جمعه ۰۵ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۵:۵۵ق.ظ
::آخرین مطلب 8 ساعت پیش | افراد آنلاین: 9

دمی با پیرغلامان حسینی لارستان(2)

آنچه در ادامه امده بخش دوم از  مقاله‌اي است مفصل كه به وسيله مرحوم حاج محمدصادق اقبال يكي از پيرغلامان حسيني در سال ۸۷ نگارش يافته و در همان سال…

آنچه در ادامه امده بخش دوم از  مقاله‌اي است مفصل كه به وسيله مرحوم حاج محمدصادق اقبال يكي از پيرغلامان حسيني در سال ۸۷ نگارش يافته و در همان

سال در شماره ۵۵۴ نشريه به اختصار نگارش يافت و اينك در آستانه همایش بین المللی پیرغلامان حسینی در لارستان به تفصيل بازنشر مي‌گردد. ياد و خاطره همه پيرغلامان گرامي باد. لازم به ذكر است تاريخ‌ها مربوط به سال ۱۳۸۷ مي‌باشد كه مرحوم حاج اقبال نگاشته است.

يكي ديگر از نوحه‌خوانان معروف آن زمان شخصي بوده به نام حاج طالب از طايفه والده مرحوم حسين حاجي رجب معروف به (حسين خالو) احتمال مي‌دهم دايي حسين نامبرده باشد و پدرش به نام نصير باشد چون والده مرحوم حسين مرحومه خجسته نصير از زنان مومنه محله‌مان بود خدا رحمتش كند دائم‌الذكر بود.

مرحوم حاج طالب صداي باريك بسيار خوبي داشته كه بعدها مهاجرت به سيرجان مي‌كند.
از مرحوم پدرم رحمه‌الله عليه ياد دارم كه مي‌فرمود در سيرجان بودم و ايشان نوحه مي‌خواند آن مرحوم از خوبي صداي آن مرحوم تعريف مي‌فرمود گويا كه در منزل دو برادر عالم بزرگوار و محترم و زاهد پيشواي مطلق شهرستان سيرجان در آن زمان به نام آقا سيدرضا آقا سيدحسين لاري از سلسله سادات محترم لارستان كه صاحب حسينيه سادات فعلي بوده‌اند كه قبل از ورود آيت‌الله بزرگ به لار ايشان مهاجرت به سيرجان مي‌نمايند و در سيرجان مرجعيت خاص و عام بوده‌اند مرحوم حاج طالب نوحه مي‌خوانده است آن مرحوم در سيرجان فوت مي‌شود و در آنجا مدفون است و حسين حاج رجب مزبور داماد آن مرحوم بود و ايشان هم مهاجرت به سيرجان نمودند و در آنجا مدفون است.

آن مرحوم وقتي قول دادند كه نوحه آقاي مرحوم حاج طالب براي اينجانب بياورند موفق نشد و بعد از مرحوم داغدار و نوحه خوانش مرحوم حاج علي بابا نوبت به مرحوم حاج سيدعلي اكبر مرتضوي متخلص به افسرده كه ديوان اشعارش قصائد و غزليات دارد وسيله  فرزند ارشدش مرحوم حاج سيدمصطفي مرتضوي با خط حجت‌الاسلام مرحوم حاج شيخ عبدالحسين نوروزي به چاپ رسيده ولي متأسفانه نوحه‌هايش به چاپ نرسيده كه چند نوحه ايشان وسيله مرحوم حاج شيخ احمد حقيقت به اينجانب لطف فرمودند كه يكي از آنها كه هر ساله شب چهارم محرم به مناسبتي نوحه جناب حُر خوانده مي‌شود نوحه سروده مرحوم افسرده مي‌خوانم و از بس جالب و عرفاني است كهنه نمي‌شود از آن نوحه چند مسدّس ذيلاً به عرض مي‌رسانم.

