پنج شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱:۱۳ب.ظ
::آخرین مطلب 19 دقیقه پیش | افراد آنلاین: 4

شعرخواني فوق حماسي ميثم مطيعي در خصوص آشوبهاي اخير و فتنه 98+صوت

ميثم مطيعي مداحي است که نگاهي نو را به مداحي ايران وارد کرده‌است. اتصال به دغدغه‌هاي اجتماعي يکي از اين رويکردها است که هم در متن اشعار و هم در…

ميثم مطيعي مداحي است که نگاهي نو را به مداحي ايران وارد کرده‌است. اتصال به دغدغه‌هاي اجتماعي يکي از اين رويکردها است که هم در متن اشعار و هم در اقدامات او قابل رهگيري است. در اين رويکرد راه‌اندازي خيريه ميثاق براي کمک به آسيب‌ديدگان سيل و زلزله يا رفتن به اعماق معادن ذغال‌سنگ و سرزدن به وضعيت معيشت معدنکاران قابل ذکر است . اما از سوي ديگر خواندن اشعار عربي در هيئت ميثاق با شهداي دانشگاه امام صادق (ع) حتي با لهجه‌هاي محلي عراقي و بحريني باعث شد بسياري از علاقه‌مندان ايران در خارج از مرزها مشتاق صداي او باشند. توسعه صداي او به لبنان و ميان علاقه‌مندان سيد حسن نصرالله نيز رسيده است و مداحان لبناني قبل از سخنراني‌هاي سيدحسن نصرالله در انتخاب و تقليد از شعر و سبک او از هم سبقت مي‌گيرند.

اما در داخل مرزهاي ايران نوآوري ديگر او مورد توجه قرار گرفته و صف علاقه مندان و منتقدانش را ايجاد کرده است. اشعار روشنگر اجتماعي، اقتصادي و به خصوص سياسي او در مورد مسائل روز باعث شده است مداحي هاي او به هيچ عنوان کلي و بدون ارجاع نباشد بلکه هر کسي بتواند خود را مخاطب اشعارش دانسته و در ميانه ابيات، دنبال ارجاعات و روشنگري ها باشد.

اين بار اما از تريبون نماز جمعه قم …

براي چهار سال پياپي تريبون عيد فطر محل اشعار بصيرتي و روشنگرانه ميثم مطيعي بود. هيچ مداحي اينچنين متناوب در سال هاي متمادي به يک مراسم ملي که رهبر معظم انقلاب هم در آنجا حاضر است دعوت نشده اما استقبال عمومي و تبعيت از سياست هاي کلي نظام در اشعار اين مداح جوان باعث شد تا اين اعتماد به او و عقبه دانشگاهي و پرتوانش بشود. پس از حضور چهار ساله در سال ۹۸، اما حاج محمود کريمي به مراسم عيد فطر دعوت شد. افرادي از درون جامعه حزب اللهي گمانه هاي حذف و طرد او را مطرح کردند اما حضور مطيعي در مراسمات مختلف از جمله شب تاسوعا و اربعين حسينيه امام خميني (ره) بر همه آن گمانه ها خط باطل کشيد.

مطيعي در برنامه ميدان انقلاب شبکه سه سيما که شب اول محرم امسال پخش شد اشاره کرد که عنوان مداح انقلابي را براي خود نمي پسندد چرا که همه مداحان را انقلابي مي داند و نبايد دايره انقلاب را محدود و محصور کرد. او بر فشارهاي مختلف روي نگاه و سبک محتوايي مداحي اش صحه گذاشت اما تأکيد کرد به حاشيه ها توجه نمي کند و آنچه را درست مي داند اجرا مي کند چرا که ملهم و برگرفته از شعور و موقعيت سنجي است. آنجا که شعار، شور و مهمتر از همه شعور را به عنوان توصيه هاي سه گانه آيت الله مجتبي تهراني به او ذکر کرد.

شعري پر از ارجاع و ايهام در حدود ۵۰ بيت شعري بود که ميثم مطيعي در قم اجرا کرد. حساسيت اين موضعگيري مطيعي بالاتر از ساير مواضع او بود چرا که در تلاطم اوضاع کشور در مسئله افزايش قيمت بنزين هنوز مرز بين اعتراض و اغتشاش آنچنان پر رنگ نبود و بعد از سخنراني مقام معظم رهبري در روز يک‌شنبه فضاي انتقادات و اعتراضات از درون جامعه انقلابي خاموش شد چرا که احساس مي کردند هر بيان و واکنشي مي تواند به عنوان مخالفت با گفتار و رويکرد زعيم انقلاب تفسير شود. از سوي ديگر نارضايتي ها از نحوه اجراي افزايش قيمت بنزين وجود داشت و ناخودآگاه سويه انتقادات به سمت طرح سؤال از چرايي حمايت رهبري از نظر سران قوا سوق يافته بود و جوانان و دانشجويان سردرگم بودند. ناراضي اما محکوم به خاموشي! مطيعي اما در اين ميان يک تنه به خط زد تا به بسياري از گره های ذهني جواب دهد و سعي کند تلفيق هنر و سياست را در عرصه تبيين و روشنگري به کار گيرد.

شعر با بيتي طلايي شروع مي شود:

باز هم فتنه! امان از فتنه‌هاي رنگ رنگ

باز هم کشتار و غارت، باز سوغات فرنگ

فضاسازي و تجربه هاي ما از اوضاع فتنه گون را يادآور شده و به پيامدهاي آن مي رسد:

اين طرف نابود شد دارايي نان‌آوري

آن طرف خاکستري ماند از جهاز دختري

باز از داغ شهيدان سينه‌ها غوغا شده

آه از آن نوزاد يک ماهه که بي بابا شده

در بخشي از شعر به طراحي پشت پرده آشوبگران پرداخته شده که چه طرح هايي را براي اتصال قفل ترافيک خياباني به قفل فرآيند سياسي (انسداد) انديشيده بودند:

خواب مي‌ديدند هر قشري به ميدان پا نهد

هر گروهي با شعاري در خيابان پا نهد

اين يکي فرياد استعفاي دولت سر دهد

آن يکي در آتش تعطيلي مجلس دمد

هر يکي چيزي بگويد، حق و باطل گم شود

موجي از سردرگمي‌ها قسمت مردم شود

سخنراني روز يک‌شنبه رهبر انقلاب نيز بخش مهمي از شعر مطيعي بود که اين‌گونه بيان شد:

صبح يکشنبه کلامي روي آتش آب ريخت

فتنه را ديدم که حيران و هراسان مي‌گريخت

تا صف مردم از اين آشفتگي‌ها دور شد

اغتشاشي کور بر جا ماند و فتنه کور شد

باز هم از فتنه‌ قابيل رد شد کاروان

با تولاي علي از نيل رد شد کاروان

توجه به سؤالات برخي از جوانان انقلابي و انتظارات نابه جا از سکاندار انقلاب هم به خوبي روايت شد:

گرچه بعضي از خودي‌ها آن زمان دلخور شدند

از سؤال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند

از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟

خويش را آماج تيغ طعن و تهمت کرد باز

غافل از اين که چه جنگي پشت اين صحنه به پاست

در کمين گاهند گرگان لحظه‌اي غفلت خطاست

خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟

نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بيا

اما يکي از ارجاعات مهم شعر در انتها بود که با واکنش و تکبيرهاي مکرر نمازگزاران همراه شد:

با صف اول نشينان فاش مي‌گوييم راز

اعتراض ما سر جاي خودش باقيست باز

اعتراض ما به سستي‌هاي تدبير شماست

از گراني ها، از اين ۶ سال تأخير شماست

مردم آرام ما از اين تلاطم دلخورند

دلخوشان بازي برجام! مردم دلخورند

از معطل کردن کشور سر ميز فريب

که نشد از آن به جز تحريم روزافزون نصيب

دم به دم از گفت وگو با اجنبي دم مي‌زنيد

پس چرا در گفت وگو با مردم خود الکنيد؟

مردم ما از تکبر، از تورم شاکي‌اند

از لجوجان سياست باز، مردم شاکي‌اند

باز گرديد آي… اي دلدادگان آمريکا

راه حل اينجاست آري در همين ايران ما

 

متن گامل شعر و فايل صوتي شعرخواني دكتر ميثم مطيعي درباره فتنه ۹۸ را در ادامه دريافت نماييد.

 

باز هم فتنه! امان از فتنه های رنگ رنگ
باز هم کشتار و غارت، باز سوغات فرنگ
میهن من! باز زخم از نابرادر خورده است
گرم جنگ رو به رو، از پشت خنجر خورده است
حرف دارد با دل ما، قدر یک تاریخ حرف
سرخی خون شهیدان بر سپیدی های برف
باز هم ابلیس، از صورت نقاب انداخته
جاهلیت شعله بر جان کتاب انداخته
خاک میهن! باز هم جسم شهیدی سهم توست
شرحه شرحه پیکر سرو رشیدی سهم توست
باز با کبریت دشمن آتشی افروختند
در میان شعله دیدم خشک و تر میسوختند
چیست کار و بار دوزخ زاده‌ها؟ آتش زدن
دزدی و کشتار و قرآن خدا آتش زدن
باز هم خون…خون پاک لاله بر چنگال گرگ
برنگشتن‌های سنگین پدرهای بزرگ
باز هم خوش رقصی باروت ها در بادها
کُشته‌سازی‌‌های هالیوودی جلادها
این طرف نابود شد دارایی نان‌آوری
آن طرف خاکستری ماند از جهاز دختری
باز از داغ شهیدان سینه ها غوغا شده
آه از آن نوزاد یک ماهه که بی بابا شده
در گلومان خشک شد فریادهای اعتراض
در هجوم های و هو گم شد صدای اعتراض
در کمین بودند گرگان، فتنه در سر داشتند
خوابهایی دیده بودند و سر شر داشتند
خواب میدیدند هر قشری به میدان پا نهد
هر گروهی با شعاری در خیابان پا نهد
این یکی فریاد استعفای دولت سر دهد
آن یکی در آتش تعطیلی مجلس دمد
هر یکی چیزی بگوید، حق و باطل گم شود
موجی از سردرگمی ها قسمت مردم شود
خویش را در خیل مردم جا دهد آشوبگر
یعنی از مردم بگیرد جان و از مردم، سپر
آتشی خیزد که خاموشی نگیرد سالها
کینه هایی که فراموشی نگیرد سالها
صبح یکشنبه کلامی روی آتش آب ریخت
فتنه را دیدم که حیران و هراسان میگریخت
تا صف مردم از اين آشفتگی ها دور شد
اغتشاشی کور بر جا ماند و فتنه کور شد
باز هم از فتنه‌ی قابیل رد شد کاروان
با تولای علی از نیل رد شد کاروان
فتنه رفت و فتنه گردان، غرق  رسواییش ماند
انقلاب ما در اوج اقتدار خویش ماند
با کلامی مختصر نیرنگشان بر باد رفت
خرج های چند سال دشمنان بر باد رفت
گرچه بعضی از خودی ها آن زمان دلخور شدند
از سوال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند
از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟
خویش را آماج تیغ طعن و تهمت کرد باز
غافل از این که چه جنگی پشت این صحنه به پاست
در کمین گاهند گرگان لحظه ای غفلت خطاست
خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟
نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بیا
از ریاض و لندن و پاریس این آتش رسید
دود آن هم میرود در چشمشان، خواهند دید
حاجیان بار بسته جانب میقات غرب!
چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب؟
با صف اول نشینان فاش میگوییم راز
اعتراض ما سر جای خودش باقیست باز
اعتراض ما به سستی های تدبیر شماست
از گرانیها، از این شش سال تأخیر شماست
مردم آرام ما از این تلاطم دلخورند
دلخوشان بازی برجام! مردم دلخورند
از معطل کردن کشور سر میز فریب
که نشد از آن بجز تحریم روزافزون نصیب
دم به دم از گفتگو با اجنبی دم میزنید
پس چرا در گفتگو با مردم خود الکنید؟
مردم ما از تکبر، از تورم شاکی اند
از لجوجان سیاست باز، مردم شاکی اند
نسل آدم تا قیامت، ایمن از قابیل نیست
با فریدونی که خود ضحاک شد تکلیف چیست؟
طعنه بر دست عدالت می زند قارون عصر
مردمان را خرد و کوچک دیده از بالای قصر
باز گردید آی… ای دلدادگان آمریکا
راه حل اینجا ست آری در همین ایران ما
وای بر آنان که دل دارند با دشمن گرو
حشر آمریکاپرستان با ترامپ و پومپئو!
هرکه خاک این وطن خرج قمار خویش کرد
باخت و یک عمر بدبختی  نثار خویش کرد
جان مولا با ولی این عهد و پیمان مشکنید
این نمک خوردید صد بار، این نمکدان مشکنید
هرکه با خوبان خیانت کرد سیلی می خورد
فاسد اینجا بی برو برگرد سیلی میخورد
گردنه در گردنه این راه هم طی می شود
آخر هر فتنه ای اینجا نه دی می شود
با چراغ لاله ها اینک ره ما روشن است
راهیان صبح میدانند فردا روشن است
نوبه نو با هر شهیدی عهد ما تجدید شد
راه سبز ما به خون سرخشان تمدید شد
باز دل، چشم انتظاری را روایت می کند
صاحبی داریم ما، ما را هدایت می‌کند
جان هستی اوست باید بگذریم از جان خویش
تا ظهورش برنگردیم از سر پیمان خویش

 

نوشته شده در تاریخ:سه شنبه ۰۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱:۰۲ق.ظ

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نظر سنجی

به نظر شما آیا حضور مسئولین کشوری در منظقه می تواند در راستای توسعه مفید باشد؟

Loading ... Loading ...
آخرین اخبار پربازدیدترین