یکی از مباحثی که چندی است در محافل علمی دانش آموزی کشور مورد توجه قرار گرفته مقوله ادامه فعالیت و یا حذف مدارس سمپاد(تیزهوشان) می باشد. موضوعی که از برگزاری…
حال با گذشت چند ماه از موضوع فوق، میلاد لارستان چندین مصاحبه مختلف با برخی از افراد انجام داده و در خصوص ادامه فعالیت و یا حذف این مراکز با آنها به گفتگو نشسته است. ماحصل گفتگو ها را در چندین یادداشت می خوانیم. بخش اول مصاحبه با دکتر علیرضا طاهری (لینک مصاحبه) چندی پیش منتشر شد. دومین بخش از مصاحبه ها با دو تن دیگر از فارغ التحصیلان لارستانی است. وهاب راستگو و متین طاهری روح در خصوص حذف و یا عدم حذف سمپاد نظرات خود را در این مصاحبه بیان می دارند….
الف) مهندس وهاب راستگو در این خصوص معتقد است موضوع ذکر شده را میتوان از چند جهت مورد بررسی قرار داد.
نخست اینکه در سیستم آموزشی ایران، تعریف جامعی از استعدادهای درخشان وجود ندارد! به گونه ای که استعدادهای درخشان توانایی در محاسبات عددی و یا توانایی در حفظ متون تعریف می شود! درحالی که استعدادهای درخشان می تواند در زمینه هنر، نویسندگی، ورزش و هزار و یک موضوع دیگر بوده باشد که در سیستم اینگونه مدارس کاملا نادیده گرفته می شود! در حالی که می توان با اصلاح سیستم آموزشی، دیگر استعدادهای درخشان را نیز با برنامه ریزی مناسب پرورش داد! اما در فقدان این نگرش، وجود اینگونه مدارس با سیستم آموزشی تغییر یافته فعلی (که در ادامه ذکر خواهد شد) می تواند آثاری منفی در روحیه و آینده استعدادهای ناب و درخشان کشف نشده در آزمون های ورودی به این مدارس داشته باشد.
از سوی دیگر باید به تفاوت های اولیه این مدارس با سایر مدارس دولتی با توجه به تعریف ناقص سیستم آموزشی از استعداد درخشان (همان برتری در محاسبات عددی ویا حفظ متون) از نظر امکانات و برنامه های آموزشی نگاهی گذرا انداخت که این تفاوت ها در طول چندین سال گذشته به مرور کاهش چشم گیری داشته اند! (برای مثال حذف کتب تکمیلی کمک درسی در زمینه برنامه های آموزشی و یا عدم بروز رسانی امکانات آموزشی و آزمایشگاهی)
لذا با کم رنگ شدن این تفاوت ها، مدارس استعدادهای درخشان -به ویژه در شهرستان ها- فقط و فقط در نام و نوع پذیرش با دیگر مدارس دولتی متفاوت می باشند پس چه بهتر که در صورت تداوم این سیاست (سیاست کاهش تفاوت ها و نابودی مدارس استعدادهای درخشان) نام این مدارس تغییر یافته تا حداقل نامی خوش در ذهن ها به یادگار بماند.
ب) مهندس متین طاهری روح هم می گوید:
به نظر می آید که حذف مدارس استعداد های درخشان، پاسخی سطحی نگرانه و قهری است. اگر قرار است نگاهی سیستمی به مسئله ی عدالت آموزشی داشته باشیم، ساده انگارانه ترین نگاه می تواند بستن چشم خود روی تمامی موارد از بین برنده ی کیفیت آموزش و محکوم کردن موجودیت مدارس استعداد های درخشان باشد. در این مساله که گزینش دانش آموزان و اطلاق نام (استعداد درخشان) به آن ها، می تواند اثرات جانبی مانند حس مقایسه و کاهش انگیزه در دانش آموزانی که موفق به پذیرش در این مدارس را نداشته اند می تواند به وجود بیاید بحثی نیست اما آیا حذف صورت مساله و چشم پوشی به تمامی مزایای تمرکز ویژه روی دانش آموزانی با ظرفیت جذب بالاتر راهکار صحیحی است ؟ آیا این کار ساده ترین راهکار و تلاشی برای تنبلی در اندیشیدن عمیق تر به موضوع نیست؟
همچنین این موضوع نیز کاملا واضح است که این رویکرد قهری، نتیجه ی عدم بررسی و ارزیابی مسائلی از جمله مضرات نگاه گزینشی به دانش آموزان، در طول این سالیان نیز بوده است. انگشت تقصیر را نیز می توانیم به طرفداران مدارس خاص نیز داشته باشیم که به جای یافتن سیاست هایی برای رشد بیشتر فرهنگی که باعث موفقیت مدارس استعداد درخشان و نمونه شده است در سایر مدارس و دغدغه ی رشد پایدار نظام آموزشی، به القاب استعداد درخشان دامن زده اند.
در مجموع، امیدوارم که حداقل به تبعات تصمیم اتخاذ شده و آثار این تصمیم فکر بیشتری شود و همچنین راهکاری مناسب برای ارائه ی خدمات آموزشی بهتر در کل مجموعه آموزش پرورش و همچنین سیاست پایدارتری برای توانمند سازی مستعدین اتخاذ شود.
من خودم تیزهوشان بودم
تیزهوشان یعنی کشک حیف آدم که تو اینجور مدارس درس بخونه
از روز اول اونقدر بالا میبرنت بعدش با کله میخوری زمین و نابود میشی