مَه پَرِّ خاطر نِگُذشتعين خيالم نبود كنايه از بياعتنا بودن است.*** قَدُت اَندو وَ گِل بو(نفريني است) به معني اين كه بميري و قد و بالايت را با گِل، اندود…
مَه پَرِّ خاطر نِگُذشت
عين خيالم نبود
كنايه از بياعتنا بودن است.
***
قَدُت اَندو وَ گِل بو
(نفريني است) به معني اين كه بميري و قد و بالايت را با گِل، اندود دهند.
***
كَلَّه وَرَم مَه تِك كَتِه
(اصطلاحي است) به معني اين كه سرسام گرفتم.
***
اَتِك پُر تِك اَند (پُلِتيك)
فارسي عاميانه! توي حيله بودند، نقشه داشت.
***
چقدر نُزْل و قُرب اَخو اَشَنِه
(اصطلاحي است) براي افرادي كه خيلي به خود و به كارشان بها ميدهند و با منّت كار ديگران را انجام ميدهند.
برخلاف افرادي كه خيلي متواضع و افتاده هستند.
***
اُشگُت آو اُندايي، اُشگُت صاحب دلسوز شَوي
اصطلاحي براي مواردي كه نعمتها ميرسد اما امكان بهرهبرداري از آنها نيست.
***
اِكُئَتيا، يك كَپَه پُسّه گِردو هم پُر ناكُن
حرفهاي صدتا يك غاز
***
ناخُم اُشنِبو كه سِرِ خو، بِخَرَنه
(اصطلاحي است) براي افراد گرانفروش و يك كلام كه در انجام معاملات بسيار سرسخت و غير قابل انعطاف هستند.