در كرب و بلا چون شه دين خيمه به پا كرد:

آن محو ولا رو سوي ميدان بلا كرد
سيراب لب دجله پس از جام ولا كرد
خالي دل مجذوب خود از غير خدا كرد
حر آمد و خود را سپر تير بلا كرد
در راه حسين جان و تن خويش فدا كرد
در خاطر وي نور خدا بود چو مد غم
آن روز شد از جذبه الطاف چو ملهم
پيغمبر حق عقل بر او هي زده محكم
تا شد زوفا بر شهدا جمله مقدم
حر آمد و خود را سپر تير بلا كرد
در راه حسين جان و تن خويش فدا كرد
سودا زدة مهر حسين بود چو پيوست
از روز ازل بود در آن سلسله پا بست
از جذبه انوار شد آن شيفته و مست
نشناخت سر از پا و تن از جان و دل از دست
حر آمد و خود را سپر تير بلا كرد
در راه حسين جان و تن خويش فدا كرد

نوحه مذكور هشت مسدس مي‌باشد ولي خيلي مورد تأسف است كه نوحه‌هاي بيشتري داشته كه نسخه آن در دست نيست وقتي به مرحوم مرتضوي عرض نمودم كه چرا نوحه‌ها چاپ نشده فرمودند كه نسخه‌هايي در لاي كاغذهاي پيش‌نويس مي‌باشد كه قرار شد در فرصتي آنها را به اينجانب لطف فرمايد كه توفيقي حاصل نشد و شرح حال آن مرحوم در مقدمه ديوانش چاپ شده ولي چون ديوان مزبور در نظام شاهنشاهي و حكومت پهلوي چاپ شد علت مهاجرت آن مرحوم به شهرستان فسا ذكر نشد لذا مختصري ذكر مي‌شود كه ايشان قرار شد مرحوم حاج سيدمرتضي از تجّار محترم و متنفذين و مالكين و مقتدرين در سطح لارستان وسيع آن زمان بوده و خود مرحوم حاج سيدعلي اكبر نيز در لباس روحانيت بودند و از متنفذين معروف لار بودند و از علوم قديمه حوزوي هم برخوردار بود و ضمناً‌ طبابت هم داشتند كه با داروهاي يوناني بيماران را علاج مي‌نمودند.

يكي از صفات حميده آن جناب صفت سخاوتش بود كه زبانزد عموم بود و چون رضاشاه از متنفذين هر منطقه بيم و هراس داشت آن مرحوم به فسا تبعيد نمود و سمت رئيس دفتر اسناد رسمي و ازدواج و طلاق از طرف رضاشاه داشته و در حدود سنين شصت و سه سالگي در فسا وفات مي‌نمايد و در قبرستان امام زاده شاهزاده قاسم مدفون است.

مرحوم مرتضوي ارادت خاصي به حضرت آيت‌الله آقا سيدعبدالمحمد داشته چنان كه آخر هر قصيده‌اي در ديوان اشعارش مديحه در فضائل آن جناب دارد.

معاصر آن مرحوم از شعرا و نوحه سرايان مرحوم آقا سيدحسين معصومي معروف به آقا حسين بوده كه قبل از فوت مرحوم مرتضوي در سنين جواني حدود ۳۵ سالگي در حدود سال ۱۳۵۲ قمري فوت مي‌نمايد و ايشان استاد مكتبي بوده و طبعي سرشار در كوتاهي عمر داشته و اشعار زيادي دارد كه نوحه‌هايش انصافاً‌ گنجي است از معارف اهل بيت و آنچه نوحه‌هاي ختم داريم از آن وجود محترم داريم .

اينجانب اكثر نوحه‌هاي آن مرحوم دارم كه وسيله مرحوم حاج محمدباقر مفتوحي و مرحوم حقيقت به اينجانب رسيده و همچنين نوحه‌هايي كه در موقع حركت سينه‌زن در كوچه‌ها از نوحه‌هاي آن مرحوم استفاده نموده‌ام.

ايشان داراي يك فرزند ذكور به نام سيدمحمد معصومي است كه ساكن شيراز مي‌باشند و از فرزندان آقا سيد محمد حسين آقا واعظ زاده است كه طبع شاعري از مرحوم جدشان به ارث برده‌اند قبلا اشعارشان در هفته نامه ميلاد ملاحظه شده بسيار عالي و چند نوحه هم به اينجانب لطف فرموده‌اند كه استفاده نموده‌ام.

مرحوم معصومي در اوايل سرودن اشعار سيد تخلص مي‌نمودند بعدها بنا به دستور مرحوم مرتضوي (افسرده) تخلص خود را به عاصي تغيير دادند مرحوم مرتضوي و معصومي نسبت به همديگر بسيار مأنوس بوده‌اند به طوري كه به همديگر خطاب عمويي مي‌نموده‌اند.

ادامه دارد.

نوشته شده در تاریخ:یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۴:۰۷ق.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین