هفته دوم مهرماه 1380 – شماره 202 (چهار هواپيماى ديگر كجا خزيدند)

فاجعه تروريستى و پيچيده سرقت هواپيماهاى مسافربرى آمريكا و ساقط نمودن هواپيماها و مسافرين بى گناه مسأله‏اى است كه از ديدگاه هر انسان سليم النفسى محكوم و مطرود است و هيچ كس نابودى انسانهاى بى گناه را تأييد نمى‏كند. آنچه كه در اين فاجعه جلب توجه مى‏نمايد اين است كه به راستى مقصر كيست. آيا آنچه سازمانهاى جاسوسى آمريكا اظهار مى‏دارند و سر نخ اين عمليات را به يك متمول تبعيدى سعودى كه در افغانستان مسكن دارد ارتباط مى‏دهند قابل پذيرش است يا مسأله وراى اين قضاياست و شيطان بزرگ در پس اين مسأله براى مسلمين خوابهائى ديده كه تعبير آن با گذشت زمان ميسر است. مقام معظم رهبرى در سخنرانى روز دوشنبه ۸۰/۶/۲۶ در حضور اعضاء دفاتر نهاد نمايندگى در دانشگاهها و مديران گروههاى معارف اسلامى ضمن بيان يك سرى نكات مهم قريب به اين مضمون اظهار فرمودند كه نوع كار به عمليات صهيونيستها شباهت دارد كه بحق هم همينطور است و نكاتى كه خبر گزاريها اظهار داشته‏اند اين احتمال تأييد مى‏كند نكته مهمتر اينكه بنابر اظهار خبرگزاريهاى آمريكايى سارقين ۸ هواپيما را به سرقت بردند كه از لاشه ۴ هواپيما بيشتر به مردم اطلاع ندادند و هواپيماهاى غول پيكر، موش خانگى و گربه صحرايى نيست كه در سوراخى بخزند و هيچ كس از آن مطلع نشود طبعاً يا سقوط كرده‏اند يا در فرودگاهى به زمين نشسته‏اند و چون از سقوط خبرى مخابره نشده پس راهى جز نشستن در فرودگاههاى نيويورك و… نمى‏ماند چرا به مردم هيچ اطلاعى نمى‏دهند.
 حال به فرض اوليه كاخ سفيد نشينان برگرديم آيا به راستى تهاجم به آسمانخراشهاى ۱۱۰ طبقه نيويورك آنهم با هواپيماى مسافربرى و تخريب چنين ساختمانى با اين عظمت مى‏تواند كار بن‏لادن باشد، اگر چنين است بايد مردم آمريكا از مسئولين خود مصراً بخواهند كه در ازاء اين همه بودجه كه براى تأمين امنيت جامعه خرج كرده‏اند چه گلى بر سر اين ملت زده‏اند كه فردى از قاره آسيا آنهم در كشور جنگ زده بى وسيله و امكانات افغانستان بتواند به قاره اروپا دست اندازى كند و بازار اقتصاد ايالت متحده را به لرزه در آورد و… آمريكا كه مدعى رهبرى جهانى است و توان تأمين امنيت خويش ندارد چگونه تأمين امنيت جهانى را ادعا مى‏نمايد و اگر چنين نيست كه در حقيقت هم چنين نيست و بطور قطع كرم سيب در درون خود سيب است و اين نقشه با اين دقت و گستردگى محال است كه از خارج باشد، چرا رد گم مى‏كنند و نعل وارونه مى‏زنند؟ چرا مسلمين را متهم مى‏نمايند؟ چرا مكتب صلح و سلم را ايده ترور و خشونت و وحشت قلمداد مى‏نمايند؟به راستى هدف نهايى اينان چيست؟ چرا طالبان را هدف گرفته‏اند مگر طالبان بوسيله خود آنان ايجاد نشده؟ چرا در بياناتشان اهداف خود را با صراحت بيان نمى‏كنند؟ به راستى دامنه تروريست از نظر آمريكا تا كجاست؟ شعار هركس با ما نيست يعنى مخالف ماست و با تروريست‏هاست از زبان رئيس جمهور آمريكا خيلى معنى‏دار است.
  اين نكات و اين چراها و صدها چراههاى ديگر بيدارى و هوشيارى دو چندان مسئولين و مردم را مى‏طلبد.
 به اميد پيروزى حق بر باطل و نابودى ظلم و ترور و تبعيض