شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۶:۰۶ق.ظ
::آخرین مطلب 8 ساعت پیش | افراد آنلاین: 2

شهیدی که «عباس بودن» در دفاع از حرم را با خون خود اثبات کرد+ فیلم

او شهیدی بود که ارادت ویژه‌ای به حضرت زینب(س) داشت، «عباس بودن» در دفاع از حرم بزرگترین آرزویش بود و سرانجام به آن رسید. در طول ۴۳ بعد از پیروزی…

او شهیدی بود که ارادت ویژه‌ای به حضرت زینب(س) داشت، «عباس بودن» در دفاع از حرم بزرگترین آرزویش بود و سرانجام به آن رسید.

در طول ۴۳ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی در دوران مبارزات قبل از پیروزی نهضت، روحانیت همواره نقش پیشگامی و راهبری آن را به عهده داشته و هزینه‌های فراوانی را هم در این راه تقدیم کرده است. چه بسیارند طلاب علوم دینی که تمام سرمایه و توان خود و از جمله جان ارزشمندشان را تقدیم این انقلاب حسینی کرده‌اند. به گفته رهبر معظم انقلاب «پرورش جوانان خداجوی بسیجی، فتح الفتوح امام(ره) بود». اما حالا و در دهه پنجم انقلاب هنوز هم این شجره طیبه به نقش‌آفرینی پرافتخار خود ادامه می‌دهد.

طلبه شهید مدافع امنیت احمدرضا (هادی) عرفانی‌نیا آخرین شهید روحانیت است که هنوز یک هفته از شهادتش نمی‌گذرد. او سحرگاه جمعه ۲۲ مهرماه در حین ماموریت بسیج در قالب گشت شهری حضور داشت که در درگیری با آشوبگران مسلح در زادگاه خود شهر بیرم لارستان در استان فارس، همراه با شهید نورالدین جنگجو به شهادت رسید.

شهید عرفانی‌نیا طلبه حوزه علمیه قم بود و علاوه بر آن سال‌ها که در کنار بچه‌های هیئت محبین حضرت زینب(س) خیابان عماریاسر قم در این هیئت فعالیت داشت. در همین مدت کوتاه پس از شهادتش، هم طلاب مدرسه علمیه امام علی بن موسی الرضا(ع) و هم دوستان او در هیئت محبین حضرت زینب(س) مراسم باشکوهی برای این طلبه جهادی و عاشق امام حسین(ع) برگزار کردند.

شهید عرفانی‌نیا همواره دنبال گره‌گشایی از مشکلات مردم بود

در حاشیه مراسم بزرگداشت این شهید در هیئت محبین حضرت زینب(س)، به سراغ سیدمحمد احترامی یکی از دوستان شهید هادی عرفانی‌نیا رفتیم و از او هم خواستیم درباره «هادی» برای ما بگوید. او با بیان این‌که هنوز نتوانسته رفتن هادی را باور کند، گفت: همه کسانی که شهید عرفانی‌نیا را می‌شناختند و با وی در ارتباط بودند می‌دانند که این شهید چه شخصیتی داشت، او هیچوقت بیکار نبود و آرام و قرار نداشت. شخصیتی صمیمی و با اخلاق که هیچکس کینه‌ای از او به دل نداشت و همواره دغدغه‌اش کمک به اطرافیان بود.

وی ادامه داد: هرجا که می‌دید کسی به کمک نیاز دارد پیشقدم می‌شد، در کل انسانی بود که کمک کردن به مردم را مسئله‌ای مهم می‌دانست و به‌دنبال این بود که یک گره‌ از کار مردم باز کند.

آخرین خاطره‌ای که از او دارم مربوط به همین کمک کردن می‌شود؛ قبل از اربعین بود که با من تماس گرفت و گفت سقف خانه یکی از دوستان طلبه‌اش ریزش کرده و شرایط زندگی در آن خانه وجود ندارد. آقا هادی دوست طلبه‌اش را به یک اسکان موقت انتقال داده بود و با همکاری و کمک دوستانش خانه را بازسازی کرد و تحویل آن طلبه داد.

از جمله ویژگی‌های دیگر او هم خستگی‌ناپذیری و ساده‌زیستی بود. خیلی از اوقات هم پول‌هایی که داشت را برای دارالقرآن در شهر خودش یا برای برگزاری مراسم در هیئت هزینه می‌کرد.

هادی از خیلی وقت پیش شهید بود

علی حبیب‌زاده مداح هیئت محبین حضرت زینب(س) است که شهید عرفانی‌نیا در آن محفل حضور پیدا می‌کرد. در حاشیه مراسم بزرگداشت شهید در هیئت، از او نیز درباره نحوه آشنایی‌اش با شهید و ویژگی‌های شهید از او پرسیدیم که گفت: با هادی عرفانی‌نیا در همین هیئت عزاداری آشنا شدم؛ این شهید در مرام، معرفت و با ادبی حرف اول را می‌زد؛ به اهل بیت(ع) و کشورمان علاقه زیادی داشت و دغدغه‌اش مردم بود. او در این مسیر، اصلا خودش را نمی دید و کاملا خودش را وقف سیدالشهدا(ع) کرده بود. حاج علی حبیب زاده ادامه داد: یکی از تلاش‌های او کار تربیتی برای نوجوانان بود.

حبیب زاده گفت: آخرین‌باری که شهید را دیدم دهه سوم محرم بود که همراه چند نوجوان که هم‌شهری‌‌هایش بودند و آن‌ها را به قم آورده بود، به هیئت آمده بود.  بعد از مراسم با آن‌ها پیش من آمد و گفت: «به این بچه ها بگو حرف منو گوش کنن، خیلی اذیت میکنن» من هم رو به بچه‌ها کردم و گفتم: «بچه‌ها بیشتر اذیتش کنین» هادی هم خنده‌ای کرد و گفت: حاجی چرا اینطور گفتی؟ گفتم: «هادی جان معلوم نیست این بچه‌ها چقدر برای اذیت کردن تو وقت داشته باشن» اصلا نمی‌دانم چرا چنین چیزی به او گفتم اما الان متوجه می‌شوم که او از همان موقع شهید بود. از خیلی وقت پیش.

او ادامه داد: خاطرم هست زمانی که مشغول ساخت نمایشگاه کوچه‌های بنی‌هاشم برای ایام فاطمیه(س) بودیم شهید عرفانی‌نیا هم حضور داشت و به یاد دارم در حین کار گِل مالیدن به دیوار به او گفتم: از ما فقط همین نمایشگاه باقی می‌ماند. در جواب من گفت: بله، و این نمایشگاه چه یادگاری خوبی هست. حالا متوجه می‌شوم که شهید عرفانی‌نیا وقتی این جمله را می‌گفت چه اخلاصی داشت که از عمق وجودش در ارادت به اهل بیت(ع) بر می‌خاست.

هادی در تمام زندگی خودش امام حسینی بود

محمدباقر مظفری یکی دیگر از دوستان قدیمی شهید هادی عرفانی‌نیا است که همان ابتدای کار وقتی نام شهید را می‌برد بغض سنگینی به سراغش آمد و پس از لحظاتی گفت: جای هادی در بین ما خیلی خالی است، من این سعادت را داشتم که حدود ۶ سال با آقاهادی رفاقت کردم، این شهید عزیز را همه با شخصیت جهادی‌اش می‌شناختند و هرجا که بحث کمک بود، نفر اول هادی را می‌دیدیم که اعلام آمادگی می‌کند.

وی افزود: شهید عرفانی‌نیا دارای شخصیتی بی‌ریا و بی‌ادعا، جهادی و با معرفت بود که با افراد در هر سنی رفاقت داشت. در اوج گمنامی کار می‌کرد و بارها برای کمک به دیگران مسیر طولانی قم تا استان فارس را طی می‌کرد و خستگی برایش بی‌معنی بود، به محض این‌که مطلع می‌شد کسی به کمک نیاز دارد به قول معروف آستین خود را بالا می‌زد.

نقطه تمرکز تلاش او هم کار جهادی در حوزه فرهنگی بود. هم در برپایی مراسم اهل بیت(ع) و هم در کار ترویج فرهنگ قرآنی همیشه فعال بود. او به تمام معنی در همه زندگی اش امام حسینی و اهل بیتی بود. در ایام فاطمیه اخیر برای اولین بار مشابه نمایشگاهی که این ایام در قم داشتیم را در بیرم فارس هم بر پا کرد و برای این کار خیلی زحمت کشید و بحمدالله این پایه‌گذاری را با موفقیت انجام داد.

این دوست شهید عرفانی‌نیا در پایان گفت: هنوز چند روز بیشتر از شهادت آقا هادی نگذشته است اما جای خالی او بسیار حس می‌شود و همه از نبودش اندوهگین هستیم، هادی رفیق خوبی برای همه ما بود، هر روز که می‌گذرد بیشتر دلتنگش می‌شویم.

فیلم| همه‌مون عباسیم، تا پای جون هستیم …

سیدمحمدهادی میرشریفی از دیگر دوستان شهید عرفانی نیا است که چندین سفر کربلا با او همسفر بوده است. وقتی از او درخواست بیان خاطره‌ای درباره این شهید کردیم، گفت: شهید عرفانی‌نیا ارادت ویژه‌ای به حضرت زینب(س) داشت و به همین خاطر نام هیئتی که برای شهر خودشان ایجاد کرده بود را هم مثل هیئت قم، محبین حضرت زینب(س) گذاشته بود.

خاطرم هست در یکی از سفرها داخل اتوبوس شهید عرفانی‌نیا داشت شعری را خطاب به حضرت زینب(س) با این مضمون تمرین می‌کرد: «یا زینب، یا زینب، ما که مستحقّ عنایت و کرم توایم، آماده برای دفاعِ از حرم توایم، اگه کربلا نبودیم برات فدایی بشیم، حالا اومدیم تا مدافع حرمت بشیم، هممون عباسیم یا زینب، تا پای جون هستیم یا زینب»

در همین لحظه یکی از بچه‌ها یادی از شهدای مدافع حرم کرد . هادی با حسرت گفت: بله مثل آن‌ها بودن لیاقت می‌خواهد.  ما مصداق عینی این جمله حسرت‌آمیز درباره شهدا را بارها در اخلاق و رفتار و فعالیت‌های او به خوبی دیده بودیم. او به تمام معنی عاشق راه اباعبدالله(ع) بود و واقعا حیف بود که انتخاب نشود. «عباس بودن» در دفاع از حرم بزرگترین آرزویش بود که سرانجام به آن رسید.

 

 

منبع: خبرگزاری فارس- قم- مهدی حاجیلو

نوشته شده در تاریخ:پنج شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲:۱۱ب.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین