در فرهنگ عامه مردم لارستان، اسامی باران ها در هر فصل متفاوت بوده است. به گزارش میلاد لارستان، در فرهنگ عامه مردم لارستان، اسامی باران ها در هر فصل متفاوت بوده است که در زیر به برخی از آن اشاره میشود: *باران های فصل پاییز شامل:* *…
مَه پَرِّ خاطر نِگُذشتعين خيالم نبود كنايه از بياعتنا بودن است.*** قَدُت اَندو وَ گِل بو(نفريني است) به معني اين كه بميري و قد و بالايت را با گِل، اندود دهند.*** كَلَّه وَرَم مَه تِك كَتِه(اصطلاحي است) به معني اين كه سرسام گرفتم.*** اَتِك پُر تِك اَند (پُلِتيك)فارسي عاميانه! توي…
پَت پَتَه:كسي كه زياد دلهره و اضطراب دارد.*** پَسَلَهجايي دور از دسترس*** پَسَ اَپَس:يعني عقب عقب رفتن*** پَش پَشيعني از هم پاشيده شده*** پَشَه پَشهشخصي كه سرحال نباشد و نتوان با او صحبت كرد.*** پَشَه پَشهاي:واضح نبودن تصوير تلويزيون*** پُكِدَه:متلاشي شده*** پَل پَل:پرپر زدن يا جان دادن حيوان يا پرندهاي***…
آوْباش:كسي كه حرفهايش پايه و اساس درستي ندارد و نميشود به گفتههايش اعتماد كرد.** بوآ باقِلَه:(باقلاي گرد و كوچكي كه در بين باقلاي معمولي ديده ميشود و به پدر باقلا معروف است.)اين اصطلاح به پدراني اتلاق ميشود كه هيچ گونه احساس مسئوليتي نسبت به خانواده خود ندارند و فقط اسمي…
دو نمونه از نفرينهاي مادرانه لاري كه هنوز هم در بين خانوادهها، مورد استفاده قرار ميگيره مثل «جو تَه بَرا بيا» كه اگرچه ظاهر اين نفرين معني «جونِت بالا بياد» رو ميده اما معني اصلي و واقعي اون كه «جو» تخته و وسيلهاي بوده كه به گردن گاو ميبستن تا…
در اصطلاح: واخو زَتَه وا: به معني به خو: به معني خودزَتَه: به معني زدن استكه معني ظاهري آن (به خود زدن) ميباشد.اما درواقع وقتي كه چيزي را به عنوان امانت به كسي بدهند ولي بعد از مدتي آن را برنگرداند، اين اصطلاح را به كار ميبرند و ميگويند: «شَه…
بيبي در ادامه معرفي اصطلاحات و كنايات اصيل لاري، امروز باز هم چند نمونه از اونا رو براتون يادآوري ميكنه تا اگه دوست داشتين به فهرست فرهنگ عامه و اطلاعات عموميتون اضافه كنين. دَرويش شَوقي: شخص دمدمي مزاج** ساعت ساعَتو:هر ساعت به يك حال بودن – خوي متفاوتي داشتن** اَسِرِ…
سِرَه (سَر) سَرَهِ بيدرد، اَبالِشت نانِسِن سري كه درد نميكند، دستمال نميبندن. *** سِرَه شَه سِرَه مَكُن سر به سرش نگذار *** سِرَه شَه اَخُلَه خوئِه كاري به كار كسي ندارد. آزارش به كسي نميرسد. *** سِرَه شَه لَمبير دَدِه سر دواندن ديگران *** سَر وَ سَر كِردَه چيزي را…
دامو(DAMMO) در زبان و ادبيات لارستان به معني «خاله» است كه مردم شهرستان خنج، بخش اوز،فيشور و توابع اين مناطق، خاله را «دامو» صدا ميزنند اما در مركز شهرستان لار و حومه آن خواهر مادر را همان خاله ميگويند.اما جالب اينجاست كه در بعضي موارد از جمله در اصطلاحات، ضربالمثلها،…
اَسِرِ پَرِهسرحال است و حوصله انجام كار دارد.*** شَه ورا، ني:سرحال نيست دل و دماغ و حوصله انجام كار را ندارد. (برعكس اصطلاح اسره پره)*** وَخو، ني:بيمار است بيحال و بيحوصله است. حال خودش را ندارد.*** شَز سِرَه اَبرا اَچِدايي:كنايه از زياد داشتن چيزي است.*** مَه گَردو، ثابت كِه:وقتي كه…