پنج شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱:۰۴ب.ظ
::آخرین مطلب 9 دقیقه پیش | افراد آنلاین: 2

اصطلاحاتي پيرامون خود

(خُ = خود)خُ كه خُ كه، خُت ته خُ كهاز ماست كه بر ماست. ** شِنِ خُ، واشِن خُكبوتر با كبوتر، باز با باز ** اَتك خُ، كَتهكنايه از به…

(خُ = خود)
خُ كه خُ كه، خُت ته خُ كه
از ماست كه بر ماست.

**

شِنِ خُ، واشِن خُ
كبوتر با كبوتر، باز با باز

**

اَتك خُ، كَته
كنايه از به جنب و جوش افتادن است.

**

اَخُ واچو
كنايه از خجالت كشيدن است.

**

از خُ نابينَدائم
كنايه از حال انجام كاري را نداشتن است.

**

از خُ نادو
كنايه از نفهمي افرادي است. بايد همه چيز را به آنان گوشزد كرد.
بيشتر براي افرادي به كار مي‌رود كه قدر محبت را نمي‌دانند.

**

ماشك خُ واشكه
شخصي كه به هر چيز و هر كسي مشكوك است و حرفهاي ديگران را به خود مي‌گيرد.

**

خُ چِدِش، خُ واپَس اُندِش
چه شيري مَه تَهِ چَش اُندِش
كنايه از زني است كه خودش خانه شوهر را ترك كند و بدون اين كه واسطه شوند خودش به خانه برگردد.

**

يكي هم خورَند خَ خشه
يكي (مي‌خوام) كه مثل خودم باشه
اصطلاحي است در مورد پسر يا دختر مجرد كه به دنبال همسري هستند با ويژگي‌هاي خودشان (مناسب و ايده‌آل)

**

زِنَش هم خَرند خُش ني
زنش به خودش (همسرش)‌نمي‌آيد.
 كنايه از هم سنخيت نبودن.

**

خُم بِكِوِم، ‌خُم اَرُسِم
خودم بيفتم خودم بلند شوم.
كنايه از بي‌كسي و بي‌ياري است.

**

خَش اَشو، خُ درك اُشبو
اصطلاحي است كه به هنگام صحبت كردن از بيماري و يا هنجاري‌هاي ديگران به مخاطب توضيح داده مي‌شود.

**

درد خُ دون و كَس نَدون
دردي كه ديگران از ان اطلاعي نداشته باشند و شخص دردمند نيز بخواهد كه پنهان بماند.
مثلاً مشكلي كه نتواني براي كسي بيان كني و از گفتنش شرم يا رودروايسي داشته باشي.

**

اِش خُ، واتِك خ، اَبي
شپش خود را حاضر نيست دور بيندازد.
كنايه از خسيسي افراد است.

نوشته شده در تاریخ:دوشنبه ۰۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۲ق.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین