید هم واقع میشود.
وی با اشاره به اولین چارچوبی که باید رعایت کرد «فراگير بودن» است، گفت: فراگير بودن به اين معناست كه همه ابعاد وجودى انسان را شامل شود، شادى و لذّتى كه میخواهد حال خوب انسان را تأمين كند، بايد همه ابعاد وجودى انسان را پوشش دهد؛ انسان، ابعاد گوناگونى دارد كه در يك نگاه میتوان آن را به بُعد مادى و معنوى تقسيم نمود، برخوردارى برخى ابعاد از لذّت و محروميت برخى ديگر از آن، موجب اختلال در حال خوب انسان میشود.
این سخنران به «توازن» که دومین چارچوب است اشاره و بیان کرد: توازن به اين معناست كه هر كدام از ابعاد انسان، به تناسب نياز و اهميتش بايد از لذّت و شادى، برخوردار باشد؛ فقدان توازن، موجب افراط در لذّت برخى ابعاد و تفريط در برخى ديگر میشود و همين امر، باز موجب اختلال در حال خوب انسان میشود.
وی «نداشتن پيامد منفى» را سومین چارچوب عنوان کرد و افزود: نداشتن پيامد منفى، به اين معناست كه لذّت و شادى امروز و اكنون، نبايد موجب مشكل يا مسئله حادّى در آينده شوند؛ لذّتها، همواره مثبت نيستند و از اين نگاه بر دو قسماند: لذّتهاى با پيامد منفى و لذّتهاى بدون پيامد منفى، لذّتهايى كه پيامد منفى دارند در حقيقت، آفت زندگىاند كه هر چند شايد در لحظه حال، موجب خوشحالى فرد شوند امّا در آينده، فرد را با مشكلات زيادى روبهرو میكنند و زندگى را به فساد و تباهى میكشند.
حجتالاسلام تکبیری با بیان اینکه برخى لذّتها، موجب غفلت میشوند و غم و اندوه به بار میآورند، خاطرنشان کرد: چه بسا چيزهايى كه امروز موجب لذّت میگردند، امّا فردا مايه اندوهاند؛ اين يك قاعده است كه گاه محنت آنى، لذّت آتى را به دنبال دارد و گاه لذّت آنى، محنت آتى را، عاقبت لذّترانى، دوزخ و بدبختى است؛ اين يك اصل است؛ بنابراين، لذّتى كه میخواهد جزئى از حال خوب ما باشد، نبايد به حال خوب ما آسيب بزند؛ لذا در لذّت، بايد معيار را آينده قرار داد و از لذّتهايى كه آينده را از بين میبرد، پرهيز كرد.
ف ۱۱۰