چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۵:۴۰ب.ظ
::آخرین مطلب 34 دقیقه پیش | افراد آنلاین: 4
دسته بندی : پای صحبت بباجی

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

پول

پول را بايد شمرد حتي اگه اونو پيدا كرده باشي بباجي تجربه خوبي از پيدا كردن چيزهاي مختلف داره به خصوص پول. خودش تعريف مي‌كنه: نزديك ظهر بود هنوز اذان نگفته بودند. تشنه‌ام بود اتفاقاً از كنار دهن‌شير رد مي‌شدم. گفتم از اين بهتر نمي‌شه. از پله‌هاش رفتم پايين و…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

صدايش هنوز در گوشمان زمزمه مي‌شود.

احساس گرمي دستان پينه بسته‌اش بر گونه‌هايمان و شور و شعف ديدار او كه هيچ‌وقت از يادمان نمي‌رود. او مي‌گفت: شماها ميوه و ثمره ماييد و اين از لطف خداست اول و آخر هر چيزي خداست هر اتفاقي چه خوش چه ناخوش همه از حكمت اوست. خدا هيچ‌وقت بدي بندگانش…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

طلبونی

 گاهی شده به این فکر کنید که بهترین روزیا شبی که تا حالا گذرونديد کی بوده  ؟  اصلا” برای چی براتون به یاد موندنی شده ؟ این موضوع برای هرکسی اتفاق می افته ، چه خاطره خوش چه خاطره ناخوش ، توی ذهن آدمها باقی میمونه و البته خدا کنه…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

سوزونو و پابجنو

بباجی از بهار وطبیعت و سر سبزی لارستان از شعر معروف سید مصطفی کشفی شروع می کند . هرکجا برکه ای نشسته به خاک  گویی آنجاست مرز لارستانگر بهارش بگسترد دامن می شود قالی بهارستانمردمانش نجیب و زحمتکش با صبوری به سر برند ایامپیش چشمان قانع زن و مرد هودج صبر می رود…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

مراسم شب هفت وچهاردهم

بباجی به فیلم مختار علاقه عجیبی پیدا کرده است . می گوید زمان ما فیلم نبود ولی بعد از ماه های محرم وصفر در بعضی از حسینیه ها روضه مختار می خواندند وما زیر منبر می نشستیم وگوش به روضه می دادیم و از شجاعت مختار و نحوه خونخواهی پسر…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

بباجي تعريف مي‌كرد….

وقتي كه در قديم گندم يا جو مي‌كاشتيم منتظر رحمت الهي بوديم و اهالي جمع مي‌شديم و به كوه قدمگاه علي مي‌رفتيم و پسر مشتي صفر علي بابا اين شعر را مي‌خواند و مردم جواب مي‌دادند:گو۱ سيه پس چاهافتاده در كف راهبراي وقّة۲ كاه۳ يارب بده تو بارون۴ آنقدر نيت‌ها…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

پخت امام حسین ( ع )

 بباجی در ماه محرم وصفر بعد از اینکه از سینه زنی قدیم لارستان  و سردستگه ها و محل ختم برای ما تعریف کرده بود  از یک موضوع دیگر  برایمان می گوید و آن پخت امام حسین ( ع ) است که اظهار می کند کار مناسبی است ولی متاسفانه مدتی…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

چشمانش بسته بود .

چشمانش بسته بود . نفسهاي آخرش را مي‌كشيد .  دستانش به سردي مي گراييد و به رخسارش رنگي نمانده بود. مادر قرآن مي‌خواند . پدر ذكر ميگفت و من نگاهش مي‌كردم. ظهر بود ، ظهر روز عاشورا . نوايي بلند شد :  بسته ام نذر كه عمري ز غمت گريه…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

محرم امسال هم بود

 چشمهايي پر از اشك، دلي پرخون و دستاني لرزان داشت. دستش اگر مي‌لرزيد نه به خاطر جسم ناتوانش بود او ديگر نمي‌توانست مثل هر سال، براي حسين سينه بزند. بباجي را مي‌گويم،‌او سردسته‌ي سينه‌زنان محله‌مان بود وقتي سوار بر صندلي چرخ‌دارش مي‌كردم و وسط دسته سينه‌زنان آرام،آرام مي‌بردمش دلش مي‌گرفت…

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ توسط: amdin سرویس: پای صحبت بباجی

یاد مدرسه نوروزی ، خانه عبدل مولا ومدرسه زیر بانک وخانه آقا ی بزرگ بخیر

صدای یا حسین یا  حسین  بچه ها  از زیر کُنار مسجد علی  واقع در کوی گاله از یک طرف شهر واز طرف دیگر از کِنار برکه آرد فروشان طنین انداز این است که سینه زن  حیدری ونعمتی به راه افتاده است . بباجی نگران این است که دو دسته بزرگ…

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین