سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۹:۰۰ق.ظ
::آخرین مطلب 1 ساعت پیش | افراد آنلاین: 2

کاربرد «دل» در كنايات و اصطلاحات بي‌بي

دِل وَ دِلمردد بودن، ترديد داشتن در انجام كاري يا بيان حاجتي.*** دل بِچودل ضعفه داشتن همراه با هوس خوردن چيزي كه سيري انسان را بعد از غذا، تكميل كند.چيزي…

دِل وَ دِل
مردد بودن، ترديد داشتن در انجام كاري يا بيان حاجتي.
***
دل بِچو
دل ضعفه داشتن همراه با هوس خوردن چيزي كه سيري انسان را بعد از غذا، تكميل كند.
چيزي شبيه دسر امروزي. وقتي كه انسان غذايي بخورد ولي قانع نشود و براي تكميل آن متمايل به خوردني‌هايي كه غذاي كاملي نيستند، باشد.
***
دِل تِرَك
وقتي انسان از تنها ماندن در خانه حوصله‌اش سر برود و ميل رفتن به بيرون از خانه را داشته باشد.
***
شَه دل خو، نواهِشت
بالاخره از دلش خارج كرد و نگذاشت پشيمان شود.
كسي كه مثلاً در مورد انجام كاري يا گفتن حرفي به ديگري مطابق ميل دلش عمل كند.
***
دل بريز، دِلُم بريز بريز اَبُدايي
از داغ عزيز، در سوز و گداز بودن. دل سوخته.
يعني گويي دلم در ميان آتش است و برشته (كباب) مي‌شود.
***
دل خو، اُمبارِه
خودم را كنترل كرده‌ام. به حرف دل گوش ندادن.
***
مَه دِل نِبوئِس
رغبت نكردن.
***
مَز دِل ني‌اُند
دلم نيامد
***
شو دِل گُتم
به دلم برات شد به دلم الهام شد.
***
دل سبك
ديوانه، كسي كه اختلال حواس پيدا كرده.

نوشته شده در تاریخ:جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۶:۱۱ق.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین