شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۵:۵۹ب.ظ
::آخرین مطلب 4 ساعت پیش | افراد آنلاین: 3

اعداد و حروف “اَبجد”

دایره ابجد ٢٨ حرف است که در زبان فارسی و عربی مورد استفاده قرار می گیرد. اگر بخواهیم آن حروف را بنویسیم به هر ترتیبی می توان نوشت ، لکن…

دایره ابجد ٢٨ حرف است که در زبان فارسی و عربی مورد استفاده قرار می گیرد. اگر بخواهیم آن حروف را بنویسیم به هر ترتیبی می توان نوشت ، لکن برای آن حروف دایره هایی مرتب نموده اند و هر کدام از آن ها را اسمی گذارده اند.

 مثلا دایره ( ابتث ) به این ترتیب :

 ا ب ت ث ج ح خ د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک ل م ن و ه ی

 همین طور دایره ای دیگر که آن را ” ابجد ” می گویند :

 ا ب ج د – ه و ز – ح ط ی – ک ل م ن – س ع ف ص – ق ر ش ت – ث خ ذ – ض ظ غ

 حروف بالا را هشت قسمت کرده اند و هر قسمت را یک کلمه قرار داده اند به این ترتیب:

 اَبجَد – هَوّز – حُطّی – کَلمِن – سَعفَص – قَرِشَت – ثَخِّذ – ضَظِغ

 بعضی این هشت اسم را اسم هشت مَلَک گفته اند ،

 بعضی گفته اند که اینها اسم هشا پسر سلطانی بوده است ،

 برای آگاهی از نقل قول ها ( کتاب جزوات میرداماد )

 حدیث نبوی :

 ” تَعَلَّموا اَباجاد وَ تَفسیرُها “

 اعداد روح اند و حروف قالب آن هاست. بنابراین معلوم می شود که ابجد بسیار قدیمی است و متعلق به عالم بالا دارد ، برای هر حرفی عددی معین شده است و آن حساب را ابجد ( جُمَل ) می گویند.

 ا (١) ،ب(٢) ،ج(٣) ،د(۴) ،ه(۵) ،و(۶) ،ز(٧) ،ح(٨) ،ط(٩) ،ی(١٠)

 ک(٢٠) ،ل(٣٠) ،م(۴٠) ،ن(۵٠) ،س(۶٠) ،ع(٧٠) ،ف(٨٠ ) ،ص(٩٠)

 ق(١٠٠) ،ر(٢٠٠) ،ش(٣٠٠) ،ت(۴٠٠) ،ث(۵٠٠) ،خ(۶٠٠) ،ذ(٧٠٠) ،ض(٨٠٠) ،ظ(٩٠٠) ،غ(١٠٠٠)

 قواعد :

 برای گرفتن اعداد حروف بهتر است که جمله ای را که می خواهند عدد بگیرند

 ١- آنطور که تلفظ می شود ، به طور جداگانه و مقطّع بنویسید

 ٢- اعداد آن ها را جمع کنید.

 مثال : ( حَسَن ) = ح س ن = ٨ + ۶٠ + ۵٠ = ١١٨

 و به همین ترتیب همه ٨ ۶٠ ۵٠ را باید عدد گرفت.

 گاهی در حروف حرفی مشدّد می باشد ، مثل ( محمّد ) که ” میم ” در این اسم مشدّد است. چون در نوشتن یک حرف نوشته شده است و دو حرف در تلفظ است از همین رو یک حرف به حساب می آید ، نه دو حرف! پس عدد محمد ؛ ٩٢ است ، نه ١٣٢‌!

 و همچنین است حروفی که اشباع شده باشند ، مثلا :

 سوره مبارکه نور آیه  ٩ : ( یَدرَوا ) که در تلفظ دو ” واو ” است و در نوشتن یکی

 سوره مبارکه نحل آیه ۶١ : ( اَلَّذینَ اصطَفَی الله ) در اینجا ، الف اشباع شده است و در تلفظ دو الف معلوم می شود ولی در حساب عدد یک الف محسوب خواهد شد.

 بعضی موارد ” نون ” غیبی در جمله می باشد. مثلا :

 سوره مبارکه سباء آیه ۶١ : ( بَعضُهُم اِلی بَعضنِ القول )

 سوره مبارکه صافات آیه ٧ : ( بزینـةنِ الکَواکِب )

 این قسم ” نون ” ها ، عدد ندارند و محسوب نمی شوند.

 حمزه هایی که در آخر کامات عربی می باشند مثلا :

 ( مَن یَشاءُ )

 ( اَولیاءَ الله )

 که همزه بعد از الف است ، در

 ( یَوءُدُهُ )

 که همزه بین ” واو ” و ” دال ” است ، یک عدد به حساب می آید و در بعضی موارد چون تلفظ نمی شود و بر صفحه نوشته نمی شود ، به حساب نمی آید مانند :

 انبیا ، اولیا ، اصفیا ، اشقیا ، ازکیا

 در بعضی موارد همزه نوشته شده ، ولی تلفظ نمی گردد که به آن همزه مضاف گفته می شود. مثل :

 همزه های بالای این کلمات که در اینجا به صورت ” ی ” نمایش داده می شوند :

 مایه ی دانش ، قدوه ی تکوین ، وسیله ی نجات ، زبده ی انام

 که علامت ربط کلمه ی اول به کلمه ی دوم است و عدد ندارد.

 بین حروف هم مانند سایر اشیاء ؛

 رابطه ، تناسب ، اُنس ، محبت

 وجود دارد. ( موسی / سینا ) که اگر این دو را تجزیه کرده در دو سطر بنویسیم ، بعد بینشان خطی به نشانه ی تقارن رسم کنیم ، باز در دو طرف خط تقارن ، این دو اسم پیدا می شوند.

 

 

نوشته شده در تاریخ:یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۳:۳۱ب.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین