شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۹:۰۷ب.ظ
::آخرین مطلب 2 ساعت پیش | افراد آنلاین: 3

محبوبیت یا تخصص؛ تفاوت جایگاه شورا و شهردار

با نزدیک شدن به ایام انتخابات شورای شهر، میلادلارستان بر آن شد تا با بررسی برخی مطالب در باب شوراها به قلم یکی از متخصصین این حوزه در انتخاب اصلح…

با نزدیک شدن به ایام انتخابات شورای شهر، میلادلارستان بر آن شد تا با بررسی برخی مطالب در باب شوراها به قلم یکی از متخصصین این حوزه در انتخاب اصلح مردم طی انتخابات آتی دین خود را ادا نماید. یادداشتهایی کوتاه درباب انتخابات شوراها به قلم دکتر حامد مقدم  (دکترای شهرسازی و عضو هیات علمی دانشگاه) به رشته تحریر در آمده و طی چندین شماره به جوانب مختلف انتخابات شوراها خواهد پرداخت. مرور این مطالب و نیز انتشار متن و بحث و تبادل نظر در باب محتوای آن را به همگان توصیه می نماییم چه آنکه تضارب نظرات بی شک در توسعه منطقه بسیار مفید خواهد بود. 

بخش های اول و دوم سلسله یادداشت های کوتاه در باب انتخابات شوراها با عناوین و لینک های زیر چندی پیش ارائه شد:

شورای شهر لار و حاکمیت محلی 

شوراها یا حیات خلوت گروه های سیاسی و کارتل های اقتصادی

بخش سوم  با عنوان “محبوبیت یا تخصص؛ تفاوت جایگاه شورا و شهردار”  را در ادامه با هم مرور می کنیم. نکته حائز اهمیت اینکه اگرچه موارد ذکر شده در این یادداشت با مثالی از شهرتهران آغاز شده اما کلیه محتوای آن قابل بحث در مقوله شورای شهر و شهرداری در کل کشور خواهد بود. 

بعد از ماجرای آتش سوزی در ساختمان پلاسکو بحث های جدی در کشور بوجود آمد مبنی بر اینکه چرا اعضای شورای شهر تهران از میان ورزشکاران و خوانندگان و افراد محبوب اما فاقد تخصص لازم برای مسائل شهری هستند و لذا ماجرای پلاسکو را نتیجه انتخاب ناصحیح مردم دانستند.

فارغ از اینکه بالاخره همیشه مقصر مردمند!!!، بایستی به چند نکته توجه کرد:

اولا آنکه قانون محدودیتی بجز سطح تحصیلات و صلاحیت عمومی فرد، برای کاندیداتوری قائل نشده است. اگر بنا بود که شوراها یک نهاد تخصصی مانند نظام مهندسی باشند؛ بالتبع قانون در این باب صراحت می یافت.

ثانیاً وقتی بناست عامه مردم رای دهند، محبوبیت و شناخته شده بودن و اعتماد عمومی به ایشان حرف اول را خواهد زد. کما اینکه در عمده کشورهای دنیا نیز، محدودیتی برای داشتن تخصص خاص قائل نشده اند.  اینجا بایستی به قول آن ضرب المثل معروف، اول یک سوزن به خودمان بزنیم؛ بعد یک جوال دوز به ورزشکاران! باید دید که چرا نظام مهندسی کشور طی سالهای اخیر نتوانسته است علیرغم درآمدهای فراوان، از سیاسی کاری و اختلاف داخلی به دور باشد و با اعتماد سازیِ عمومی، سعی در محبوبیت سازی و تبلیغ بر روی نیروهای خدوم و ارزشمند خود بنماید.  اینجا مقصر مردم نیستند بلکه منِ مهندس نتوانسته ام آن خدمتی را که محبوبیت ساز باشد و عامه مردم با آن آشنا باشند انجام دهم.

ثالثاً نگاهی به شورای شهر کنونی و پیشین تهران نشان می دهد که ریاست این نهاد، اغلب در دست فردی متخصص بوده است و بالتبع، نقش وی در اصلاح امور، به مراتب بیشتر از سایر اعضا است. لذا موضوع مطرح شده، نوعی فرافکنی و دارای کارکرد سیاسی است. آنچه که می تواند بر اصلاح چنین مشکلاتی در شهر موثر باشد، بدنه شهرداری و کارکنان آن است که بررسیها نشان می دهد در اغلب قریب به اتفاق شهرداریها منجمله شهرداری تهران، کمتر از ۵ درصد کارکنان دارای تخصص شهرسازی و زیرشاخه های آن هستند و کمتر از ۳۰ درصد کارکنان، تخصص مرتبط با مسئولیت محوله دارند و لذا در چنین سیستمی، تا زمان اصلاح ساختاری، هیچ شورا و شهرداری نمی تواند عملکرد چندان بهتری داشته باشد. این موضوع در سایر شهرستان ها نیز کمابیش وجود داشته و قابل بررسی است…


شهر و شهرداری به سبب مداخله در امور متعدد، نیازمند تخصص های گوناگون است. ما در شهر با بهداشت محیط، فضای سبز، حمل و نقل، سازه و معماری و منظر، شهرسازی، امور حقوقی و املاک، امور فرهنگی، تبلیغات و روابط عمومی، مدیریت، اقتصاد، مسکن، امور اجتماعی، زنان، کسب و کار، ورزش، مرمت بافتهای تاریخی، امور توسعه و برنامه ریزی، حسابداری و امور مالی و بودجه،تاسیسات و… سر و کار داریم و همگی به نوبه خود مهم هستند.  لذا پرسنل متخصص از هر حوزه بایستی در شهرداری وجود داشته باشد و بالتبع، شورا نیز می تواند از تخصص های متعدد تشکیل شود. این که تنوعی از تخصص ها در شورا موجود باشد امر مطلوبی است. لیکن تعداد تخصصهای مورد نیاز گاهاً از تعداد اعضای شورای شهر بیشتر است و در اینجا، کمیته ها و مشاورین متخصص بیرونی می توانند به کمک آیند.


آنچه اغلب اشتباه گرفته می شود، آن است که جایگاه شورا و شهردار یکسان تلقی می شود. بدین معنا که اعضای شورا همانند خصیصه های ذاتیِ خود، بدنبال یک شهردار محبوب و مقبول مردم می گردند؛ بدنبال فردی شناخته شده و مورد اعتمادِ عامه مردم. در حالی که اگر بنا بود چنین باشد، شهردار نیز با رای مستقیم مردم انتخاب می شد. و یا شخصی که تا بدین حد محبوبیت دارد، می توانست کاندید و سپس منتخب مردم در شورا باشد.


اینجا تفاوت محبوبیت و تخصص در موقعیت دو جایگاه مختلف، یعنی شورا و شهردار است. بدین معنا که اعضای شورا بواسطه انتخاب مستقیم توسط مردم بایستی دارای شاخص محبوبیت و مقبولیت عام باشند و اگر جز این باشد، حق طبیعی مردم که در قانون بر آن تاکید شده است، از ایشان سلب شده و مخالف با روح دموکراسی است. اما در انتخاب شهردار، که مهمترین وظیفه شورا است، اصلاً بنا نیست مجدداً محبوبیت ملاک باشد. چرا که شهردار مستقیماً با مردم در تماس بوده و گاهاً با اشخاص، به سبب تضاد منافع، درگیر خواهد بود و حفظ محبوبیت مستلزم گذشت و نادیده گرفتن منافع شهرداری و مصالح عامه مردم است. بدین سبب، خصوصیت تخصص داشتن و قدرت مدیریت مهمترین شاخص برای انتخاب شهردار می باشد که هر چند در قانون برای آن ممانعتی لحاظ نشده، اما مردم می توانند با توجه به انتخابی که شورا کرده است، عملکرد ایشان را ارزیابی نمایند.


در نهایت، ذکر چهار نکته خالی از لطف نیست:

اول آنکه وظیفه آگاهی دهی به مردم و هدایت افکار برای بهترین انتخاب، بر عهده رسانه هاست. اینکه محبوبیت شرط لازم است اما کافی نیست؛ امری است که با آموزش و مداومت در بیان وظایف و مسئولیتها و تبعاً خصیصه های مورد نظر برای یک عضو شورا به دست خواهد آمد.

دوم آنکه اعضای شورا اگر چه گاهاً تخصص کافی ندارند؛ اما متداول است که در انتخاب کمیته ها و مشاورین خود، از متخصصان کمک بگیرند.

سوم آنکه حتی اگر منتخبین، از متخصصین هم باشند، اغلب آنها با مفاهیمی همچون جزئیات قوانین شهرداریها، بافت فرسوده، طرح تفصیلی، بودجه بندی، عوارض و… بصورت توامان ناآشنا هستند. لذا خلاء موجود در کشور که لازم می نماید اصلاح گردد، تشکیل کلاسهای آموزشی برای منتخبین (بخصوص پیش از انتخاب شهردار) است تا با مفاهیم مذکور بصورت کلی آشنا شوند.

چهارم آنکه وقتی ما تنوعی از تخصص ها را در شورا مجاز می دانیم، متناسب با آن، از هر شخص بایستی انتظار داشته باشیم که در حوزه تخصصی خود فعالیت نماید و در همان زمینه بهترین عملکردها را ارائه داده باشد. اینکه آیا با حضور یک ورزشکار در شورا، شهرداری توانسته است در زمینه ورزش عمومی و فضاهای ورزشی در محلات و… موفقتر عمل نماید؟ آیا حضور یک وکیل در شورا توانسته است بر کاهش تخلفات شهرداری و تعداد شکّات و پرونده های شهرداری در دادگاهها موثر واقع شود؟ یک پزشکِ عضو شورا به افزایش سطح بهداشت محیطی کمکی کرده است؟ یک روحانی توانسته است برنامه های فرهنگی بهتری برای شهر ترتیب دهد؟ و… اشکال اصلی شاید آنجا باشد که در شورا هم همانند شهرداری، هر کسی متناسب با تخصص خود، در جایگاه درستی قرار نگرفته؛ مسئولیت مشخصی به او محول نشده و متعاقب آن، مطالبه مشخصی از او وجود ندارد و لذا یک ورزشکار در کمیته اقتصادی یا عمران شورا مشغول فعالیت می باشد!

لطفا از انتشار متن و بحث و تبادل نظر در باب محتوای آن دریغ نفرمایید.

ادامه دارد…

نوشته شده در تاریخ:شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۸:۱۷ق.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

3 Responses to “محبوبیت یا تخصص؛ تفاوت جایگاه شورا و شهردار”

  1. ح گفت:

    بنده طی دو سال گذشته برای چندین کار به شهرداری و شورای شهر مراجعه کردم دقیقا با مشکل عدم تخصص در شورا و ترس کارکنان شهرداری از شورا مواجه شدم یعنی شورا صحبت تخصصی من رو نمی فهمید ولی تو شهرداری که به موضوع اشراف داشتند میگفتند هرچی شورا گفت ..چرا چون در سطوح بالاتر اول باعث گیر دادن به شهردار و سپس گیر شهردار به کارمندش میشد . …. خواهش میکنم حداقل دو نفر از ۵ نفر رو متخصص عمران و شهرسازی انتخاب کنید خواهش می کنم

  2. سیخونک گفت:

    جانا سخن از زبان ما می گویی

  3. Vahid گفت:

    تحلیلتون واقعا عالی و هوشمندانه است

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین