بيبي در ادامه معرفي اصطلاحات و كنايات اصيل لاري، امروز باز هم چند نمونه از اونا رو براتون يادآوري ميكنه تا اگه دوست داشتين به فهرست فرهنگ عامه و اطلاعات عموميتون اضافه كنين. دَرويش شَوقي: شخص دمدمي مزاج** ساعت ساعَتو:هر ساعت به يك حال بودن – خوي متفاوتي داشتن** اَسِرِ…
سِرَه (سَر) سَرَهِ بيدرد، اَبالِشت نانِسِن سري كه درد نميكند، دستمال نميبندن. *** سِرَه شَه سِرَه مَكُن سر به سرش نگذار *** سِرَه شَه اَخُلَه خوئِه كاري به كار كسي ندارد. آزارش به كسي نميرسد. *** سِرَه شَه لَمبير دَدِه سر دواندن ديگران *** سَر وَ سَر كِردَه چيزي را…
دامو(DAMMO) در زبان و ادبيات لارستان به معني «خاله» است كه مردم شهرستان خنج، بخش اوز،فيشور و توابع اين مناطق، خاله را «دامو» صدا ميزنند اما در مركز شهرستان لار و حومه آن خواهر مادر را همان خاله ميگويند.اما جالب اينجاست كه در بعضي موارد از جمله در اصطلاحات، ضربالمثلها،…
بيبي توصيه داره اشخاصي كه مبتلا به آسم هستند بايد توجه كنن كه ضمن رعايت نكاتي كه براي اونا توصيه شده از نظر مواد غذايي و غيره، حتماً ورزشهاي سبك رو هم انجام بدَن كه در هواي پاك و همراه با نفسهاي عميق باشه.خوردن كرفس هم در درمان آسم موثره.بيبي…
اَسِرِ پَرِهسرحال است و حوصله انجام كار دارد.*** شَه ورا، ني:سرحال نيست دل و دماغ و حوصله انجام كار را ندارد. (برعكس اصطلاح اسره پره)*** وَخو، ني:بيمار است بيحال و بيحوصله است. حال خودش را ندارد.*** شَز سِرَه اَبرا اَچِدايي:كنايه از زياد داشتن چيزي است.*** مَه گَردو، ثابت كِه:وقتي كه…
بيبي ميگه بهتره خانومهاي خونه وقتي كه ظرفها رو با مايع ظرفشويي يا تايد ميشورن حتماً بعد از آب كشيدن ظرفها، اونارو چند دقيقهاي درآفتاب بگذارن تا به قول بيبي زهرِ اونا گرفته بشه و بوي مواد نگيره.منظور بيبي اينه كه ظرفها از مواد شيميايي شوينده، خوب پاك بشه چون…
امروز ببينيم كلمه «درد» كه كوچك و بزرگ آن را حس كردهاند، چگونه در اصطلاحات و كنايات لاري ما، جا خوش كرده است!بيبي با ظرافت و حوصله خاصي تعدادي از اونا رو از بين اصطلاحات و كنايات لاري جدا و به شما معرفي كرده: درد خدا، شكر خدادردي كه از…
«دنيا» دنيا تَلافي خونهاِ.دنيا، تلافيخانه است.دنيا محل تلافي كردن خوبيها، بديها و قصاص است.***و دنيا پا نهادِش آخِرش رفت. به دنيا آمد و در پايان ناكام رفت.يعني كامي از دنيا نديد و در جواني از دنيا رفت.***دنيا دُمُش دِرازه (كنايه است)دنيا، دمش دراز است.كنايه از اين است كه به مرور…
دِل وَ دِلمردد بودن، ترديد داشتن در انجام كاري يا بيان حاجتي.*** دل بِچودل ضعفه داشتن همراه با هوس خوردن چيزي كه سيري انسان را بعد از غذا، تكميل كند.چيزي شبيه دسر امروزي. وقتي كه انسان غذايي بخورد ولي قانع نشود و براي تكميل آن متمايل به خوردنيهايي كه غذاي…
دِنگ اَدُوِدائِشنفست از جاي گرم درميآيد.*** سر و كارُم اَدَسِّ هر كَسونهاصطلاحي است در ناتواني افرادي كه قبلاً توانا و زرنگ بودهاند.يعني آنقدر ناتوان و درمانده شدهام كه كارها و اموالم به دست هر كسي افتاده است با هر كس و ناكسي در ارتباط هستم كه كاري را برايم انجام…