پنج شنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱:۱۹ب.ظ
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: 3

باز هم عيدي بردن بي‌بي براي نوعروسان

عيد رمضون كه ميشه، ديد و بازديد ها، عيدي دادن بزرگترها و عيدي گرفتن بچه‌ها، رفتن به خانه آنهايي كه عيد اول رفتگانشون است از برنامه‌هاي هميشگي و يك رسم…

عيد رمضون كه ميشه، ديد و بازديد ها، عيدي دادن بزرگترها و عيدي گرفتن بچه‌ها، رفتن به خانه آنهايي كه عيد اول رفتگانشون است از برنامه‌هاي هميشگي و يك رسم قديمي است. اما عيدي بردن بي‌بي براي نوعروسا، تقريباً يك سنت ديرينه و منسوخ نشده‌اي است كه هم در عيد فطر و هم در عيد نوروز، شوق و شور و جنب و جوش زيادي رو در ميون اعضاي خانواده به وجود مي‌آره.  در لار اين عيدي بردن كه به «عيد رمضوني و عيد نوروزي برده» معروفه هر كدوم در جاي خودش و در فصل و موعد مقرر، چنان هزينه سنگيني رو بر بي‌بي و امثال اون تحميل مي‌كنه كه حتي براي يك بار هم نشده كه بِي‌بي يا خانواده‌هايي كه نوعروس دارن از سر نداري و يا از روي ناچاري، اونو از برنامه‌هاي سنتي آبا و اجدادي شون حذف كنن.

بارها و بارها از بي‌بي خواستيم كه خودشو به زحمت و درد سر نيندازه و اينقدر هزينه صرف خريد وسايل و مواد عيدي نكنه ولي  بي‌بي مي‌گه: «از بئو (عروس) يك تكه اسباب (جهيزينه) كم بكن ولي از خوب و بدكرده بئو، كم مواكن. البته در اين زمينه بي‌بي براي خودش دلايل و مستنداتي داره كه معتقده كه مادرشوهر عروس، چشم به راه عيدي آوردن عروسشه كه هم بتونه اونو بين چندين خانواده فاميل و همسايه، تقسيم كنه و پز بده كه عيدي عروسشو آوردن و هم براش يه افتخاره كه اين عيدي از برنامه‌هاي ديگه عروسش حذف نشده و حتي اينو يه نوع احترام به خانواده شوهر مي‌دونه. بي‌بي يواشكي توي گوشم گفت كه: «دُت و خوب و بد ننه‌اش» اخونه شو، جوئه (۱) !

منظور بي‌بي اينه  دختري كه ازدواج مي‌كنه مادرش به مناسبت‌هاي مختلف بايد براي داماد، از تر و خشك خوردني، پوشيدني و كالاي سنگين و قطعات طلا، جواهر و خلاصه چه كم و چه زياد ببره كه به اين كار «خوب و بد» مي‌گن كه در اصل كادو و هدايا بردن و آوردن يك نوع «خوبي كردن» است ولي نمي‌دونم چرا اين سنت ديرينه بين لاري‌ها به «خوب و بد» معروف شده؟! بي‌بي ازم خواست تا در كار آماده‌سازي مقدمات عيد رمضاني بردن نوعروسان (از نوه دختري‌اش) به اون كمك كنم البته دو سه روزي به عيد باقي مونده بود و بي بي وسواس زيادي به خرج مي‌داد تا همه وسايل و لوازم دقيقاً به موقع آماده بشه تا شب عيد فطر اونا رو ببره خونه داماد دخترش كه مادر شوهر نوه‌اش هم بتونه اونا رو به موقع بين فاميل و آشنا و همسايه تقسيم كنه. بين لوازم و وسايل خوردني و پوشيدني كه سرك كشيدم به بهانه مرتب و تزئين كردن اونا رو بالا و پايين كردم ديدم يك قدح حناي خشك با يك كلافه نخ پنبه‌اي كه به دقت باز شده به شكل توپي پرتقالي در آورده بود نيز در بين بقيه چيزها (حلواي مقراضي – نام محلي بالاتوه سختو و ‌شلو، نون چرب شده خشكو، حلواي يغدر پرمغز، لباس و روسري و يك گردنبند طلا و…) ديده مي‌شد.  گفتم: بي‌بي امسال حنا رو اضافه كردي؟

گفت:‌نه، هر سال شب عيد كه عروسام خونه‌ام مي‌موندن خودم دستهاشون رو حناي نقش (۲) مي‌بستم تا براي عيد اين كار رو جلو انداخته باشم ولي امسال عروس‌ها عذر خواستن و نمي‌خوان اينجا بمونن بهانه‌شون هم مي‌دونم چيه مي‌خوان كه فطريه‌شون به گردن من نيفته و دارن ملاحظه و رعايت حال منو مي‌كنن. براي همين اين گروك (۳) ريسمون نقش و حنا رو آماده گذاشتم تا شب عيد مادرشوهرشون براي اونا حنا ببنده. خدا را شكر مادرشوهرشون خانم‌هايي پَتَك دل دار و باتجربه‌اي هستن و خيالم راحته كه حناي شب عيدشون رو مي‌بنده. وقتي كه بي‌بي خيالش از بابت كامل شدن و مرتب بودن عيدي راحت شد گوشه‌اي نشست و همانطور كه در حال استراحت بود ازش پرسيدم: بي‌بي از «عيد رمضوني» خودت برام بگو چيزي يادت مياد؟
بي‌بي گفت:‌خوب يادمه كه مادرشوهر خدابيامرزم با شوق و ذوق به همسايه‌شون و سهمشون رو مي‌داد بباجي هم به حمالي كه عيدي آورده بود دو تومن (۲۰ ريال) حمالي (مزد و كرايه حمل)‌داد و آن مرد خوشحال از اين كه چند برابر كرايه حمل رو بهش دادن خدا رو شكر كرد و رفت. به بي‌بي گفتم: حالا اينا رو مي‌خوايي با تاكسي تلفني بفرستي خونه نوعروسات؟  بي‌بي گفت:‌نه نوه‌هام هستن فرمونم رو مي‌برن اينجوري سنگين تره تا غريبه بخواد عيدي‌ها روببره. با گفتن اين جمله خستگي در چهره بي‌بي جاشو به يك نوع اشتياق و انتظار شيريني داد كه وصفش براتون خيلي سخته بايد بي‌بي بشي و اين برنامه‌ها رو انجام بدي تا لذت و تصوير اشتياق رو خودت بچشي و ببيني. گفتم: بي‌بي الهي هميشه دسُت اتكه كار خشي بو.

۱-دت و خوب و بد ننه‌اش اخونه شو جوئه: دختر با هدايا و خوراكي‌هايي كه به مناسبت‌هاي مختلف مادرش به خانه داماد مي‌برد دختر زيباتر خواهد بود و يعني احترام بيشتري خواهد داشت.
۲-حناي نقش: حنا گذاشتن روي يا پشت انگشتان دست كه قبل از آن با نخ مخصوص پنبه‌اي به شكل لوزي ريزي مي‌پيچند بعد حنا روي نخ‌ها مي‌گذارند.
۳-گروك: ريسمون كلافه ريسمان بازشده اي كه به شكل توپ كوچكي در آمده باشد.
۴-پتك دل: حوصله
۵-دسُّت اَتك كار خشي بو: دعايي است به معني اين كه هميشه در حال انجام دادن مراسم خوب و خوش باشي.

نوشته شده در تاریخ:یکشنبه ۰۷ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۳۹ق.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین