هفته چهارم مردادماه 1381- شماره245 (آمريكا – تعامل يا تهاجم)

 

 

 

در محافل روشنفكرى و در ميان برخى انديشمندان مدتهاست اين مسأله مورد بحث و بررسى است كه آيا ما در همه موارد با آمريكا درگيرى داريم و هيچ نقطه مشتركى بين دو كشور وجود ندارد كه بتوان با تعامل گام برداشت. از سويى مى‏دانيم كه نقطه مشترك و محورى انسانها در همه اعصار و قرون انسانيت است آيا نمى‏توان از اين نقطه ارزشمند پلى ايجاد كرد و با استفاده از موتور تمدنها و فرهنگ‏ها كه در موارد متعدد با همديگر هم‏خوانى دارند گامى فراپيش نهاد. شايد با همين ايده رياست محترم جمهورى انديشه گفتگوى تمدنها را مطرح نمود هرچند اين انديشه در برابر ف+كر جنگ تمدنهاى يكى از انديشمندان آمريكايى مطرح شده بود اما مانعةالجمع هم نمى‏باشد.
 نكته‏اى كه در اين موضع‏گيريها و تعاملها يا تهاجم‏ها بايد به دقت مورد بررسى قرار داد و سپس گام برداشت شناخت دقيق دشمن است.
 دشمن‏شناسى و اطلاع از نقطه‏هاى قوت و ضعف او و دقت در موضع‏گيريها، كج‏انديشى‏ها و بالاخره آگاهى از تجهيزات نظامى دشمن و نحوه بهره‏ورى از آنها از مقدمات مديريت صحيح  و آگاهانه جامعه است. اين شناخت به معنى رعب‏آفرينى و اضطراب و عقب‏نشينى نيست بلكه هرگونه برخورد با دشمن بدون اطلاع از كم و كيف كار و قدرت دشمن نتيجه بسيار نامطلوب به دنبال خواهد داشت.
 خوشبختانه مسؤولين نظام بويژه مقام معظم رهبرى دشمن را خوب شناخته‏اند. رهبر فقيد انقلاب حضرت امام)ره( در شناخت دشمن بويژه آمريكا بسيار قوى بودند و همين امر باعث گرديد كه با موضع‏گيريهاى حساب شده در طول تاريخ آمريكا را گام به گام از موضع خودش عقب براند كه اين امر در تاريخ انقلابهاى جهانى كمتر سابقه داشته است.
 خوشبختانه امروز آمريكا با موضع‏گيريهاى خصمانه جهانى بر عليه همه مظلومان تاريخ اعم از فلسطين، افغانستان و ديگر ملل مستضعف جهانى نقاب از چهره خويش برداشته و خشم و خشونت و زورگويى خود را آشكار ساخته و آنانى كه با اين دشمن خون‏آشام دست و پنجه نرم مى‏كنند مى‏دانند كه آمريكا گرگ درنده جهانى، تروريست دولتى و حامى تروريست دولتى است و صحبت از حقوق بشر و حقوق حيوانات و… سترى است كه بوسيله آن ستمگريهاى وقيحانه خود را پوشش مى‏دهد.