جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۴:۲۲ق.ظ
::آخرین مطلب 13 ساعت پیش | افراد آنلاین: 3

اشعاری در مدح اولین شهید مقاومت و بیداری اسلامی لارستان

خبر آمد خبری در راهستلاله سرخ سری در راهستخبرآمد که صفا می آیدسیدی سرخ قبا می آیدخبر آمد که صفا می آیدمیهمان شهدا می آیدخبر آمد که شهید آمده استشاهدی…

خبر آمد خبری در راهست
لاله سرخ سری در راهست
خبرآمد که صفا می آید
سیدی سرخ قبا می آید
خبر آمد که صفا می آید
میهمان شهدا می آید
خبر آمد که شهید آمده است
شاهدی روی سپید آمده است
سیدی می رسد از سمت خدا
که گل افشان کند این صحن و سرا
فرقه داعش بی ریشه پست
قامت سرو سرافراز شکست
کشته دَستِ ستم سید حمید
بهر تکثیر گل عشق رسید
آفتابی به شبستان آمد
بر تن خسته ما جان آمد
آمد آن نور که روشن سازد
دشت ظلمت زده گلشن سازد
باز شد شهر دلم نورافشان
می رسد آیه ای از عالم جان
می رسد تا که گل افشان گردیم
باز هم بر سر پیمان گردیم
ای شهیدی که ولا آیت توست
پرچم عشق علی رایت توست
با دل روزه و در راز و نیاز
مشهدت مسجد و در حال نماز
همچو جدّت علی هنگام نماز
بر لبت فُزتُِ و ربِّ آواز
خوش بخوان زمزمه آزادی
تو شهیدی و به ما جان دادی

شاعر: حاج محمد زارع

 

عشق می گیرد دلش وقتی که عاشق می شوی
وقتی از معراج تا معراج لایق می شوی
 
می روی تا قفلهای آسمان را وا کنی
تا که با پروانه ها و سارها ماوا کنی
 
طالعت یک عمر در غربت به سر کردن نبود
دستی از غیب آمد و جسم غریبت را ربود
 
روحت اما با شهیدان همنشين شد خوب ما
خوش به حالت ای شهید و شاهد محبوب ما
 
جان فدای یار کردن گرچه بس دشوار نیست
کشته در محراب گشتن کار هر دلدار نیست
 
راز پروانه شدن را کاش میگفتی به ما
رمز چون مولا شدن را فاش میگفتی به ما
 
مسجدی بود و غریبی بود و لبهایی کبود
حالت اما خوب بود و خوب بود و خوب بود
 
تا نشان غربتت را مادرت زهرا گرفت
تا اذان گفتند دستی دستهایت را گرفت
 
رفتی اما رفتنت آغاز ویرانی نبود
رفتنت آغاز یک دیدار پایانی نبود
 
بازگشتت از سفر هم قصه ی پرواز داشت
عمر تو گل بود اما نکته ی آغاز داشت
 
در دل پاک وطن هرگز نمی میرد شهید
اولین قربانی داعش شهیدمرتضی، سیدحمید

شاعر: ناظره بیغرض

 

بر نخواهد خاست از سجده سری که زخمی است
دل برد از دلبر خود دلبری که زخمی است

در نماز او قیامی نیست دیگر یا رکوع
می رود تنها به سجده پیکری که زخمی است

سابقه دارد شکاف سر به هنگام نماز
با امیرالمؤمنین در سنگری که زخمی است

تاک ،انگورش رسیده تر شود در خشم سنگ
بیشتر دل می برد برگ و بری که زخمی است

آ سمان پایین بیاید در وداع آخرین
تا بگیرد در بغل بال و پری که زخمی است

عاشق افتاده در محراب سبحان را چو گفت
ربی الاعلی نگفت از حنجری که زخمی است

غنچه اش کم کم شکوفه شد به گل تبدیل شد
مثل گل خوابید او در بستری که زخمی است

با لب تشنه چه سیری کرد در کرب و بلا
دست در دست علی اکبری که زخمی است

خون او جاری رود اهل بیت خویش شد
تا رود اسمش درون  دفتری که زخمی است

خون ،بدون وحی پیغامش به هر جا می رسد
هر شهیدی هست چون پیغمبری که زخمی است

شاعر: خلیل روئینا

این سه شاعر خوش ذوق و احساس لارستانی، شعر خود را به اولین شهید مقاومت و بیداری اسلامی لارستان یعنی شهید حمید موحوی تقدیم کرده اند.

 

نوشته شده در تاریخ:سه شنبه ۰۹ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۵:۵۵ب.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین