شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۴:۴۹ب.ظ
::آخرین مطلب 3 ساعت پیش | افراد آنلاین: 3

نخل و نخلستان های لارستان

درگذشته مردمان  لارستان کهن برای  درخت نخل احترام خاصی  قائل بودند . و اگر به صحراها یا خانه های قدیم لارستان رفته بودید می‌دیديد که حتما یکی از درختان درخت…

درگذشته مردمان  لارستان کهن برای  درخت نخل احترام خاصی  قائل بودند . و اگر به صحراها یا خانه های قدیم لارستان رفته بودید می‌دیديد که حتما یکی از درختان درخت نخل بود . و برای  آبیاری این درخت پر ثمر ونگهداری چه زحمت هایی که به خود نمی دادند .

 ولی متاسفانه در حال حاضر در اکثریت خانه ها از این درخت خبری نیست و نخلستان در صحراها هم برای فروش زمین ودرست کردن خانه ومغازه بهترین وپر صرفه ترین راه  می باشد .  و پس از اینکه مدتی به آن  اب ندادند می میرد وبه هدف خود می رسند . گویند نخل به منزله عمه انسان ها  است . نخل درخت عجیبی است  فایده وثمره ان هم برای انسانها بسیار زیادتر از درخت های دیگر است . دلیل این ادعا این است که تمامی قسمت های این درخت از زمانهای دور وسیله های مناسبی برای بشر بوده است . نخل هم مثل همه ی موجودات خداوند به صورت جفت آفریده شده است:

درخت نر : درختی است که ثمر نمی دهد فقط از دانه وگرده ی آن  برای بارور کردن نخل ماده به کار برده می شود . تنها ثمره این درخت همان بکوم که داخل این بکوم ذرات و دانه‌هایی است که برای بارور شدن درخت ماده  از ان استفاده می شود .

درخت ماده : این درخت که با میوه های شیرین وخوشمزه مورد توجه بیشتری می باشد . خود به دو دسته تقسییم می شود:

الف : درخت اسّکی ( که با انداختن هسته بیرون می آید که زیاد بزرگ نمی‌شود . عمر کمی داردو ثمره ی مفید وشیرین معمولا ایجاد نمی کند) کمتر مورد توجه باغداران است . و به اصطلاح خودرو هستند .

ب: درخت نخلی که توسط بچه نخل ( بچ فسیل ) که در کنار آن روییده شده است با جابه جایی آن رشد فروان دارد و انواع خرما ها با اسامی گوناگون تولید می کند .

این نوع درخت مورد توجه زیادی می باشد .

اصطلاحاتی که درخت نخل دارد به طور خلاصه عبارتند از:

– درخت نوشن : نخل های جوان را نوشن( جدید کاشته  وکوچک ) می گفتند .
–    خپ ( مغز ) : که هما نا مغز درخت می باشد که بسیار خوشمزه ومقوی است.
–    پش ( برگ ): دو نوع پش وجود دارد پش خشک وپش تر .

 پش خشک پشی است که عمری از ان گذشته باشد.
پشِ سبز برگ هایی که هنوز جوان هستند این برگ ها

هرچه قدر به مغز و وسط نخل نزدیک تر باشند کوچکتر وظریف تر هستند .  از پش فسیل کوسره  جارو یا بادزن یا تکل و… باقی مانده از برگ درخت برای سوزاندن استفاده می‌شد و …

–    اَسپَکو : شاخه های  پش های خشکی که بریده می شود وسخت تر بود  بعد از چند سال کاملا خشک شده وتوسط موزیری و به یک حالت خاص توسط ارّه آن را به اصطلاح تُوَت می کنند یعنی آرایش به درخت می دهند و برای رفتن به بالای نخل کار را آسانتر می کنند.

–    پِری : به آن قسمت از نخل که دور تادور کنده به وجود  می آمد می گفتند  و با آن پَروَند درست می کردند .

–    – کُندَه : تنه نخل که سخت و با ضخامت بود وتا زمانی که درخت زنده بود به بدنه ی آن می‌گفتند.

–    مُخینه : کنده ای که خشک می شد مخینه نام داشت .  که بیشتر برای زیر بام ها و سابات ها  وبعضی مواقع باکوچک کردن آن برای صندلی ونشیمنگاه استفاده می شد .

–    خار مو : قبل از اینکه پش  رشد کافی نماید ابتدا  به صورت خار پدیدار می شد که بسیار خطرناک و زهر دار بود .
به خصوص خار مو خشک شده که از سوزن
بدتر بود .
–    موزیری : کسانی که درخت نخل را می کارند یا باغچه برای آن درست می کردند.
–    رُمزَه : باغچه های بزرگی که به صورت مستطیل شکل درست می کردند ودر یک امتداد بود .
–    جَزوَل : همانا جوی بود که مسیرآب را هدایت می کرد و معمولا از سنگ وساروج بود.
–    شیف شیفو :  در ابتدای رمزه چون پایین تر قرار داشت شیف شیفو می گفتن واب از آن به داخل رُمزه سرازیر می شد .
 سُرسره بچه های قدیم به حساب می‌آمد .
–    بُکوم : ابتدای ثمر دهی نخل با بکوم شروع می شود.
–    خَلالو : ابتدای خرما که بسیار کوچک است گویند.
–    خَرَک : ابتدای ثمره نخل گویند که معمولا زرد یا قرمز می باشد و معمولا شیرین است .
–    دُم پَز : نصف ان خارک است ونصف دیگر رطب می باشد.
–    رُطَب : خرکی که کاملا رسیده باشد.
–    اورما (خرما ) : به ثمره نخل خرما می گفتند.
–    مِنگو : به خرما هایی که سخت  و نارس بود می  گویند.
–    دوشاب : از خرما های بدون استفاده با دستگاه های مخصوص وبا اضافه کردن آب و جوش دادن  دوشاب درست می کردند .
دوشاب روی خرما می کنند که خرما ماندگار شود و از کرم زدگی جلوگیری نمایند .
–    خُمَه خرمایی :  خمره ای بود که در خانه ها برای مدت زیادی خرما داخل آن نگهداری می کردند .
–    اسُّک :  هسته خرما را می گویند.
–    کُفار:  سر خرما را کفار می گفتند.
–    پوست خرما : لایه نازکی که اطراف خرما بود.
-انبار : گردی یا آن درخت فسیل  ماده را گرد افشانی می کردند .
–  پَنگ : قسمتی از نخل  می گفتند که خرک یا خرما به آن وصل بود.
–    پَروند : وسیله ای برای بالا رفتن از درخت خرما که به وسیله پری درست می‌کردند و دور کمر خود می آوردند ویک محافظ نیز به حساب می آمد .
–    موکُشَک : فسیل های بسیار کوچک  ریزی که مزاحم رشد فسیل می شد  معمولا در كُنده فسیل در می آمد که بلافاصله توسط باغداران کُنده وخَپ ان مورد استفاده قرار می گرفت .
–    کوسَره : از پش فسیل درست می شد و به عنوان جعبه خرمایی به حساب می آمد .
–    نم : مرحله بعد از رطب گویند که نرم تر از رطب می باشد  وخوردن آن با ارده بسیار خوشمزه می باشد.
–    درخت نخل در منطقه لارستان با توجه به نوع  خرما وخارک به اسم های مختلف نام گذاری می کردند که فقط اکتفا می کنیم به نام آنها :

فسیل شاه غنی – خاسیو – بگشی – زرد – پیارو- هلیله ای – نلسو –  و…
                          

   تهیه کننده یعقوب کامجو

نوشته شده در تاریخ:شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۸:۳۲ب.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین